چند روایت معتبر به بهانه شهادت جوادالائمه
سیام ذیالقعده مصادف با شهادت امام نهم شیعیان است. ایشان تنها امامی بودند که در کودکی به امامت و در جوانی به شهادت رسیدند.
سرویس سبک زندگی فردا: سیام ذیالقعده مصادف با شهادت امام نهم شیعیان است. ایشان تنها امامی بودند که در کودکی به امامت و در جوانی به شهادت رسیدند. امامی که بیشتر او را به واسطه فرزند امام رضا(ع) بودن میشناسیم و اگر بخواهیم از سیره و زندگینامه او تنها به اندازه چند جمله بگوییم حرفی برای گفتن نخواهیم داشت. به همین بهانه در این یادداشت به بازخوانی دو روایت و چند حدیث از حضرت امام محمدتقی(ع) خواهیم پرداخت.
دو روایت معتبر از بخشش امام جواد علیهالسلام
معروفترین لقب امام محمدتقی(ع) جواد است. ایشان را به خاطر جود و عطای فراوانش به این نام میخواندند. نامی که یادآور بخشش و احسان پروردگار است که در وجود امام تقی(ع) تلالو یافته است. در روایتی از زبان یکی از همسفران امام جواد(ع) درباره بخشش ایشان آمده است که روزی در کنار سفره غذا نشسته بوند و مشغول غذا خوردن بودند که مرد به امام میگوید:«فدایت شوم! فرماندار شهر ما، یکی از دوستان و شیفتگان شما اهل بیت(ع) است. مأمورین او برای من مالیات نوشته و پرداختن آن برایم سنگین است. شما لطف کنید و نامهای برای او بنویسید که با من مدارا کند.» امام در جواب او فرمودند:«من او را نمیشناسم.» مرد به حضرت فرمودند که ایشان یکی از محبین شما هستند و مطمئنا نامه شما برای من بسیار کارساز خواهد بود.
حضرت نامهای با این مضمون نوشتند:«اما بعد، حامل این نامه به تو، نکته زیبائی را یادآور شد که تو به آیین پسندیدهای گرایش داری! مطمئنّاً تو در مقابل عمل نیک، پاداش نیکی خواهی داشت. به برادرانت احسان کن و بدان خداوند عزیز و جلال از ریزترین اعمال و رفتارت سؤال خواهد کرد.»
مرد سجستانی میگوید که قبل از رسیدن من به سیستان، فرماندار از این نامه باخبر شده بود و هنوز دو فرسخ به شهر مانده بود که به استقبالم آمد. نامه را از من گرفت و آن را روی چشمانش گذاشت.
پس از آن مرد مشکل خود را با فرماندار شهر در میان گذاشت و ابراز کرد که توان پرداخت مالیاتی را که او برای نوشته شده را ندارد. فرماندار دستور داد که مرد را از پرداخت مالیات معاف کنند. همچنین او از وضعیت اقتصادی خانواده مرد سجستانی پرس و جو کرد و دستور داد که به وضعیت معیشتی وی نیز رسیدگی شود. گفته میشود تا وقتی که او در منصب فرمانداری سیستان بود از آن مرد مالیاتی گرفته نشد و احسان و بخشش نیز نسبت به آن مرد هرگز قطع نشد.(1)
در روایتی دیگر درباره بخشش امام جواد(ع) از زبان محمدبن سهل بن یسع قمی میخوانیم:«من در شهر مکه مجاور بودم. از آنجا به مدینه آمده و به حضور امام جواد(ع) رسیدم. در نظر داشتم که از آن امام عالیقدر در خواست کنم که به من لباسی به عنوان تبرّک عنایت کند، اما فرصت نشد و از محضرش خدا حافظی کرده و بیرون آمدم. پیش خود گفتم حالا که حضوراً نتوانستم خواستهام را به آقا بیان کنم، پس طیّ نامهای از محضر آن گرامی خواستهام را طلب میکنم.» او میگوید نامه را نوشتم و به مسجد رفتم. اما در مسجد از دادن نامه پشیمان شدم. آن را پاره کردم و دور ریختم.
مرد از مدینه خارج شد، در همین حال پیکی از راه رسید و به او لباسی را که در پارچهای پیچیده بود تقدیم کرد و گفت:«مولای تو! این لباس را برایت فرستاده است.» پارچه را باز کرد؛ دو لباس نرم و نازک بود، هدیهای ارزشمند از امام جواد(ع). لباسهایی که بعدها کفن آن مرد شدند.(2)
سه حدیث خواندنی
در این بخش سه حدیث کمتر خوانده شده از حضرت امام محمدتقی(ع) برای شما انتخاب کردهایم. امام جواد(ع) درباره تاثیر با تقوا بودن، بر قلوب مردم فرمودند:«هر كه خود را به وسیله خداوند بی نیاز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر كه تقوای الهی را پیشه خود كند خواه ناخواه، مورد محبّت مردم قرار میگیرد گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.»(3)
ایشان در حدیث دیگری بر یادگیری علم و معرفت تاکید کردند و از علم با عنوان وسیلهای برای کمک به دوستان و مونس انسان در تنهایی یاد میکنند:«بر شما باد به تحصیل علم و معرفت، چون فراگیری آن واجب و بحث پیرامون آن مستحبّ و پرفایده است. علم وسیله كمک به دوستان و برادران است، دلیل و نشانه مروّت و جوانمردی است، هدیه و سرگرمی در مجالس است، همدم و رفیق انسان در مسافرت است و اَنیس و مونس انسان در تنهایی است.»(4)
امام جواد(ع) در توضیح معنا و مفهوم ادب توضیحی برخلاف آنچه در تصور مردم وجود دارد، بیان میکنند:«مفهوم و معنای ادب از نظر مردم، تنها خوب سخن گفتن است كه ركیک و سبک نباشد، ولیكن این نظریّه قابل توجّیه نیست تا مادامی كه انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیک نگرداند. بنابراین ادب یعنی رعایت احكام و مسائل دین، پس با عمل كردن به شریعت [دستورات الهی و ائمّه اطهار (ع)]، ادب خود را آشكار سازید.»(5)
غريب بود و غريبانه جان سپرد و نبود/ كسى به وادى غم، ياور امام جواد (6)
حضرت امام محمدتقی(ع) در آخرین روز از ماه ذیالقعده به دست معتصم، خلیفه ستمگر عباسی و پسر مامون به شهادت رسیدند. معتصم به وسیله سمی که در انگور تزریق کرده بود و ام فضل (همسر امام جواد(ع) و دختر مامون) آن را در کاسهای مقابل امام گذاشت و بسیار از آن تعریف کرد، حضرت را در سن بیست و پنج سالگی مسموم و به شهادت رساند. مرقد مطهر امام جواد(ع) در کنار جدش امام کاظم(ع) قرار دارد. شهری که به همین دلیل کاظمین نامیده میشود .
پینوشت:
1- تهذیب الاحکام، ج 6، ص 334
2- بحارالانوار، ج 50، ص 44؛ فتح الابواب، ص 243
3- بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۷۹، ح ۶۲
4- حلیه الأبرار، ج ۴، ص ۵۹۹
5- ارشاد القلوب دیلمی، ص ۱۶۰
6-مصرعی از غزل محسن حافظی