شکست طرح آمریکا برای تحقیر ارتش ژاپن و آلمان
بعد از پایان جنگ دوم جهانی، ارتشهای آلمان و ژاپن توسط متفقین به رهبری آمریکا (به عنوان طرف پیروز جنگ) بین سالهای 1945 و 1946 منحل شدند اما این انحلال زیاد طول نکشید و فقط تا اواسط دهه 1950 میلادی ادامه داشت.
در سخنان جدید فرمانده سابق جنگ و قائممقام سابق فرماندهی کل قوا نه فقد تحلیل که فقر اطلاعات، بیش از هر چیز به چشم می آید، آنگاه که ماحصل اقتصاد امروز آلمان و ژاپن را به دلیل محرومیتشان از داشتن نیروی نظامی پس از جنگ جهانی دوم دانسته و در ادامه، نسخه ای ایرانیزه از این روش تحقیر آمیز اما ناکام آمریکا پیچیده و البته به تکرار سخنان این ایام، اجرایش را به دوره دوم دولت روحانی حواله می دهد. آنچه از فحوای این سخنان می توان برداشت کرد، چندین گزاره مهم است که هر کدام از انها در ادامه این مطلب مورد بررسی و اشارات تاریخی قرار می گیرد. اولین نکته، پاسخ به این سوال است که آیا نیروهای مسلح ژاپن و آلمان بعد از جنگ جهانی دوم تعطیل شدند؟ دلیل و مدت زمان آن چه بود؟ آیا این کشورها هم اکنون از تصمیمات آن دوران خود رضایت دارند؟ هزینه های مادی و معنوی چنین اقدامی در ژاپن و آلمان چقدر بوده است؟ آلمان؛ فشار ناکام امریکا برای کوچک سازی نیروهای مسلح بعد از پایان جنگ دوم جهانی، ارتش های آلمان و ژاپن توسط متفقین به رهبری آمریکا (به عنوان طرف پیروز جنگ) بین سالهای 1945 و 1946 منحل شدند اما این انحلال زیاد طول نکشید و فقط تا اواسط دهه 1950 میلادی ادامه داشت. آلمان غربی خیلی زود از این توقف و کاهش نیرو پشیمان شد و از میانه دهه 1950 میلادی، ارتش آلمان مجدد پا به عرصه وجود گذاشته و سریعا به سمت گسترش سازمانی رفت. بر این اساس، قانون خدمت نظام وظیفه برای مردان بین سن 18 الی 45 سال دوباره مصوب شد و در طول جنگ سرد، ارتش آلمان در سه شاخه زمینی، دریایی و هوایی، به صورت گسترده تر فعال و تبدیل به ستون فقرات پیمان ناتو در برابر پیمان ورشو شد. آمارها نشان می دهد، استعداد انسانی نیروهای مسلح آلمان در آنها سالها به نیم میلیون نفر نظامی و 170 هزار نفر کارمند غیر نظامی رسیده بود. هزینه های نظامی آلمان نیز بر همین منوال، شدیدا افزایش یافته و در دهه 1980 و همزمان با اوج گیری دوباره جنگ سرد بین شرق و غرب، هزینه های دفاعی آلمان غربی به حدود 2.5 درصد ارزش تولید ناخالص داخلی بود که برای نمونه این رقم در سال 1988 میلادی در حدود 542 میلیارد دلار بوده است. البته در دوران پس از جنگ سرد و اتحاد مجدد دو آلمان، برای مدتی این کشور در مسیر کاهش بودجه و تعداد پرسنل نظامی خود رفت اما در سالهای اخیر، مسئولان این کشور با چرخشی آشکار، مجددا سیاست افزایش بودجه و تعداد پرسنل نظامی خود را به دلایل مختلف مثل تهدیدات سایبر، افزایش توان دریایی و اطلاعاتی و همچنین گسترش حضور نظامی در سایر بخش های جهان فعال کرده و قرار است از 34 میلیارد دلار فعلی تا سال 2020 میلادی به حدود 39 میلیارد برسد. مقامات آلمانی در یکی از جدیدترین برنامه های خود برای گسترش کمی و کیفی نیروهای مسلح، اعلام کرده اند که به 14300 نیروی جدید به منظور تقویت توان نظامی خود نیاز دارند.
