پورعرب: از کجا می‌دانید از جم به من هم پیشنهاد نشده؟

ابوالفضل پورعرب، نام بسیار آشنایی برای جوانان دهه 60 و 70 است. او در این دو دهه با بازی درخشان در آثار مختلف توانست بسرعت دل مخاطبان جوان را از آن خود کند. پورعرب که فارغ‌التحصیل رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشسرای هنر است، فعالیت در تئاتر را از سال 1359 آغاز کرد.

کد خبر : 564688
جام جم آنلاین: مخاطبان سینما اولین بار حضور حرفه‌ای پورعرب را در فیلم عروس مشاهده کردند. این بازیگر به همراه نیکی کریمی به عنوان چهره‌های اول و اصلی این فیلم توانستند مخاطبان زیادی را به سینماها بکشانند. پورعرب به مرور زمان تلاش کرد با انتخاب‌های گزیده نقش‌های متفاوت‌تری را تجربه کند. او که حالا میانسالی را با کوله‌باری از تجربه پشت‌سر می‌گذارد، معتقد است این روزهایش را بیشتر از جوانی دوست دارد، چراکه در جوانی مرتب سر کارهای مختلف بوده و گذر روزهای عمر را خیلی متوجه نشده است، اما این روزها بهتر میانسالی را درک می‌کند. این بازیگر کهنه کار، این روزها مشغول بازی در سریال «روزهای بی‌قراری» است و همین بهانه‌ای برای گفت‌وگوی ما با او شد. این روزها مشغول بازی در سریال تلویزیونی روزهای بی‌قراری به کارگردانی کاظم معصومی هستید. با توجه به این که در تلویزیون گزیده کار هستید، این نقش برایتان چه ویژگی‌هایی داشت که شما را برای پذیرش بازی قلقلک داد؟ وقتی برای بازی در این سریال با من تماس گرفتند، اولین سوالم این بود که چه کسانی در این اثر هستند؟ من و معصومی از دوران کودکی با هم دوست بودیم. درس خواندیم، سربازی رفتیم و همکاری داشتیم. اولین فعالیت من و او نمایش نظاره بر شب سال 61 بود. سال 1364 هم دستیار او در فیلم سینمایی دزد و نویسنده بودم. با آقای شریفی هم در فیلم قاصدک آشنا شدم. او تهیه‌کننده پرتلاشی است. در این سریال دوستی‌هایمان را خرج می‌کنیم. از سوی دیگر، قصه سریال روزهای بی‌قراری را دوست داشتم. این سریال قصه نویی دارد و از زاویه‌ای متفاوت به آسیب‌های اجتماعی همچون اشتغال جوانان و بزهکاری می‌پردازد. همه این موارد باعث شد تا بازی در سریال روزهای بی‌قراری را بپذیرم. درباره نقش‌تان در این سریال بگویید؟ در سریال روزهای بی‌قراری نقش بزرگ‌تری را بازی می‌کنم که بین جوانان است و سعی دارد موقعیت‌های خوب اشتغال برای آنها فراهم کند. نقش یک دایی را به عهده دارم که مثل همه دایی‌ها مهربان و دوست‌داشتنی است. این نقش را دوست دارم، چون خودم هم دایی‌ای داشتم که ثروتمند نبود، اما همیشه از جان و دل مایه می‌گذاشت. در مجموع داستان سریال روزهای بی‌قراری پیرامون خانواده و کشمکش‌های اجتماعی است. به نظرم سریال روزهای بی‌قراری مردم را بی‌قرار می‌کند و آنها را به فکر وامی‌دارد که نسبت به جامعه و آسیب‌های اجتماعی حساسیت داشته و بدانند چگونه رفتار کنند. خوشحالم که دوستانم آقایان معصومی و شریفی این سریال را می‌سازند. مطمئن هستم مردم از تماشای قصه این سریال لذت می‌برند، چراکه نگاه خاصی به آسیب‌های اجتماعی دارد. چرا در تلویزیون گزیده بازی می‌کنید، علاقه‌مند نیستید مخاطب شما را بیشتر ببیند؟ مخاطب مهره اصلی است. نبودن مخاطب یعنی نبودن ما. ما خودمان را از مخاطب پنهان نمی‌کنیم، بلکه از قصه‌های بد پرهیز می‌کنیم. من در تلویزیون کمتر بودم و بیشتر در سینما فعالیت کردم. در تلویزیون، کار کارگردانانی را پذیرفتم که دوستشان داشتم و علاقه مند بودم با آنها همکاری کنم. ما باید مراقب باشیم مخاطب را از دست ندهیم. باید نیروهای متخصص کار کنند، چراکه امروز شاهدیم شبکه‌های ماهواره‌ای هنرمندان را صید می‌کند. بنابراین باید به کیفیت کارهایی که تولید می‌کنیم، توجه ویژه نشان دهیم. بعد از پخش سریال مسافر و بازی خوبتان در این اثر، مخاطب انتظار داشت شما را بیشتر در تلویزیون ببیند؟ من اعتقاد دارم نباید روند کار ما به سمت کلیشه شدن پیش برود. مخاطب حق دارد ما را ببیند، اما به چه قیمتی؟ این مساله مهم است و نباید به آن بی توجه باشیم. هنرمند برای همه مردم است. اگر همزمان دو کار خوب پیشنهاد شود که یکی تلویزیونی باشد و آن یکی سینمایی، کدام یک را انتخاب می‌کنید؟ قصه هر کدام از کارها را که دوست داشته باشم، می‌پذیرم. یعنی رسانه برایتان تفاوت ندارد؟ نه، قصه برایم بیشتر اهمیت دارد. وقتی قصه خوب باشد، می‌توان انتظار یک کار خوب را داشت. با توجه به این که در میانسالی به سر می‌برید، علاقه‌مند هستید چه نقش‌هایی به شما پیشنهاد شود؟ دوست داشتن من اهمیت ندارد، چون بازیگر انتخاب می‌شود، اما در مجموع میانسالی‌ام نسبت به روزهای جوانی برایم رضایت‌بخش‌تر است. راستش روزهای جوانی را متوجه نشدم که چگونه گذشت. چرا؟ چون مرتب درگیر کار بودم، ولی میانسالی را بیشتر درک می‌کنم. به نظرتان در دوره میانسالی هم می‌توان نقش اول بازی کرد؟ بله، حتما این اتفاق می‌افتد. به عنوان مثال در فیلم گاو، عزت‌الله انتظامی، علی نصیریان و جمشید مشایخی بازی کردند. همه نقش اول بودند و دیده شدند. باید تاکید کنم که من میانسالی‌ام را دوست دارم، چراکه رسیدن به این مقطع روی رفتار و برخورد اجتماعی‌ام تاثیر گذاشته است. من با بازی در فیلم سایه‌های موازی به کارگردانی اصغر نعیمی میانسالی‌ را تجربه کردم. شما چهار سال به دلیل بیماری کار نکردید و دوباره فعالیتتان را آغاز کردید. برایتان سخت نبود که این مدت فاصله میان بازی‌هایتان افتاد؟ الان که فعالیتم را بعد از چهار سال دوباره شروع کردم، احساس می‌کنم روابط آدم‌ها و ارتباطاتشان نسبت به چهار سال قبل خیلی تغییر کرده است. نمی‌گویم بد شده، اما من نسبت به این روابط غریبه هستم. آیا در میان جوانان این دوره استعدادهای خوب می‌بینید؟ بله در سریال شهرزاد شاهد چند بازی خوب بودیم. زمانی تعداد بازیگران خوب محدود بود. به عنوان مثال می‌گفتند خانم معتمدآریا، خانم فرجامی، خانم تهرانی و خانم کریمی، ولی الان این طور نیست. بازی‌ها متفاوت و خیلی خوب شده است. سبک بازی‌ها تغییر کرده است. فکر می‌کنید خودتان از همه فرصت‌هایی که برایتان در سال‌های بازیگری پیش آمده، استفاده کردید؟ خیلی چیزها دست ما نیست و گاهی سیاست‌ها مشخص کرده که آیا کار کنیم یا نه؟ آیا فعالیتمان ممنوع است یا نه؟ بعضی مواقع بدون این که دلیلش به ما گفته شود، از کار ممنوع شدیم. شاید باور نکنید، اما من هنوز جایزه فیلم عروس را از جشنواره پیونگ یانگ نگرفتم. به نظرتان چه کسانی باید پاسخگوی این مسائل باشند؟ به نظرم مدیران فرهنگی باید تخصص داشته باشند و بعد در راس امور قرار بگیرند. خوب بودن دلیل بر تخصص و حرفه‌ای بودن در هنر نمی‌شود. در مجموع همین ممنوعیت‌ها باعث شده که ما آدم‌هایی را از دست بدهیم. به نظرم،‌ باید دولت از هنرمندان حمایت کند. باید دستمزدها افزایش یابد. حالا که به عقبه حرفه‌ای خودتان نگاه می‌کنید، از آن رضایت دارید یا خیر؟ من بتازگی دوران میانسالی را تجربه می‌کنم و فعلا اول راه این مقطع سنی هستم، اما این دوران را خیلی دوست دارم. می‌توانستم پزشک یا مهندس شوم، اما هنرمند شدم. فکر می‌کردم اتفاقات بهتری برایم رخ می‌دهد. با این حال از کارنامه کاری‌ام ناراضی نیستم. فقط دلم می‌خواهد به مسئولان بگویم از جوانان علاقه‌مند به بازیگری حمایت کنید تا رفته رفته به سمت شبکه‌های ماهواره‌ای کشیده نشوند. ریشه‌ام در ایران است از کجا می‌دانید از شبکه جم به من پیشنهاد نشده است؟ زندگی من در ایران است؛ ریشه ام اینجاست و دوستش دارم. برایم خیلی مهم است که کجا زندگی می‌کنم. سال‌ها پیش نماینده‌ای از طرف یکی از کانال‌های ایتالیا به وزارت ارشاد ما آمد و از من درخواست همکاری کرد. همچنین از سوی یک کانال آمریکایی پیشنهاد کار داشتم، اما نرفتم. دلیل این که وطنم را ترک نمی‌کنم، حسی است ولی باز هم تاکید می‌کنم دولت باید از هنرمندان حمایت کند.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: