روزنامه کیهان: چند اتفاق نه چندان ساده در عرصه مدیریتی و تصمیمسازی برخی دستگاههای اجرایی در هفتههای اخیر نشان از حرکتی آگاهانه برای مهار نیروها و ظرفیتهای انقلابی کشور دارد.
روزنامه جوان در تحلیلی نوشت: برای رصد این اتفاقات نیاز به نقب تاریخی و ردگیری آن در گذشته نیست، چرا که آنقدر پرشمار است که اشاره به تعداد محدودی از آنها که مربوط به همین روزهای اخیر است، کفایت میکند، دو هفته پیش دولت لایحه پیوستن ایران به «پروتکل اختیاری کنوانسیون حقوق کودک در مورد به کارگیری کودکان در منازعه مسلحانه» را تقدیم مجلس شورای اسلامی کرد که به زودی قرار است در صحن علنی مجلس مطرح شود. در این پروتکل تعریف کودک عبارت است از افراد زیر 18 سال که در صورت پیوستن به آن، بهانههای زیادی به دست کشورهای غربی برای تحریم ایران میافتد، چرا که در غیر این صورت باید برنامه آموزش دفاعی در مدارس حذف شود، سازمان بسیج دانشآموزی تعطیل شود، هر گونه شرکت دانشآموزان در بسیج محله و... ممنوع شود.
شورای عالی انقلاب فرهنگی روز 23 تیر ماه،روز امضای توافق هستهای را به عنوان روز گفتوگو و تعامل سازنده با جهان نامگذاری میکند. انتخاب این واژه که به نظر میآید پذیرش آن از سوی بعضی از شخصیتهای حاضر در این شورا بسیار بعید باشد، به معنی این است که عامل همه مشکلات و نارساییهایی که در طی 37 سال گذشته ناجوانمردانه بر مردم ایران تحمیل شده، خود ایران بوده که تعامل سازنده با جهانخواران را نداشته است.
جوان ادامه میدهد: به رغم هشدارهایی که نسبت به تبعات پیوستن ایران به اتحادیه بینالمللی مبارزه با پولشویی (FATF) داده شده بود، اقدام خودتحریمی دو بانک ملت و سپه در تحریم قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا یکی از زیرمجموعههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملاً باعث شد که بانکهای داخلی عامل اجرای تصمیمات ناجوانمردانه قدرتهای سلطه در داخل شوند، بانک ملت در پاسخ قرارگاه خاتم مینویسد «کارسازی کلیه خدمات ارزی (بینالمللی) برای آن دسته از مشتریان که نامشان در لیست تحریم اتحادیه اروپا یا لیست تحریم مشترک اتحادیه اروپا و سازمان ملل است، امکانپذیر نیست.»
این اقدام در حالی صورت گرفته که پس از برجام که قرار بود براساس آن زنجیر تحریمها پاره شود، علاوه بر آنکه بخشهای بزرگی از سپاه پاسداران، وزارت دفاع، وزارت اطلاعات و... در تحریم آمریکا و سازمان ملل باقی میمانند، بلکه از تعاملات بانکی در داخل هم محروم میشوند و ظاهراً باید این نهادها برای هر یک از قراردادهای خود از آقای ظریف بخواهند که برای آنها از آمریکاییها «اماننامه» بگیرد.
اما تک اصلی را نیروهای دفاعی در جایی دیگر باید متحمل شوند و آن هم در سی و سومین اجلاس رؤسای آموزش و پرورش است، جایی که آقای هاشمی رفسنجانی پنبه نیروهای نظامی را زد و با این ادعا که «آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم نیروی نظامیشان را تعطیل کردند و همین باعث شد که منابعشان برای توسعه اقتصادی آزاد شود.» او سپس مدعی میشود که اکنون در ایران هم این راه باز شده است. جالب این است که ایشان در این نشست رسمی وزارت آموزش و پرورش کلید زودهنگام تبلیغات انتخاباتی را هم میزند و میگوید که من مطمئنم که دور دوم آقای روحانی میتواند ما را به آنجا برساند!
مجموعه روندهای فوق که مصادیق بسیار دیگری را نیز برای آن میتوان برشمرد، در خوشبینانهترین حالت مهار نیروهای انقلابی و اقتدار دفاعی و ایستادگی و مقاومت ملت ایران در برابر فزونخواهی نظام سلطه را هدف گرفته است، نکتهای که سران نظام سلطه بارها از آن به نام «روح برجام» نام بردهاند که باید در عرصه داخلی ایران محقق شود، برخلاف برخی تصورات، هدف اصلی این اقدامات، انتخابات آینده نیست، گرچه ثمره آن باید خود را در انتخابات آینده نشان دهد بلکه انقلابیزدایی و ایدئولوژیزدایی است.