مهارت همراهی خانواده در روزهای ناخوشی

شریک‌بودن در روزهای ناخوش اعضای خانواده مثل اوقات خوش نیست و مهارت می‌خواهد. یکی از روزهای ناخوش که می‌تواند برای هر فردی پیش بیاید ابتلا به بیماری است. شما باید در خانواده در هر سمتی مهارت حمایت از یک فرد بیمار را داشته باشید.

کد خبر : 567679
تبیان: وقتی یکی از اعضای خانواده بیمار می شود، ریتم زندگی تغییر می کند. مدیریت اوضاع زندگی کمک می کند تا فضای دلهره و نا امیدی در خانه حاکم نشود و امید به یاری شما و بیمارتان بیاید تا هر چه زودتر در مبارزه با بیماری اش پیروز شود. مهمان ناخوانده شریک‌بودن در روزهای ناخوش اعضای خانواده مثل اوقات خوش نیست و مهارت می‌خواهد. یکی از روزهای ناخوش که می‌تواند برای هر فردی پیش بیاید ابتلا به بیماری است. شما باید در خانواده در هر سمتی مهارت حمایت از یک فرد بیمار را داشته باشید. مهمان را به شرط بپذیرید ایام بیماری بهانه‌ای می‌شود برای صله‌رحم از بیمار؛ این دید و بازدید‌ها نشانه علاقه و احترام فرد بیمار بین دوستان و اقوام است. اما اگر این دید و بازید‌ها از صبح تا شب باشد و مطابق با میل بیمار نباشد می‌تواند موجب پریشانی، فشار روانی و... او نیز شود. پس با برنامه‌ریزی خانوادگی این ملاقات‌ها را به نوعی ترتیب دهید که بیمار احساس راحتی کند. مشکل اینجاست که ایرانی‌ها یکباره تصمیم می‌گیرند 20 نفره با گل و شیرینی بروند خانه دوست بیمارشان و کلی آنجا بگویند و بخندند و بگویند موهایت ریخته اتفاقا خوشگل‌تر شدی و خوش‌تیپی! تا حال دوست بیمارشان بهتر شود در حالی که بیمار سرطانی شاید آمادگی پذیرش این گفته‌ها و رفتارها را نداشته باشد.
پس هم اینکه چنین بیمارانی را تنها بگذاریم غلط است و هم اینکه همه یکباره برای دیدارش برویم!گفتن حرف‌های شعاری و روحیه دادن بیهوده به کسی که واقعا غمگین است هم عملا شرایط او را بدتر می‌کند. کسی که سوگوار است، باید با سوگش روبرو شود ولی نحوه انجام این کار مهم است. نباید به بیماری که سرطان دارد بگوییم بیماری‌ات چیز خاصی نیست و خوب می‌شود یا خدا را شکر سرطان سخت‌تری نداری و... چون با این حرف‌ها احساس می‌کند به او ترحم می‌کنیم. سفر بروید سفرهای تفریحی و زیارتی می‌تواند کمک خوبی برای آرام کردن بیماران باشد. محیط را آرام کنید دنبال مقصر نباشید تا بدانید چه‌کسی زمینه بیماری را ایجاد کرده مثلا فرد سیگاری، فردی که ریشه ارثی سرطان داشته، بحث پیرامون مشکلات مالی و... چراکه پژوهش‌ها نشان داده است که خانه‌های ناآرام احتمال اثر بخشی درمان سرطان را کم می‌کند. خانه آرام می‌تواند علاوه بر کمک به روحیه بیمار، جسم او را هم آرام کند. سخنان او را با گوش شنوا بشنوید نیازی نیست همیشه برای گلایه‌های فرد بیمار جوابی داشته باشید، گاهی لازم است فقط صبور باشید و با گوش شنوا، سخنان او را بشنوید تا آرام شود. بیکاری را ممنوع کنید بیکاری حتی در روزهای عادی هم می‌تواند به روحیه افراد صدمه بزند. این توصیه برای بیماران سرطانی خیلی مهم‌تر است. تا جایی که توان جسمانی به بیمار اجازه می‌دهد. به او کمک کنید تا زندگی عادی قبل اعم از سرکار رفتن، کار خانه و... را انجام دهد. انجام کارهای هنری هم در این دوران به حفظ روحیه و تخلیه هیجانات منفی کمک می‌کند. از ورزش غافل نشوید ورزش علاوه بر کمک به تقویت جسم، انرژی روحی بیمار و امید به زندگی او را بالا می‌برد. از ورزش غافل نشوید اما اینکه چه ورزشی برای بیمار شما خوب است را از پزشک او جویا شوید. مثبت نگری در درمان بیماری برای کمک به رسیدن بیمار به مرحله پذیرش بیماری، شرکت در جلسات گروهی افراد مبتلا به سرطان، سرزدن به سایت انجمن‌ها، تقویت اعتقادات و امید بیمار و... مهم است. در کنار این استفاده کلامی، پوستر و... که حاوی جملات کوتاه امید‌دهنده باشد برای فرد مهم است. کمک کنید تا بیمار دوره درمان خود را مرحله مبارزه با بیماری بداند که گذر با صبر و توکل از آن، نتیجه موفقیت در امتحان خدا را خواهد داشت.
