سرویس اجتماعی فردا: هر چه که دسترسی کاربران به ویژه کودکان و نوجوانان به فضای مجازی سهولت بیشتری مییابد، نظارت خانواده بر آنها کمرنگتر شده و نگرانیها نسبت به انحراف کشیدهشدن این نسل افزایش مییابد. در روزگاران قبل که خبری از گوشی هوشمند و اینترنت پرسرعت نبود، والدین بخش اعظمی از وقت خود را صرف نظارت بر عملکرد فرزندان و هدایت آنها میکردند و اما امروز از آن دست نظارتها خبری نیست و بهویژه نوجوانان این مرز و بوم، بیآنکه سایه نظارت پدر و مادر را بر عملکرد خود احساس کنند، به راحتی در فضاهایی به گشتوگذار میپردازند که به هیچوجه مناسب آنها
نیست.
اکنون، اغلب خانوادهها برای آن که فرزندشان در مقابل دیگر همسن و سالان خود احساس کمبود نکند و امکاناتی تقریبا برابر با سایرین داشته باشد، با تهیه یک گوشی تلفن همراه و آزاد گذاشتن او برای حضور در فضای مجازی و الگوبرداری از صفحاتی که از بنیان دچار ایراد هستند، نسلی را پرورش میدهند که از قبح و هتاکی و فحاشی درکی ندارد و در عوض این شکل رفتار را الگویی مناسب و به روز میپندارد که همواره باید درصدد تقلید از آن باشد.
کوروش مهدوی، پدر یک نوجوان درباره لطمات فضای مجازی به شخصیت و نحوه رفتار نوجوانان میگوید: «پسر من همیشه تحت کنترل است، سعی میکنم خودم را با فناوری روز منطبق کنم تا مبادا به نقطهای برسم که از فضای مجازی و کارکرد وسایل روز سر در نیاورم. من امروز از پسرم جلوتر هستم و گهگاه به وارسی و کنترل گوشی تلفن همراه او مشغول میشوم. شاید او این کار من را دخالت بداند و برخی اوقات هم ناراحت شود، اما مطمئنم که وقتی بزرگ شود و خود را با همسن و سالان و نحوه رفتار آنها مقایسه کند، قطعا به من حق خواهد داد.»
تاثیر پدیدههای فضای مجازی بر اشاعه فساد
امروز، برخی از جوانان کشور به جای آنکه مشغول مطالعه یا آبادانی کشور باشند، وقت با ارزش خود را صرف تهیه کلیپهایی شنیع و خلاف عرف میکنند. در واقع این پسران و دختران ایرانی که در آینده باید نقش پدر و مادر را ایفا کنند، با صرف وقت تنها در پی پیروزی در نبرد جذب دنبالکننده هستند و در این میان از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند. این افراد فارغ از آنکه به سیاه و منفی بودن شهرت کسبشده توجهی داشته باشند، به سرعت مشغول فعالیت در فضای مجازی هستند و روز به روز بر مخاطبانشان افزوده میشود. پسرها با تقلید از پوشش و ظاهر دخترها به تصویربرداری از خود مشغول شده و در کنار
آن، دختران نیز پیشه مدلینگ پوچ مجازی را دنبال میکنند. در این میان، برخی پدیده میشوند و توجهات بیشتری را به خود جلب میکنند؛ متعاقبا این پدیدهها بر مخاطبان انبوه خود به صورت غیرمستقیم تاثیر منفی گذاشته و آنها را مجاب میکنند که از این نوع رفتار و عملکرد الگوبرداری کنند تا مانند این افراد، به پدیدههای دنیای مجازی تبدیل شوند. البته مسمومیت فضای مجازی تنها به پدیدهها و کلیپسازها و مدلهای خودخوانده محدود نمیشود و عدهای نیز با بیان لطیفهها و مطالب خلافشئون و فایلهای صوتی نامناسب جمع کثیری از کاربران فضای مجازی را به سمت خود میکشانند و در
این بین تنها نسل جوان و نوجوان کشور هستند که به واسطه الگوبرداری از این ضدفرهنگها قربانی میشوند.
