سرویس اجتماعی فردا: نامشان در نخستین روزهای تاسیس و شکلگیری، غیرانتفاعی بود. مدارسی که قرار بود بنا بر معنای عنوانی که بر آنها نهاده شده بود، «ناسودبر» باشند و نفعی را عاید کسی نکنند. اما به مرور زمان و افزایش جمعیت و البته مهمتر از همه آشکار شدن سود بالا در اداره مدارس غیرانتفاعی، این دست مراکز آموزشی «غیردولتی» شدند و دولتیهایی که اغلب اجارهای بودند هر روز کمتر از روز قبل. حالا شرایط به نحوی رقم خورده که در هر محله چندین مدرسه غیردولتی با شهریههای نسبتا بالا یافت میشود و رقابت برای تاسیس مدارس جدید و جذب دانشآموزان و به تبع آن منابع مالی
بیشتر همچنان ادامه دارد.
هنوز امتحانات پایان سال تحصیلی تمام نشده که نامهای را به خانوادهها میرسانند؛ در نامه با توضیح در مورد ظرفیت اندک پذیرش مدرسه، از والدین خواسته میشود که فرزند خود را هر چه سریعتر در مقطع تر بالاتر ثبتنام کنند تا مبادا برای دانشآموز صندلی خالی باقی نماند. خانوادهها نیز، یا از بیم مواجهه فرزندان با کمبود امکانات در مدارس دولتی یا فقدان مدرسه دولتی در نزدیکی محل سکونت، خواه یا ناخواه مجبور به پرداخت شهریهای میشوند که نه در مصوبه آموزش و پرورش میگنجد و نه دلیلی منطقی برای آن وجود دارد.
آنچه که همواره در مورد مدارس غیردولتی مطرح بوده، مباحث مالی است. اینکه وضعیت پرداخت به معلمان این مدارس چگونه است و برخی مدیران این مدارس، از چه راههایی برای دور زدن شهریههای مصوب و دریافت رقمهایی فراتر از میزان رایج استفاده میکنند. موضوعی که هر سال اعتراضاتی را به همراه داشته و اما برای رفع آنها اقدامی صورت نپذیرفته است.
نقض قانون اساسی
مهمترین نکته در مورد مدارس غیردولتی، این است که بنا بر اصل 30 قانون مهیا کردن شرایط برای تحصیل رایگان - پیش از دانشگاه - جزو وظایف دولت است و مدارس غیردولتی احتمالا یکی از بزرگترین نقض کنندگان این اصل مهم قانون اساسی کشور به شمار میروند، گرچه امروز مدارس دولتی نیز به هر شکلی شهریهای را دریافت کرده و اصولا تحصیلات رایگان در کشور وجود ندارد. محمدرضا نیکنژاد، معلم و عضو کانون صنفی معلمان کشور با تایید نقض قانون اساسی به واسطه احداث مدارس غیردولتی میگوید:«دسترسی رایگان به تحصیلات باید برای همه فراهم باشد و موضوع مدارس غیردولتی و دریافت شهریهها مغایر
با قانون اساسی و حتی مصوبات آموزش و پرورش است. امروزه توزیع مدارس غیردولتی در کلانشهرها بیشتر است و در برخی مناطق بسیار زیاد است. برای مثال در محله نیاوران با آن تراکم جمعیت فقط دو دبستان وجود دارد و این امر به نوعی خلاف قانون اساسی و مصوبات آموزش و پرورش است. چون در مناطق شمالی شهر نیز افرادی وجود دارند که از نظر مالی وضعیت مساعدی ندارند و فرزندان سرایدارهای ساختمانهای محله هستند و قادر به پرداخت شهریه مدارس غیردولتی نیستند.» این عضو کانون صنفی معلمان در ادامه بیان میدارد: «یکی از همکاران ما پژوهشی را در منطقه 5 تهران به انجام رسانده و به این نتیجه
رسیده بود که 70 درصد مدارس این منطقه تهران دولتی نیستند و به شکل هیات امنایی و غیردولتی و ... اداره میشوند. از طرفی نیز دسترسی سطح پوشش آموزشی در دبستان حدود 98 درصد است، در حالیکه در مقاطع بالاتر به حدود 70 درصد کاهش مییابد و 30 درصد افراد عملا از تحصیل باز میمانند.»
