رسوایی بزرگ النصره و گروههای تروریست سوری
با وجود عقبنشینی ارتش سوریه از جاده کاستیلو و پذیرش آتشبس، گروههای تروریستی سوری با برپایی تظاهرات مانع بازگشایی ارتباط میان حلب شرقی با بقیه سرزمین سوریه شدهاند!
کد خبر :
568220
سرویس بین الملل فردا: با وجود عقب نشینی ارتش سوریه از جاده کاستیلو و اجرای طرح - زیانبار - توافق واشنگتن مسکو بر سر سوریه و پذیرش آتش بس، گروه های تروریستی سوری نه تنها با اجرای آتش بس مخالفت کردند؛ بلکه با برپایی تظاهرات، شلیک خمپاره و ... مانع بازگشایی ارتباط میان حلب شرقی با بقیه سرزمین سوریه شده اند!
یکی از مهم ترین سوژه های معارضین سوری، خشونت اجتناب ناپذیر جنگ است. طی 5 سال جنگ داخلی سوریه، معارضین با پوشش وسیع بمباران مناطق مسکونی و پررنگ کردن بحران غیرانسانی محاصره مناطق شهری و روستایی، سعی کردند نظام سوریه را تحت فشار سیاسی و رسانه ای قرار دهند. همین بحران انسانی، از اصلی ترین عوامل مشروعیت بخش برای معارضین سوری بود که با برجسته کردن این نقاط ضعف حاکمیت، انحلال و سقوط نظام را تجویز و تئوریزه می کردند.
حکومت بشار اسد طی این 5 سال، هرگز از وظایف خود در تأمین برق، گاز و آب مناطق تحت کنترل معارضین کوتاهی نکرد و حتی داعش با تمام خشونت و تروریسم خود، برق های تولیدی حکومت را بر شهروندان خود ممنوع نکرد. این در حالی است که داعش در عراق نشان داد از توانایی تولید برق در سطح گسترده برخوردار است و در صورتی که بخواهد می تواند برق مناطق اشغالی خود تأمین کرد.
طی 5 سال جنگ داخلی سوریه، گروه های معارض با وجود سیطره بر بخش شرقی شهر حلب هرگز نتوانستند شبکه خدماتی مستقل در زمینه برق، آب و فاضلاب و... ایجاد کنند. در این زمینه، همواره و بدون وقفه مایحتاج این بخش از خاک سوریه توسط دمشق و حکومت بشار اسد تأمین شده است و دولت در این زمینه بی مسئولیتی از خود نشان نداده است.
از سوی دیگر، گروه های تروریستی با قرار دادن خمپاره انداز های خود در مناطق مسکونی و شلیک به سمت مناطق مسکونی حلب غربی (تحت کنترل نظام)، ارتش را وادار به حمله به مناطق مسکونی می کردند! هرچند حمله به منازل غیرنظامیان، بمب های ممنوعه و ... را باید محکوم کرد؛ اما اصل سنگرگیری گروه های تروریستی در بیمارستان ها و خانه های مسکونی و حمله توپخانه ای به مناطق مسکونی بخش غربی شهر حلب بی تردید یکی از عوامل اصلی بروز این بحران بوده است.
در این شرایط، ارتش سوریه بعد از 4 ماه عملیات توانست جاده مواصلاتی بخش شرقی شهر حلب به ترکیه و دیگر مناطق تحت کنترل معارضان را فتح کرده و این منطقه را محاصره کند. از نظر منطق جنگی، این اقدام کاملا قابل دفاع است؛ زیرا تأمین لجستیکی و پشتیبانی از گروه های تروریستی را غیرممکن می سازد. با این حال، شهروندان غیرنظامی ساکن در بخش شرقی حلب قربانی اجتناب ناپذیر این رویکرد می شدند. در این زمینه، نظام سوریه با دو ابتکار سعی کرد از تلفات غیرنظامیان بکاهد. در درجه اول با گشودن چهار دروازه ورودی به حلب غربی، از تمامی غیرنظامیان دعوت کرد تا به حلب غربی بیایند و از محاصره خارج
شوند. حتی در مرحله ای بالاتر، بشار اسد رئیس جمهور سوریه با صدور حکم عفو عمومی اعلام کرد شورشیان و مسلحین نیز می توانند با تحویل سلاح خود و خروج از حلب شرقی، مشمول عفو گردند. در گام دوم، جبهه مقاومت و متحدان نظام سوریه تلاش کردند با چند حمله دفعی به مرزهای حلب شرقی، به سرعت بازارهای میوه و مایحتاج حیاتی در مرزهای حلب شرقی ایجاد کنند تا شهروندان حلب شرقی بتوانند نیازهای اولیه خود را تأمین کنند. گرچه این راهبرد، بار نظامی و مالی زیادی بر دوش جبهه مقاومت ایجاد می کرد؛ اما به علت مساعدت هایی که برای شهروندان ایجاد می کرد اجرایی شد.
با این حال، گروه های تروریستی با سازماندهی مجدد توانایی های خود، توانستند هر دو راهکار فوق را مسدود کنند. از طرف دیگر، با افتخار به مناطق مسکونی حلب غربی حمله خمپاره ای و حتی میکروبی کردند و مدعی شدند حمله به غیرنظامیان تحت عنوان «مقابله به مثل» قابل توجیه است!