فضای مسموم
گرچه باید اذعان داشت که فضای مجازی همیشه بد نیست و میتوان با هدایت فرزندان به فضاهای به دور از هتاکی و فحاشی و مفسده، از این فناوری کارا و کاربردی بیشترین بهره را برد - کمااینکه امروز میتوان صفحاتی را یافت که اطلاعات علمی روز را مطرح میکنند یا موضوعات روز را در قالبی قابل فهم برای فرزندان این کشور ارائه میکنند - اما موضوع اصلی این است که در نبرد دنبالکنندهها، این صفحات اشاعهدهنده فساد و فحشا هستند که گوی رقابت را ربودهاند و بیشترین کاربران را جذب خود کردهاند. امروز صفحات مفسده در شبکه اینستاگرام صدها هزار دنبالکننده دارند و در زیر هر کدام
از پستهای این دست صفحات، هزاران نظر مشوق و مقلد وجود دارد که این سیر فحاشی و هتاکی را صعودیتر از سابق میکنند.
مسدودسازی دسترسیها
گرچه دیدگاهها نسبت به فیلترینگ و مسدودکردن دسترسی به برخی پایگاهها و سرویسها آنچنان که باید مثبت نیست، اما در پارهای از موارد، پس از آن که فرهنگ سازی نتیجه بخش نبود و خانوادهها نیز به وظیفه نظارتی خود بر فرزندان بیاعتنایی کردند؛ فیلترینگ تنها راهیست که میتواند در حل معضل تاریک و شوم صفحات اشاعهدهنده فساد و فحشا و هتاکی مفید فایده واقع شود. البته که راههایی برای دورزدن فیلترینگ باب شده، اما ناهموار کردن مسیر دسترسی به صفحات و محتواهای نامناسب سبب ریزش مخاطب و در آینده حذف این صفحات خواهد شد. در میان شبکههای اجتماعی، اینستاگرام که
برخلاف فیسبوک و توییتر فیلتر نیست؛ بستر مناسبی را برای برخی هتاکان و اشاعهدهندگان فرهنگ فحاشی و فساد فراهم آورده تا به صورت مستقیم و بدون هیچگونه سد و مانعی با مخاطبان که عموما قشر نوجوان و جوان کشور هستند ارتباط برقرار کرده و تمام محتواهای خلاف عرف و شرع خود را به مخاطب ارائه دارند.
فیلترینگ هوشمند
یکی از اقدامات دولت برای مقابله با محتوای نامناسب در فضای مجازی، بهرهگیری از سامانهای موسوم به فیلترینگ هوشمند بود که در آن، به جای مسدودکردن تمام سرویس، بخشهای نامناسب آن فیلترشده و کاربران به باقی مطالب دسترسی خواهند داشت. پروژه فیلترینگ هوشمند گرچه در ابتدای کار بسیار قدرتمند عمل کرد، اما امروز به واسطه گسترش صفحات و محتواهای مفسده، عملا شکست خورده و تا حد زیادی قادر به مقابله با این پدیده نیست. چنان که اکنون اکثر صفحات نامناسب فضای مجازی بدون هیچ محدودیتی در اختیار کاربران هستند و حتی اندکی از تاثیرات فیلترینگ هوشمند بر آنها نیز احساس
نمیشود.
صیانت از کیان خانواده با کمک سامانه 195
نکته حائز اهمیت در بحث مبارزه با فساد و فحشا در فضای مجازی، همراهی و همکاری مردم با پلیس فتا و نهادهای ذیربط است و مادامی که گزارشهای مردمی در مورد پایگاههای مروج مطالب و مضامین ناهمگون با عرف و شرع و فرهنگ ایرانی ارائه شود، میتوان به پیشرفت روند مبارزه با تخلفات فضای مجازی امیدوار بود. به همین منظور سامانهای با شماره تماس 195 برای دریافت گزارشات مردمی پیرامون فضای مجازی تعبیه شده و قطعا همراهی مردم با این سامانه گامی مهم را در مسیر زدودن فضای مجازی از مطالب نامناسب برخواهد داشت. در همین ارتباط، سخنگوی وزرات ارتباطات و فناوری اطلاعات در گفتوگو با
ایرنا بیان میدارد: «سامانه 195 آماده است هرگونه گزارش مردمی را درباره محتوای شبکهها، سایتها، صفحههای فضای مجازی، کانالها، برنامهها و نرمافزارها که شکل مجرمانه، غیراخلاقی، مستهجن، ضددین، مخالف با کیان خانواده و جامعه و مخالف با قوانین شرعی و عرفی دارند، دریافت و به مسئولان ارائه کند.» وی در ادامه نیز با اشاره به نقش گزارشات مردمی در پاکسازی فضای مجازی بیان میدارد: «هر چند وزارت ارتباطات با در نظر گرفتن بودجه و هزینه تلاش کرد با استفاده از انواع ابزارها و فناوریها بر محتوای ارائه شده در فضای مجازی کشور نظارت کافی داشته باشد، اما کاربران فعال
فضای مجازی نیز میتوانند با ارائه گزارشهای خود در زمینه صیانت بیشتر در فضای مجازی و رفع نگرانی و دغدغههای خانواده های ایرانی به وزارت ارتباطات کمک کنند.»
