شرایط بازسازی اعتماد میان آنکارا و واشنگتن
«اوزدم سانبرک» تحلیلگر و دیپلمات ارشد سابق ترکیه در مطالبی با اشاره به سفر معاون رئیس آمریکا به آنکارا نوشت: سفر کنونی «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا به ترکیه می تواند به عنوان نقطه عطفی نه تنها در روابط میان دو کشور به شمار آید؛ بلکه برای کشورهای منطقه نیز ممکن است درخور اهمیت باشد.
کد خبر :
560655
خبرگزاری مهر: خبرگزاری حریت مقارن با سفر معاون رئیس جمهور آمریکا به این کشور در گزارشی با توجه به مشترکات و مفترقات حوادث تروریستی در دو کشور؛ به الزامات ترمیم روابط میان آنکارا و واشنگتن پرداخته است. به گزارش حریت، «اوزدم سانبرک» تحلیلگر و دیپلمات ارشد سابق ترکیه در مطالبی با اشاره به سفر معاون رئیس آمریکا به آنکارا نوشت: سفر کنونی «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا به ترکیه می تواند به عنوان نقطه عطفی نه تنها در روابط میان دو کشور به شمار آید؛ بلکه برای کشورهای منطقه نیز ممکن است درخور اهمیت باشد. ترکیه و آمریکا بیش از نیم قرن است که شرکاء نزدیکی به شمار می آیند و از این رهگذر نیز عواید زیادی نصیب هر دو کشور شده است. اما به نظر می رسد اکنون و با آشکار شدن برخی مشکلات در روابط فیمابین؛ بهتر است برای تداوم رابطه ای که پیشتر از آن برخوردار بودند، راه برون رفتی بیابند. نکته اول اینکه ترکیه هنوز در شوک کودتای نافرجام ۱۵ جولای است؛ رخ دادهای تلخی که به نظر می رسد آمریکا شبیه آن را در حادثه ۱۱ سپتامبر به خود دیده باشد. البته انفجار تروریستی شهر «غازی انتپ» ترکیه در هفته گذشته را نیز نمی توان به سهولت از یاد
برد؛ این دست حوادثی که باعث شده مردم ترکیه احساس کنند به طور مستقیم تحت حملات دشمنان خود قرار گرفته اند به نحوی که آن ها سعی دارند این کشور را به ورطه جنگ داخلی بکشانند. تمام این رخ دادهای مهم و آلام مردم ترکیه در حالی است که آن ها از پیام غرب استنباط برطرف شدن انتظارات خود را درک نمی کنند. به عنوان نمونه مخالفان نظام ترکیه به دنبال حوادث پساکودتا با استفاده از نفوذشان در خارج از کشور در تلاشند تا واکنش های داخلی به کودتا را به تصویر بکشانند؛ بدون اینکه به صورت کاملی واقعیات پشت پرده این کودتا را مورد تأیید خود قرار دهند؛ امری که نتیجه ای جز بدبینی و عداوت را درباره این کشور به همراه نخواهد داشت. دیدگاه بدبینی و خصومت به دو دلیل مطرود می باشد. اول اینکه نظام ترکیه منشعب از انتخاباتی دموکراتیک بوده و نماینده آحاد ملت محسوب می شود و دوم اینکه حاکمیت کنونی ما تنها منشأ ثبات و شکوفایی در دوره هایی مانند عصر حاضر به شمار می آید؛ حاکمیتی که بدون آن سرنوشت مردم به ناکجا آباد ختم خواهد شد. در جریان کودتای ۱۵ جولای متوجه شدیم که برخی از نهادهای کلیدی و انجمن ها در کشورمان تحت سلطه «سازمان فتح الله گولن» (FETÖ)
بوده و به فرمان وی که خود به گوشه دیگری از دنیا رفته است عمل می کنند. هدف کودتاچیان تنها براندازی دولت نبود؛ بلکه آن ها در سطحی بالاتر به دنبال اضمحلال قانون اساسی کشور بودند. تنها در ساعات اولیه کودتای نافرجام، این گروه مسئول مرگ ۲۴۰ نفر شد. پس می توان پیش بینی کرد که اگر کودتا به موفقیت می رسید، چه نوعی از دولت و حاکمیت مورد پیگیری کودتاچیان قرار می گرفت. اما نور امید از مردم کشوری متبلور می شود که پس از اطلاع از کودتا با عزم و اراده ای راسخ به حمایت از دموکراسی و قانون اساسی به خیابان ها آمدند؛ قاطبه بدنه ارتش این کشور نیز با طی این مسیر از دموکراسی به حمایت پرداختند و همین امر به یکپارچگی میان مردم و دولت از یک سو و احزاب سیاسی با دولت از سوی دیگر منتهی گردید. رخ دادهای فوق در حالی به انجام رسید که در حادثه ۱۱ سپتامبر، آمریکا مبارزه علیه تروریسم را رسماً اعلام و به اجرای آن در سراسر جهان پرداخت؛ به نحوی که دشمنانش را در همه جا مورد حمله قرار داد. اما ترکیه صرفاً استرداد کسی را پیگیری می کند که با ارائه دلایل و مستنداتی به یقین می داند که در کشتارهای کودتا در این کشور مشارکت داشته و هاله ای از ترس را
در کشور گسترانیده است. در صورت بازگرداندن گولن به ترکیه، این کشور اهتمام لازم برای رعایت هنجارها و قوانین بین المللی همگام با قانون اساسی کشور را به کار خواهد بست. این ها تمامی مطالباتی هستند که افکار عمومی ترکیه در موقعیت کنونی به دنبال آن است. در صورتی که به آن جامه عمل پوشانده شود، درست زمانی که دو کشور به یکدیگر نیاز دارند، شراکت ها میان آمریکا و ترکیه احیاء و اعتماد میان این دو کشور افزایش خواهد یافت.