این بار در پی توافق زیانبار مسکو و واشنگتن، ارتش سوریه از عمده دستاوردهای یک سال اخیر خود چشم پوشید که یکی از نمونه های آن در شهر حلب بود. ارتش سوریه متعهد شد با عقب نشینی از جاده کاستیلو و پذیرش استقرار نیروهای فرامنطقه ای، راه ارتباطی حلب شرقی به ترکیه را بگشاید. با این حال، این بار گروه های تروریستی مستقر در حلب شرقی به محوریت جبهه النصره با این اقدام مخالفت کردند!
جاده کاستیلو از صبح پنج شنبه، نیروهای ارتش سوریه پس از عقب نشینی اجباری، پست های بازرسی را به روسیه تحویل داده و جاده به روی حلب شرقی گشوده شده است.
هواداران جبهه النصره ابتدا به صورت گسترده از هواداران اختصاصی خود دعوت کردند تا در روز سه شنبه در میدان «بعیدین»، ضمن حمایت از این سازمان تروریستی و مخالفت با برقراری آتش بس، بر ضرورت همراهی تمام گروه های مسلح با جبهه النصره و مقابله با هر اقدامی در جهت آتش بس تأکید کنند. گروه تروریستی جبهه النصره یا جببه فتح شام قصد داشت با این اقدام، حمایت مردمی خود را نشان دهد تا دیگر گروه های معارض را به همراهی با خود وادار کند؛ اما در این تجمع کم تر از 50 نفر شرکت کردند!
در واکنش به این اتفاق، تروریست های النصره مجبور شدند در روز چهارشنبه با صدور بیانیه ای، از حمایت های احرار الشام، ارتش آزاد سوریه و دیگر گروه های معارض مسلح سوری قدردانی و بر مخالفت شدید با آتس بس تأکید کنند. همزمان کادرهای سازمانی النصره با نصب بلندگو بر روی خودرو و گشت زنی در مناطق مختلف حلب شرقی، از شهروندان دعوت می کردند تا برای «حفظ عزت حلب» و «حمایت از خون شهدا» در تجمع عصر آن روز در محله السکری شرکت کنند.
در این تجمع که پرچم معارضین سوری و پلاکاردهای آنان نیز حضور پررنگی داشت؛ کم تر از 300 نفر شرکت کردند که در مقایسه با 300هزار ساکن حلب شرقی و حتی در مقایسه با تجمعات قبلی حامیان گروه های شورشی حلب واقعا ناچیز بود.
حاضران در این تجمع، با سر دادن شعار مخالفت خود با ورود کاروان های کمک های انساندوستانه، برپایی درمانگاه توسط صلیب سرخ جهانی و ارسال دارو و مواد غذایی را اعلام کردند! فیلم زیر به زبان های عربی و انگلیسی، تظاهراتی را نشان می دهند که شهروندان(؟!) خواهان حفظ شرایط محاصره خود بودند. در این میان، استدلال یکی از حاضران جالب است: «اگر می خواهید محاصره را لغو کنید، به مجاهدان اجازه دهید بر این جاده و جاده راموسه (مسیر ارتباطی جنوب حلب) سیطره یابند!»
در پی عدم استقبال مردمی از این اقدامات، النصره مجبور شد بار دیگر به منطق تروریستی و خشن خود متوسل شود! از بامداد پنجشنبه با بازگشایی جاده کاستیلو به روی حلب شرقی، گروه تروریستی النصره با حملات خمپاره ای خود مانع از عبور و مرور وسائل نقلیه شد و حتی در بخش تحت کنترل خود، ایست های بازرسی را به طور غیرقانونی دایر کرد که انتقادات دیگر گروه های مسلح و شورشی را بابت تکروی النصره به دنبال داشت!
به عقیده ناظران، حداقل دو نکته در وقایع روزهای اخیر کاملا مشهود و بارز است:
1- برای گروه های مسلح شهر حلب و به ویژه سازمان تروریستی النصره (فتح شام)، سرنوشت شهروندان اهمیتی ندارد! هدف از سیطره بر جاده های مواصلاتی با بیرون شهر حلب، به ترتیب الویت مقابل می باشد: "مسیر امن و مطمئن برای پشتیبانی لجستیک و انتقال نیرو و تسلیحات" ، "اخذ مالیات و گمرک از رانندگان و مسافران به هدف تأمین مالی فعالیت های تروریستی" و بالاخره " محاصره شهروندان برای تحمیل خواسته های خود به آنان".
2- اما دومین نکته ای که در پس این وقایع کاملا مشهود است؛ "بحران حیات" و "ناقوس مرگ" گروه های تروریستی است!
گروه های تروریستی حاضر در سوریه، حیات خود را در جنگ می بینند و به نظر می رسد به خوبی می دانند در صورت ورود کالاها و سبدهای امدادی، صف های طولانی و چندهزار نفره غیرنظامیان برای دریافت آنان شکل می گیرد و روند تطورات جامعه سوریه به سمتی می رود که فضای میدانی و حمایتی برای جنگ طلبان تنگ و تنگ تر می شود. گروه هایی که موجودیت و بقایشان صرفا در فضای جنگی قابل تصور است؛ در این شرایط با هر اقدامی در جهت آتش بس و تقلیل فضای جنگی مخالفت می کنند.