تاثیر فضای مجازی بر نسل جدید
گرچه بسیاری بر تاثیر سوء شرایط فعلی فضای مجازی بر نسل جدید و تغییر ذائقه رفتاری آنها تاکید دارند، اما امانالله قرایی مقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با «فردا» با رد تاثیر مطلق فضای مجازی بر نسل آینده، میگوید: «من تصور نمیکنم که فضای مجازی تاثیر چندانی بر نسل جدید بگذارد و نسبت به این امر خوشبین هستم. در واقع جوانان به واسطه پختگیای که کسب کردهاند و افزایش سطح آگاهیشان، کمتر به سراغ فحاشی و هتاکی روی میآورند. به نظر من خطر آنچنانی در پی استفاده از فضای مجازی برای جوانان و نوجوانان وجود نحواهد داشت و در عوض آنها با مشاهده مصادیق
فحاشی و هتاکی متنبه میشوند. چون سطح آگاهی و فرهنگ جامعه رو به بالا حرکت میکند و میتوان نسبت به بهتر شدن وضع امیدوار بود.»
افزایش فحاشی و هتاکی
اما آنچه که در این میان مغفول مانده، تاثیر این صفحات بر رشد حملههای مجازی و فحاشی و هتاکی در صفحات افراد مشهور داخلی و خارجی است. به واسطه آن که مخاطبان در سنین شکلگیری شخصیت خود به صورت مستمر به این صفحات و پایگاهها رجوع کرده و از فرهنگ فحاشی و هتاکی الگو میگیرند، خود را محق میدانند که در مواجه با هر موضوع و مشکلی به جای گفتوگو به فحاشی و هتک حرمت مشغول شوند و از طرفی نیز این اقدام را - که اکثرا به صورت هماهنگ و جمعی صورت میپذیرد - نوعی تفریح بهروز و جذاب در نظر بگیرند.
تدوین درس «سواد رسانه»
یکی از اتفاقات نیکی که قرار است در مدارس کشور به انجام برسد، تدریس درسی موسوم به «سواد رسانه» است که قرار است دانش آموزان مقاطع دهم، یازدهم و دوازدهم را در استفاده بهینه از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی یاری دهد. مهرزاد حمیدی، معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزشوپرورش هفته گذشته با اعلام این خبر گفت: «درس سواد رسانه ای برای بهبود بهره برداری از مزایای شبکههای اجتماعی تدوین میشود تا نوجوانان قدرت فیلتر کردن و انتخاب اطلاعات را در فضای مجازی داشته باشند.» بسیاری از صاحبنظران بر این باورند که تدوین و تدریس این واحد درسی میتواند تاثیر بهسزایی بر
نحوه استفاده نسل جدید از فضای مجازی داشته و مسیر درست بهرهگیری از فناوریهای این چنینی را پیش روی آنها قرار دهد.
راهکار پاکسازی فضای مجازی
پاکسازی مطلق و زدودن فضای مجازی از محتواهای نامناسب، امری ناممکن و ناشدنی است، اما دستکم میتوان گامهایی را برای به حداقل رساندن این مضامین و به تبع آن، آسیبهای ناشی از آنها برداشت. قراییمقدم در توضیح راهکارها برای حل این معضل نیز میگوید: «آگاهیبخشی و آموزش و فرهنگسازی بهترین راهکارها هستند. نخست آنکه بر پایه نظریه تکنوکراسی (حکومت فن بر اذهان) اجسام و وسایل به خودیخود فرهنگسازی میکنند و یادگیری به وجود میآورند و فضای مجازی نیز از این امر مستثنا نیست. مصداق این موضوع این است که در حال حاضر میتوان گفت که استفاده مردم از وسایل جدید بهتر
از سالهای گذشته شده است. مورد بعدی نیز این است که در کنار فعالیتهای رسانهها و مطبوعات، آموزشوپرورش نیز باید با تدوین دروس مرتبط با فضای مجازی و استفاده بهینه از آن، به فرهنگسازی در این زمینه شتاب ببخشد.»