برخورد هیجانی با کودکفروشی
بازهم ماجرا از قشر آسیب دیده و آسیب پذیر جامعه آغاز میشود. قشری که میتوان آنها را به دلیل عدم حمایتهای اجتماعی، خانوادگی و... آبستن بسیاری از حوادث خواند. در این نوشته حرف از بروز شغل جدید برای زنان معتاد، خیابانی یا زنانی از اقشار آسیب پذیر جامعه است. کسانی که به امید کسب مبلغی اقدام به فرزندآوری و فروش نوزادشان میکنند تا به این ترتیب بتوانند به شکل مقطعی به رتق و فتق زندگی شان بپردازند. این در حالی است که مادر نمی داند فرزندی که نه ماه از خون و وجودش تغذیه کرده چه سرنوشتی خواهد داشت.
روزنامه آرمان - زهرا سلیمانی: بازهم ماجرا از قشر آسیب دیده و آسیب پذیر جامعه آغاز میشود. قشری که میتوان آنها را به دلیل عدم حمایتهای اجتماعی، خانوادگی و... آبستن بسیاری از حوادث خواند. در این نوشته حرف از بروز شغل جدید برای زنان معتاد، خیابانی یا زنانی از اقشار آسیب پذیر جامعه است. کسانی که به امید کسب مبلغی اقدام به فرزندآوری و فروش نوزادشان میکنند تا به این ترتیب بتوانند به شکل مقطعی به رتق و فتق زندگی شان بپردازند. این در حالی است که مادر نمی داند فرزندی که نه ماه از خون و وجودش تغذیه کرده چه سرنوشتی خواهد داشت.
یک پژوهشگر مسائل اجتماعی درباره معضل فروش نوزاد در شهر تهران به «آرمان امروز» می گوید: این امر را میتوان ماحصل سقوط ارزشها و فشار پنهان جامعه برشمرد. فروش نوزاد نشان دهنده عدم توانایی فرد در مدیریت شرایط خود است و باید علل و عوامل بروز چنین شرایطی بررسی شود. نهادهای مدنی بارها در زمینه بروز و شدت چنین آسیبهایی در جامعه هشدار داده اند و هم اکنون نیز این قضیه از سوی نهادهای رسمی همچون معاونت امور زنان و خانواده و از سوی بخش اجتماعی شورای شهر تهران نیز مطرح میشود. با فعالیت نهادهای رسمی در این زمینه بالطبع انتظار ارائه راه حل برای مدیریت و کنترل آسیبهای اجتماعی در جامعه وجود دارد. ثریا عزیزپناه می افزاید: باید دانست که اطلاع رسانی درباره وجود چنین معضلی در جامعه از سوی نهادهای گوناگون انجام شده است، اما هم اکنون انتظار می رود تا از سوی نهادهای رسمی شاهد اقدامات مناسب برای حل و کاهش لطمات ناشی از آن باشیم. در ضمن در این زمینه نباید جامعه شناسان و آسیب شناسان اجتماعی اقداماتشان فقط در حد اطلاع رسانی در زمینه وجود چنین آسیبی در شهر تهران یا دیگر استانهای کشور خلاصه شود. تاکنون همه انتقادها فقط به پدران و مادران فرزند فروش در جامعه خلاصه شده است. نباید صرفا به محکوم کردن آنها پرداخت، بلکه باید با بررسی شرایط آنها به علل و عوامل بروز چنین آسیبی دست یافت. برای مثال اعتیاد، تنگناهای معیشتی یا دیگر آسیبها، سبب بروز چنین آسیبی میشود. این مساله باید به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرد. در گام نخست باید دلایل و علتهای بروز چنین آسیبی بدون غرض ورزی و بدون متهم کردن دیگران مشخص شود. این پژوهشگر مسائل اجتماعی تاکید میکند: بخشی از جمعیت اندک جامعه صلاحیت چندانی برای پدر یا مادر شدن ندارد و باید دقت کرد که اقدامات پیشگیری از باروی را نباید برای این افراد نادیده گرفت. اگر در جامعه ما افراد به باروری تشویق میشوند باید قشراجتماعی آنها در وهله اول مورد ارزیابی قرار گیرد. بنابراین محلات پر جمعیت، محلات حاشیهنشین و نقاط آسیب خیز باید از سوی نهادهای رسمی برای کنترل جمعیت مورد توجه قرار گیرد و به این ترتیب در این محلات افراد باردار تحت پوشش سازمانهای حمایتگر قرار گیرند. وقتی در مناطق پر جمعیت یا حاشیهنشین شهر زن باردار هیچ امنیتی به دلیل تنگناهای معیشتی ندارد به نسبت باید امکانات حداقلی را برای این افراد مهیا کرد. به گفته او بررسی این پدیده تلخ اجتماعی باید با فعالیت نهادهای رسمی جامعه انجام شود. هم اکنون انتظار میرود این امر از سوی معاونت امور زنان مورد بررسی قرار گرفته و به این ترتیب علل بروز چنین آسیبهایی شناسایی و به این ترتیب در زمینه کاهش نارساییها در جامعه راهکار اساسی اندیشیده شود. باید دانست که فقط با طرح موضوع نمیتوان مسائل اجتماعی را مورد بررسی قرار داد، بلکه جامعه در این زمینه نیازمند پاسخ مناسب است. در هر گونه رسیدگی باید علل فروش نوزاد و چگونگی نگهداری او مورد بررسی قرار گرفته شود.عزیز پناه می گوید: هم اکنون نهادهای گوناگون در جامعه فقط به شکل هیجانی درباره فرزند فروشی اطلاع رسانی میکنند، اما هیچ کس تا کنون علل و عوامل این معضل را مورد ارزیابی قرار نداده و هنوز پژوهشی در این زمینه انجام نشده است. باید مسئولان رسمی جامعه پاسخگوی اینکه بعد از فروش این طفل چگونه مورد نگهداری قرار میگیرد باشند. این در حالی است که اگر این کودکان از مادران معتاد یا مبتلا به بیماری عفونی متولد شده باشند بالطبع آنها هم بیمار متولد میشوند و سرنوشت این کودکان بعد از فروش باید مورد ارزیابی جدی قرار گیرد. باید نهادهای رسمی دولتی پاسخگوی این امر باشند، در غیر این صورت صرف در جایگاه متهم نشاندن مادر یا پدر نمیتوان به حل مساله پرداخت، بلکه این گونه برخوردهای مقطعی و عامیانه با آسیبهای اجتماعی یا پنهان کاری آن بر شدت این آسیبها می افزاید. چون این آسیب فقط به زنان معتاد و فروشنده کودک خلاصه نمیشود، بلکه دلالان و واسطههای خرید این نوزادان در پنهانکاری و خفای بیشتری عمل میکنند و چنین اقداماتی معضلات اجتماعی را غیر قابل احراز خواهد کرد. به گفته او پیشنهاد میشود در حاشیه شهرها یا مناطق پر جمعیت با آموزش جلو تولد این کودکان را گرفت.