یک درد و دل دوستانه چاشنی بیماری ممکن است بیمار به علت از دست دادن موها و تغییر ظاهر ترجیح ‌دهد با دوستانش ملاقات حضوری نداشته باشد. در این صورت بهتر است به صحبت تلفنی با او اکتفا کرد.
از طرفی، اگر اطرافیان، فردی که شیمی‌درمانی شده و به هر حال تحت‌تاثیر داروها ممکن است دچار علائم افسردگی و اضطرابی شده باشد و به علت اینکه سیستم ایمنی‌‌اش مشکل پیدا کرده یا تغییر ظاهرش، نتواند یا ترجیح دهد زیاد از خانه خارج نشود، تنها بگذارند، با خودش فکر می‌کند همه رهایش کرده‌اند! یعنی با وجود اینکه خودش به همه گفته سراغ من نیایید، می‌گوید حالا من گفتم مرا تنهابگذارید چرا شما تماس نگرفتید، زنگ نزدید و...؟ اینها باز هم حساسیت رفتار با بیماران سرطانی را نشان می‌دهد. بهترین کار این است که با توجه به شناختی که از دوست بیمارمان داریم عمل کنیم. قبل از هر کار، هم باید با نزدیکان درجه یک او مثل خواهر و برادرش، تماس بگیریم تا مثلا اگر تلفن‌هایمان را جواب نمی‌دهد، به او پیغام دهد که ما تماس گرفته‌ایم و گفته‌ایم دلمان برایش تنگ شده. بگوید ما مشکلش را می‌دانیم و می‌خواهیم برای دیدنش بیاییم ولی اگر مزاحمش هستیم، این کار را انجام ندهیم.
خوب است برایش پیغام بگذاریم که دوست داریم کنارش باشیم ولی تصمیم‌گیری را به عهده خود او می‌گذاریم تا هر وقت حوصله داشت، اشاره کند تا برویم. با این کار بیمار متوجه می‌شود دیگران درکش می‌کنند و برای آنها ارزشمند است. ممکن است دوست بیمارمان بگوید حوصله ندارم ولی نباید یکباره به این بهانه او را رها کرد و دیگر سراغی از او نگرفت چون ممکن است فقط در همان برهه زمانی تمایلی به دیدارها نداشته باشد.
بیشتر بیماران سرطانی یا دچار هر بیماری صعب‌العلاج، به وجود دوستانشان نیاز دارند و معمولا بعد از مدتی علاقه‌مند می‌شوند با آنها ارتباط برقرار کنند. همان‌طور که گفتم، حضور اطرافیان باید جوی شاد و آرام برای بیمار بسازد و به تخلیه هیجانی و ابراز هیجان‌ها بینجامد. باید با او درباره تجربه‌های مثبت و نمونه‌های درمان شده صحبت کرد و حتی اگر می‌توانیم یکی از نزدیکان که دچار همین بیماری و روبه بهبود است، با خود برای دیدار دوست بیمارمان ببریم تا متوجه شود دیگران می‌فهمند چه دردی دارد و این اقدام‌ها بسیار موثرتر از این است که بخواهیم حواسش را پرت کنیم. از خودتان غافل نشوید اگر بیماری اطرافیان برای شما فشار روانی دارد و شما به عنوان مراقب و شخص نزدیک در حال مراقبت از او هستید، خودتان را فراموش نکنید. اگر شما که مراقبت او هستید، از لحاظ جسمی دچار مشکل شوید اوضاع وخیم تر می شود. برای اینکه تکیه گاه خوبی باشید، سعی کنید از قرص های تقویتی و آرام بخش استفاده کنید تا بیمارتان احساس خلا و ضعف را در شما نبیند. امیدواری شما او را امیدوارتر می کند.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: