نقشه راه گمشده فرهنگ در دولت یازدهم
شرایط امروز فرهنگی کشور تداعی گر اوج بی سامانی فرهنگ در دولت اصلاحات است که هر نوع تفکر بیگانه با ارزش ها جولان حضور می یافت و برنامه ریزی های برخی از افراد دست اندرکار در جهت جا انداختن تفکرات غربی در جامعه از طریق تولید محصولات فرهنگی بود
کد خبر :
562228
سراج24: در ادامه یادداشت های تحلیلی درباره عملکرد فرهنگی دولت یازدهم به بخش اعتبارات وزارت خانه فرهنگی دولت می رسیم. اعتبارات پیش بینی شده برای مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و زیرمجموعه هایش در لایحه سال 1395 معادل 10,125,397,000,000 است که نسبت به قانون بودجه سال 1394 رشد 31 درصدی را نشان می دهد. از این جهت مدیران فرهنگی نمی توانند نسبت به میزان بودجه و معضلات مالی گلایه ای داشته باشند، چرا که اگر رقم فوق را در کنار بودجه سایر نهادها قرار دهیم، به ارزش این بودجه پی خواهیم بود. در بررسی بودجه فرهنگی دولت، بیشترین رشد ارقام نسبت به سال گذشته در اختیار برنامه های توسعه دولت الکترونیک، حمایت و ارتقای مطبوعات و حمایت و گسترش هنرهای نمایشی است که به ترتیب 476 و 86 و 82 درصد رشد داشته اند. همچنین برنامه حمایت از توسعه و الگوسازی مد و لباس اسلامی ایرانی، برنامه ارتقای دانش و فناوریهای نوین صنعت سینمای کشور به عنوان برنامه های جدید فرهنگی در سال جدید اضافه شدند.اگر تاملی به بخش هایی که بیشترین مبالغ بودجه را به لحاظ رشد کمی نسبت به سال گذشته داشتند و نیز به ردیف بودجه های تعلق گرفته جدید داشته باشیم، خواهیم
دید که از حیث رویکرد فعالیتی نه تنها اثربخشی لازم صورت نیافته است بلکه ابهامات بی شماری درباره چگونگی تخصیص این مبالغ و تقسیم بندی مبالغ بودجه به حوزه های قابل ارزش و اثربخش در راستای ارزش های فرهنگی وجود دارد. در واقع سلامت بودجه اختصاصی زمانی رنگ شفاف و حقیقی به خود می گیرد که در راستای دغدغه های نظام اسلامی و مردم معتقد این دیار هزینه شود. برای نمونه هنگامی که به اعتبار برنامه های «حمایت و گسترش هنرهای نمایشی» نظر می دوزیم و خروجی تولیدات را منتهی به آثار نمایشی با پوسته و بافت غرب گرایانه می بینیم، دیگر نه مفهوم حمایت، تعریف واقعی و ارزشمند به خود می گیرد و نه گسترش آثار ارزش گذار تلقی خواهد شد. اتفاقا این نوع پیشرفت کمی آثار در عرصه های مختلف از جمله حوزه تئاتر، نه تنها موفقیت محسوب نمی شود بلکه بازی کردن در تیم رقیب و در میدانی منحرفانه خواهد بود و مُهره های به کار رفته در تار و پود این نوع فعالیت به جای سربازان ایران اسلامی، مجریان طرح های برانداز فرهنگ و هویت ایرانی هستند. اما هنگامی که به بخش حمایتی دولت یازدهم از مطبوعات می رسیم به وضعیت اسفناک و حتی مضحکانه ای از نوع عملکرد دولت در قبال رسانه
های منتقد می رسیم. چنان که بدون توجه به مفهوم عدالت، تخصیص بودجه و حمایت دولتی به میزان فاصله رسانه ها با دولت یازدهم خواهد بود. این مساله نه تنها در بخش بودجه ای بلکه در نوع حمایت های معنوی دولت نیز خود را نشان می دهد. چنان که شاهد رویه نامناسبی برای فعالیت رسانه های منتقد در برابر حاشیه امنیت رسانه هایی هستیم که حتی در میان مطالب خود به بسیاری از ارزش های اسلامی و انقلاب و مفاهیم گرانقدر مانند مقاومت و دفاع، موضعی وارونه می گیرند. این شکل برخورد دولت یازدهم به شکلی روشن در میان سخنان رئیس جمهور خود را نشان داده و شخص اول اجرایی کشور حق مسلم انتقاد را از رسانه های منتقد به دلیل استفاده از بودجه دولت نادیده گرفته است. رویه ای که توسط دیگر دولتمردان نیز بارها به تکرار درآمد و برای نمونه مشاور فرهنگی دولت، عنوان کرد که هرچه انتقاد یک رسانه از دولت بیشتر شود، یارانه اش کاهش خواهد یافت! این نوع مواجهه با رسانه های جناح مخالف در حالی است که برخی از رسانه های گمنام، ناکارآمد و خنثی اما وابسته به افراد خاص دولت از یارانه های میلیاردی برخوردار می شوند. درباره برنامه توسعه دولت الکترونیک نیز علیرغم انواع اخبار و
سخنرانی های صورت یافته توسط دولتی ها و طراحی نقشه راه توسعه دولت الکترونیکی، هیچ اتفاق خاصی در راه اندازی این شبکه مهم به دلیل عدم راه اندازی زیرساخت ها انجام نشده است. همچنین در بخش فناوریهای صنعت سینمای کشور به غیر از حرکت هایی که برخی موسسات خصوصی در رابطه با تجهیز و ارتقای فن آوری ها صورت می دهند، تلاش هایی از سوی دولت رخ نداده است. اما در زمینه توسعه و الگوسازی مد و لباس اسلامی و ایرانی حکایتی وارونه در این دولت به وجود آمده و نه تنها از وجود کارگروه ها و انواع نمایشگاه های رنگارنگ دولتی نتیجه ای مساعد از سامان دهی لباس ها صورت نیافته بلکه به دلیل بی تفاوتی و اهمال کاری دولت در برخورد با ناهنجاری ها، شاهد وضعیتی کاملا نامناسب از نحوه پوشش در جامعه هستیم، چنان که در برابر اعتراض بسیاری از دلسوزان انقلاب اسلامی، نه از حیث برخوردهای فرهنگی و نه در ایجاد برنامه هایی موثر و کارآمد، در برابر پدیده بی حجابی عملی انجام نیافته و راهبردهای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب که در 47 بند تصویب شده شکل اجرایی به خود نگرفته است. از طرفی منشاء بسیاری از ناهنجاری های امروز جامعه را می توان به دلیل فقدان خوراک مناسب فکری و
فرهنگی برای جوانان دانست. چنان که در این 3 سال اخیر حجم بسیاری از آثار عرضه شده در حوزه نشر و اندیشه و تصویر معطوف به الگوهایی بیگانه و مغایر با رفتاری الگوساز بوده است؛ شرایطی ناگوار که بخش اعظمی از جامعه دیندار را از حضور در سالن های سینما و دیگر برنامه های هنری منصرف ساخته است. از سویی در حوزه آموزش و نشر نیز فضایی ناگوار با جولان انواع ناشران و نویسندگان غرب گرا در این دولت فراهم شده است. چنان که عدم توجه مسئولان فرهنگی دولت یازدهم به محتوای آثار و عدم تمایل به مقابله با فرهنگ منحط غرب، شرایطی نابسامان را در حوزه کتاب پدید آورده است. وضعیتی که موجب عدم حضور مقام معظم رهبری در نمایشگاه کتاب به دلیل نارضایتی از وضعیت موجود شده است. شرایط امروز فرهنگی کشور تداعی گر اوج بی سامانی فرهنگ در دولت اصلاحات و زمان وزارت عطاالله مهاجرانی است که هر نوع تفکر بیگانه با ارزش ها جولان حضور می یافت و برنامه ریزی های برخی از افراد دست اندرکار در جهت جا انداختن تفکرات غربی در جامعه از طریق تولید محصولات فرهنگی بود. حال با این نگاه و در آخرین سال از حیات دولت یازدهم نه تنها امیدی جهت بازیابی اندیشه های انقلابی باقی
نمانده است، بلکه باید منتظر اتفاقات ناگوار دیگری در عرصه فرهنگ و هنر بود.