وضعیت پرداخت به معلمان غیردولتی
گرچه وضعیت استخدام در آموزش و پرورش مساعد نیست و بسیاری از معلمان مدارس دولتی نیز با مشکلات مالی و اقتصادی بسیاری دست و پنجه نرم میکنند، اما شرایط آنهایی که در مدارس غیردولتی و تحت لوای معلم حقالتدریس مشغول به کار هستند، بسیار بغرنجتر است. محمدرضا نیکنژاد میگوید: « حقوق دولتیها را دولت متقبل میشود، اندک افرادی هم هستند که مامور شدند که در مدارس غیردولتی مشغول کار شوند و دولت حقوقشان را پرداخت کند. اما در سالهای اخیر خود این مدارس نیرو جذب میکنند. این نیروها ممکن است رسمی و یا آزاد باشند؛ یعنی معلم نباشند و تجربیاتی داشته باشند. این نیروهای
آزاد باید مدرک گزینش را گذرانده باشد تا بتواند در این مدارس تدریس کند. الان اکثر معلمان مشغول به کار در این مدارس، رسمی نیستند و به واسطه تواناییها و یا در برخی موارد دستمزد کم جذب میشوند.» او در ادامه میافزاید: « در مدارس دولتی و برای معلمان رسمی حقوق ماهانه وجود دارد، اما در مدارس غیردولتی نحوه پرداخت حقوق «حق التدریسی» است و بر اساس ساعت کارکرد پرداخت میشود. مدارسی وجود دارند که برای هر ساعت 200 تا 300 هزار تومان پرداخت میکنند و در مقابل مدارسی هم هست که در آنها برای یک معلم ساعتی 2500 تومان در نظر گرفته میشود.» نیکنژاد با اشاره به دلیل پرداخت
رقمهای بالا به برخی معلمان نیز میگوید: «معلمانی که رقمهای بالا دریافت میکنند، عموما معلمان سطح بالایی هستند که انتظارات و چهارچوبهای این مدارس را برآورده کرده و دانش آموزان نیز از آنها راضی هستند. در نتیجه برخی از آنها روزانه تا 500 هزار تومان دستمزد دریافت میکنند.»
عدم پایبندی به مصوبات شهریه
تقریبا تمام آنهایی که برای ثبتنام فرزند خود به مدارس غیردولتی مراجعه میکنند، با نابهسامانی در دریافت شهریهها و عدم وجود مصوبه در تعیین شهریه این مدارس مواجه شدهاند. عضو کانون صنفی معلمان در ادامه در این باره بیان میدارد:«گرچه مدارس غیردولتی مصوبه دارند، اما عموما از این مصوبه دولت پیروی نمیکنند، چون انتظارات آنها را برآورده نمیکند. باید در نظر داشت که مدارس غیردولتی به نوعی یک سیاست شکست خورده هستند و با حمایتهایی که دولت از آنها میکند توانسته اند دوام بیاورند. چون سیاستهای اولیهای که برای آنها در نظر گرفته شده بود برآورده نشده و
اکنون فقط در پی دریافت پول هستند. این مدارس حدود 10 درصد جمعیت دانش آموزی کشور را در خود جای دادهاند و دولتها به نحوی درصدد حمایت غیرطبیعی این مدارس هستند تا بتوانند این جمعیت حدودا 1 میلیون و 200 هزار نفری دانش آموزی را پوشش بدهند. جامعه هم این شهریهها را نمیپذیرد و خانوادهها قادر نیستند که این رقمها را پرداخت کنند. این مدارس نیز با زمینهسازی و از طریق روشهای مختلف شهریهها را بالاتر میبرند. برای مثال ساعات آموزشی را افزایش داده یا اردوهایی را برای سال تحصیلی در نظر میگیرند. یا حتی در برخی موارد هر درس باید یک معلم داشته باشد، اما مدارس
غیردولتی از دو معلم استفاده میکنند تا بتوانند شهریههای سنگینتری دریافت کنند.» نیکنژاد میافزاید: «در سالهای آخر دبیرستان نیز به بهانه کنکور و کلاسهایی که از طرف این مدارس برگزار میشود رقمهای شهریه به 30 میلیون تومان هم میرسد!»
تخفیفهای ویژه در اردوها
خبرنگار فردا نیز در تماس با یکی از سینماهای شهر و پرسوجو پیرامون چند و چون قیمت بلیط برای گروهی از دانشآموزان متوجه شد که تخفیفات ویژهای به مدارس ارائه میشود و مدارس غیردولتی عملا در یک معامله دو سر سود قرار میگیرند؛ معاملهای که از یک سو تخفیف ویژهای را در خود جای داده و از طرفی نیز چون هزینه آن با شهریه همراه شده، والدین نمیتوانند نسبت به عدم پرداخت وجه برای اردوهای مدرسه اقدام کنند.
