یک فستفود اگزوزی
اگر شما قصد داشته باشید یک کاسبی جدید را آغاز کنید، خیلیها توصیه میکنند که در حوزه شکم سرمایهگذاری کنید.
کد خبر :
568363
روزنامه ایران: اگر شما قصد داشته باشید یک کاسبی جدید را آغاز کنید، خیلیها توصیه میکنند که در حوزه شکم سرمایهگذاری کنید.
در گذرگاههای پرتردد شهر تهران واحدهای تجاری متعددی وجود دارد که در زمینه عرضه خوراکیهای مختلف فعالیت میکنند. میدانهای ونک، تجریش، انقلاب، ولیعصر و صادقیه از جمله نقاط شلوغی هستند که اغذیهفروشیها و رستورانهای مختلفی در آن مشاهده میشود. هرچند آنها در فاصله نزدیکی از یکدیگر قرار گرفتهاند، اما رقابت برایشان دشوار نیست. شهروندانی که خودشان را به میدان صادقیه میرسانند تا از آنجا با مترو یا تاکسی و ون و اتوبوس به مسیرشان ادامه دهند، وقتی گرسنه یا تشنه باشند کیفیت خوراکیهایی که میخورند یا مایعاتی که مینوشند، برایشان اهمیتی ندارد. آنها مسافر درونشهری هستند و باید در نزدیکترین و شاید ارزانترین جای ممکن شکم خود را پرکنند. اجارهبها و قیمت ملک تجاری در این مناطق بسیار گران است، اما کسی که به عرضه خوراکی مشغول باشد، بخوبی میداند که روزانه صدها مشتری دارد و سود حاصل از آن راضیکننده خواهد بود.
کارمندی که صبح زود میخواهد خودش را به محل کار برساند و وقت زیادی ندارد، از کنار خیابان یک پیراشکی چرب و شیرین میخرد و با یک قوطی آبمیوه پر از شکر و مواد مصنوعی، وعده صبحانه را پشت سر میگذارد. اینکه پیراشکی وقتی روی پیشخوان بود، در معرض آلودگی هوا و گرد و خاک محیط قرار گرفته، برای مشتری مهم نیست. برای خیلی از مشتریها اهمیتی ندارد که فروشنده با دست آلوده به پول برایشان کلوچه داغ فومن داخل کیسه میگذارد. این که صاحب آبمیوهفروشی به میدان بار رفته و میوههای خراب و له شده را با قیمت ارزان خریده، اهمیتی ندارد. این که کارگر کنار خیابان نشسته و سیبزمینی یا هویج را در محیطی غیربهداشتی پوست گرفته، در مقابل سیبزمینی سرخشده داغ و یکلیوان آبهویج بستنی خوشمزه ارزشی ندارد. کباب ترکی که در فاصله چند متری از اگزوز خودروها و اتوبوسها و کامیونتها میچرخد، خوشمزهتر است.آبزرشکی که از رنگ و جوهرلیموی صنعتی ساخته شده و با ملاقه از داخل دبه پلاستیکی فروشنده دورهگرد بیرون میآید، گواراتر است. عابری که از سفر درونشهری یا خرید خسته شده، به بهداشت و سلامت موادغذایی اهمیتی نمیدهد و فقط کمیت و قیمت آن برایش مهم است.
این که پیشخوان پیراشکی دقیقاً مقابل دست و دهان فروشنده و مشتری قرار گرفته و هر لحظه ممکن است چرک یا عرق کف دست و قطرهای از آب دهان یا بینی روی آن بریزد، برای چند درصد از ما اهمیت دارد؟ درباره اینکه سوسیس و کالباس چطور در کارخانهها تولید میشود، صدها قصه و روایت دروغ و شایعه وجود دارد که ما با هیجان برای یکدیگر تعریف میکنیم و بدون اینکه چیزی مشاهده کرده باشیم حتی در رسانهها به آن دامن میزنیم، اما وضعیت بهداشت خوراکیهایی را که در میدانها و چهارراههای شهر مقابل چشمان خودمان عرضه میشود، نمیبینیم.خیلی از ما تصور میکنیم سنگکلیه و کبد چرب و سرطان فقط به کیفیت آب لولهکشی و پارازیت ماهواره ربط دارد. آیا ما میدانیم پیتزایی که کنار ایستگاه مترو و با قیمت ارزان عرضه میشود، چه نوع سوسیس و کالباس یا پنیری داخل آن ریخته شده؟این که چرا قانون اجازه میدهد پیراشکی داغ کنار پیادهرو سرخ و عرضه شود، موضوعی است که به ضعفهای فرهنگ تغذیه ما ارتباط دارد.
وقتی بهداشت و کیفیت برای مشتری در اولویت نباشد، قانون هر چه بگوید، باز هم خوردن لبویی که نمیدانیم چطور پوست گرفته و پخته شده برایمان لذیذ است.