ژاپن؛ کاپیتولاسیون آمریکایی در ازای نداشتن ارتش مستقل اما ژاپن یکی دیگر از طرفهای شکسته خورده در جنگ بود که پس از پایان جنگ جهانی یعنی 1945 تا اواسط دهه 1950 میلادی، فاقد هرگونه نیروی نظامی بود اما ژاپنی ها نیز در اواسط آن دهه، با عقبگرد از سیاست های مقطعی خود، نیروهای مسلح خود را دوباره سازمان دادند. البته ژاپنی ها به دلیل شرایط متفاوت به نسبت آلمانی ها و محدودیت های بیشتری که توسط آمریکا بر قانون اساسی ژاپن اعمال شده بود، توجه کمتری به نیروی نظامی خود داشتند. با توجه به اینکه بخش عمده ای از وظیفه دفاع از ژاپن در طول جنگ سرد بر عهده آمریکا قرار داشت، ایالات متحده انواع قوانین و مجوزهای خاص را برای ادامه حفاظت از ژاپن بر این کشور اعمال کرده و هزینه هنگفتی را نیز بر دولت و مردم ژاپن تحمیل می کرد و عملا ضمن دریافت هزینه های چند برابر برای حفاظت از این کشور، نسبت به تحقیر مردم با اتفاقاتی تلخ چون تجاوز به دختران ژاپنی، اقدام می کرد. اما طی سالهای اخیر، ژاپنی ها متوجه شدند با شرایطی رو به رو هستند که آمریکا دیگر توان سابق برای حمایت از ژاپنی ها را در برابر تهدیدات جدید ندارد و به همین دلیل در چند سال اخیر به سرعت به سمت گسترش توان دفاعی خود رفته اند و برای سال مالی آینده برای پنجمین سال پیاپی رکورد شکنی کرده و این بار تقاضای 50 میلیارد دلار بودجه دفاعی کرده است. سال گذشته نیز قانون مهم اجازه به نیروهای نظامی این کشور برای حضور در عملیات های نظامی خارج از خاک ژاپن داده شد که بسیاری از کارشناسان آن را یک گردش 180 درجه در سیاست های خارجی این کشور می دانند. در عین حال، تداوم حضور نیروهای امریکایی برای کمک به ارتش این کشور، با مخالفت شدید مردمی مواجه و اخبار مربوط به تظاهرات اقشار مختلف جامعه، هر از چندگاهی در رسانه ها منعکس می شود. نسخه انحرافی برای درمان اقتصاد یا فلج کردن نیروهای مسلح اگرچه ظاهر تحلیل رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، ارائه نسخه برای درمان اقتصاد کشور است اما در نظر گرفتن مقطعی چند ساله از تاریخ فعالیت 60 ساله ارتش آلمان و ژاپن و مقایسه تعطیلی کوتاه مدت و اجباری فعالیت نیروهای مسلح این کشورها با روند فعالیت نیروهای مسلح کشورمان، فاقد پشتوانه علمی و تحلیلی صحیح است. مفهم خطرناک این سخنان آنجا بیشتر نمایان می شود که وی با اشاره به باز شدن راههایی برای تکرار آن تجارب تلخ در آلمان و ژاپن برای کشورمان، بیان می کند که "مطمئنم دوره دوم دولت روحانی میتواند ما را به آنجا برساند". شاید بد نباشد رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، برای اطلاع بهتر از مصالح عالیه نظام بویژه نیروهای مسلح، با مطالعه قانون اساسی از جایگاه و ساختار نیروهای مسلح کشورمان بهتر مطلع شده و بدانند فرمانده این نیروها، همان رهبر معظم انقلاب است و نه رییس جمهور و نه مسئولان دولتی و نه رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در جایگاهی نیستند که برای تعطیلی که نه، حتی کند شدن فعالیت نیروهای مسلح نظر و دستوری بدهند. در عین حال، نگاهی به وضعیت و پیچیدگی های امنیتی و نظامی منطقه، نشان می دهد اهمیت توجه به نیروهای مسلح کشورمان از سالها و دهه های گذشته، حیاتی بوده و قطعا، رشد اقتصادی کشور نیز مرهون همین امنیت و جانفشانی نیروهای مسلح کشورمان است. حال که قرار است با آدرس های غلط، بهبود وضعیت اقتصادی به پیش نیازهایی چون تعطیلی و کاهش نیروهای مسلح گره بخورد، بهتر است حداقل با مطالعه واقعیت ها، علت ها و پشیمانی مجریان طرح تعطیلی نیروهای مسلح در ژاپن و آلمان، عاقبت اجرای نسخه های آمریکایی برای عزت و شرافت مردم ژاپن نیز برای مردم توضبح داده شود.