استانداردها و کیفیتهای آموزشی
مدارس غیردولتی، به زعم بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران از استانداردهای لازم به عنوان یک مرکز آموزشی برخوردار نیستند و عدم توجه به برآورده شدن امکانات حداقلی در این مدارس، تاسیس آنها در منازل مسکونی متروکه نسبتا کوچک را نیز موجب شده است. از سوی دیگر عدهای میزان قبولی دانشآموزان مدارس در دانشگاهها را به عنوان اصل مهم استاندارد آموزشی در نظر میگیرند، در حالی که محمدرضا نیکنژاد با این باور مخالف است و میگوید: «برخی بر این باورند که اگر درصدی از دانش آموزان یک مدرسه غیردولتی بتوانند در دانشگاه سراسری قبول شوند، یعنی کیفیت آموزشی بالاست. اما من
معتقدم که کیفیت آموزشی باید به اهداف نوین آموزشی نزدیک باشد. این اهداف هم این است که فردی که از ساختار آموزشی خارج میشود، هم بتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد و هم حقوق شهروندی را بلد باشد و به جامعه احترام بگذارد؛ بنا بر همین تعریف تصور میکنم که کیفیت آموزشی در مدارس ضعیف است.» وی در ادامه بیان میدارد:« این مدارس عموما استانداردهای آموزشی را برآورده نمیکنند، چون خانههای کوچک را به مدرسه تبدیل میکنند و حیاط این ساختمانها برای یک مدرسه کوچک است. به نظر من حتی غیردولتیها امروز از سطح امکانات و معلمانی نسبتا ضعیفتر از مدارس دولتی برخوردار
هستند و کیفیت آنها پایینتر از مدارس دولتی است.»
اعطای نمره به واسطه شهریه
اعطای نمرات بالا و در شرایطی نمره قبولی از موضوعاتیست که از همان نخستین روزهای فعالیت مدارس غیردولتی مطرح شد. بسیاری بر این باورند که مدارس غیردولتی - البته نه تمام آنها - به واسطه شهریهای که دریافت میکنند، بدون در نظر گرفتن شرایط تحصیلی و درسی دانش آموزان، نمراتی را به آنها اعطا میکنند که بازتابدهنده عملکرد آنها نیست. خبرنگار فردا طی یک بررسی به این نتیجه رسید که برخی مدارس غیردولتی در مقطع دبیرستان شرایطی را فراهم آوردهاند که افراد تجدیدی یا مردودی میتوانند با پرداخت شهریه و با به همراه داشتن جزوه در جلسه امتحان نمره قبولی کسب کنند. علی
حسینی، پدر یکی دانشآموزی که در مدرسهای غیردولتی مشغول به تحصیل است نیز میگوید: «متاسفانه در مدارس دولتی سختگیری بیشتری را شاهد هستیم و بچهها برای کسب نمره بهتر، بیشتر تلاش میکنند. اما متاسفانه در همین مدرسهای که پسر من در آن درس میخواند، به دفعات شاهد بودهام که نمرات بدون در نظر گرفتن شرایط درسی دانش آموزان و صرف پرداخت شهریههای چند میلیونی به آنها اعطا میشود و از رقابت برای کوشش بیشتر خبری نیست.»
چه باید کرد؟
با یک جمعبندی میتوان به این نتیجه رسید که مدارس غیردولتی در کنار آن که نقض قانون اساسی به شمار میروند، با سودآوری خود، فضای رقابتی برای تاسیس مدارسی از این دست را به وجود آوردهاند. گرچه امروز اقبال عمومی از مدارس غیردولتی - به واسطه عدم اطمینان به بازده مدارس دولتی یا نبود مدارس دولتی در محدوده محل سکونت - بالاست، اما باید در نظر داشت که بسیاری از مردم مجبور به پرداخت شهریههای سنگین این مدارس هستند و عدم نظارت بر شهریههای دریافتی از سوی این مدارس جیبهای والدین را خالیتر و سود مدارس غیردولتی را بیشتر میکند. در حالی که دولت میتواند با تعبیه ساز
و کار مناسب نسبت به کنترل وضعیت تعیین شهریه و جلوگیری از تخلفات مالی در مدارس غیردولتی، در این برهه زمانی که بسیاری با شرایط اقتصادی نامناسب دست و پنجه نرم میکنند - به سوءاستفادهها در حوزه آموزش کشور پایان دهد.