ناصری: روحانی سعی کرده سبک هاشمی را دنبال کند
ضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان با بیان اینکه رئیسجمهور نسبت به دیگران خیلی مشورتپذیر نیست، گفت: اگر روحانی به توصیههای اصلاحطلبان گوش ندهد عرصه را به رقیبی نوظهور میبازد.
خبرگزاری فارس: «شربت سکنجبین برای گرمازدگی خوب است»؛ همین یکی دو لیوان کافی بود تا داغی تابستان که حالا تمام جوارح را درگیر خود کرده، خنک کند و نفس را تا آخر یک مصاحبه 4 ساعته یاری دهد. هر سه پشت یک میز و صندلی چوبی که با ترمه یزد تزئین داده شده و دیزاین را تلفیقی از مدرنیته و سنت کرده بود، نشستیم و با استاد تاریخ روایتی چند از دو سه سال گذشته در سپهر سیاسی ایران را ورق زدیم. عبدالله ناصری که در دو شورای مشورتی و سیاستگذاری اصلاحطلبان عضویت دارد، معتقد است که اصلاحطلبان تا روزی که روحانی گفتمان اصلاحطلبی خود را دنبال کند، بدون درخواست هیچ سهمی از وی حمایت خواهند کرد اما در عین حال به روحانی توصیههایی نیز دارند. به باور این عضو بنیاد باران یکی از دلایلی که مطرح شده روحانی دست تنهاست به این دلیل است که ستاد برنامهریزی، اطلاعرسانی و سیاستگذاری آقای روحانی بد عمل کرده است. ناصری میگوید که نمیتواند قضاوت کند که اگر روزی اصلاحطلبان و یا روحانی بخواهند از هم طلاق بگیرند، حق طلاق با کدام یک از طرفین است اما تاکید دارد که اگر طلاقی هم قرار است صورت بگیرد مهر این طلاق سال 1400 خورده خواهد شد. با وی انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی را نیز واکاوی کردیم و نظر این فعال سیاسی اصلاحطلب در این زمینه این است که تعداد اصولگرایان در مجلس به نسبت اصلاحطلبان بیشتر است اما پیروز انتخابات از لحاظ سیاسی اصلاحطلبان هستند. ناصری در مورد فیشهای نجومی نیز تصریح میکند: فیشهای نجومی بمبی بود که میتواند بین مردم و حاکمیت فاصله ایجاد کند چون فقط به دولت اختصاص ندارد. وی در همین زمینه درباره استفاده فاطمه حسینی نماینده مردم تهران در مجلس از تریبون پارلمان برای دفاع از خاندان خود میگوید که این سخنرانی اوضاع را برای پدر بدتر کرد. عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان درباره برخی حرف و حدیثهای پیرامون حسین فریدون (برادر رئیسجمهور) نیز اعتقاد دارد که دولت آقای روحانی باید این فضایی که نسبت به آقای فریدون و هر مسئله دیگر به شفافسازی بپردازد و مردم را از خود بداند. با عبدالله ناصری درمورد یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، دهمین دور انتخابات مجلس شورای اسلامی، فیشهای نجومی، عملکرد فراکسیون امید، ریاست مجلس دهم، عملکرد دولت روحانی و انتخابات 96 به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن پس از اعمالنظر نهایی ایشان در خصوص برخی مسائل به شرح زیر است: برای شروع به انتخابات سال 92 گریزی میزنیم. به نظر شما چرا اصلاحطلبان در این دور از انتخابات ابتدا با نامزد مستقل خود وارد میدان شدند و سپس ناگهان ترجیح دادند که با آقای روحانی ائتلاف کنند. به نظر شما این ائتلاف از قبل برنامهریزی شده بود و یا در لحظه صورت گرفت و چرا آقای روحانی را به کاندیدای خود ترجیح دادید؟ ناصری: ویژگی اصلی اصلاح طلبان در انتخابات سال 92 این بود که برای منافع ملی اولویت قائل شدند بنابراین در سال 92 تا هفتههای پایانی به این جمعبندی رسیده بودم که نامزد اصلی حتما آقای عارف باشد اما بالاخره گزارشاتی که از سراسر کشور میرسید فضای دیگری را ترسیم میکرد و البته به این معنا نبود که الزاما آقای روحانی نامزد اکثریت است. براساس تجربه تلخ سال 84 خواهان یک ائتلاف بودیم و خوبی سال 92 این بود که بعد از رد صلاحیت آقای هاشمی، سازمان رای اصلاحطلبان این تقاضا را از گردانندگان این جریان داشت که به سمت ائتلاف حرکت شود. همه میخواستند که حادثه تلخ سال 84 تکرار نشود. در سال 92 و در همین راستا بعضی از ستادها در سه الی چهار استان و تا یک الی دو هفته به برگزاری انتخابات، درهای خود را باز نکردند و خواسته آنها ائتلاف بود؛ بنابراین فشاری که از افکار عمومی به شورای مشورتی اصلاحطلبان در تهران منتقل شد و تصمیمگیری بر این رقم خورد که براساس یک برنامه و جمعبندی قابل دفاع یعنی همان نظرسنجی که در 11 استان انجام شد، ائتلاف صورت بگیرد؛ که میانگین رای آقای روحانی بیشتر و نهایتاً بر اساس آن تصمیم گرفته شد و شورای مشورتی نامزد مورد حمایت خود را اعلام کند. رد صلاحیت هاشمی در روند انتخابات به نفع اصلاحطلبان تاثیرگذار بود/اگر عارف و روحانی با هم ائتلاف نمیکردند سرنوشت 92 چیز دیگری میشد آقای دکتر ناصری آیا شما این اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی مبنی براینکه ما سه درصد رای آقای روحانی را به 50 درصد رساندیم را قبول دارید؟ ناصری: خیر، اگر منظور آقای هاشمی شخص است که بعید میدانم؛ البته این یک واقعیت است که رد صلاحیت آقای هاشمی در روند مشارکت به نفع اصلاحطلبان و ائتلاف اصلاحطلبان موثر بود؛ و این را نمیتوان انکار کرد اما این چنین هم که گفته شده نیست، چراکه علت اصلی پیروزی آقای روحانی ائتلاف با آقای عارف بود؛ اگر این ائتلاف صورت نمیگرفت به نظر من سرنوشت انتخابات 92 سرنوشت دیگری میشد. سازمان رای روحانی در سال 92 اصلاحطلبان بودند یعنی نقشی که اصلاحطلبان در پیروزی روحانی داشتند پررنگتر از نقش آقای هاشمی بود؟ ناصری: منظور من این بود که اگر ائتلاف صورت نمیگرفت احتمال اینکه انتخابات به مرحله دوم کشیده شود و اصلاحطلبان بازنده انتخابات باشند، وجود داشت؛ بنابراین عامل اصلی برد اصلاحطلبان در انتخابات سال 92 این ائتلاف بود و بدون تردید سازمان رای اصلی آقای روحانی هم اصلاحطلبان بودند. خاستگاه تاریخی روحانی اصولگرایی است/مش فکری وی از سال 91 به بعد گفتمان اصلاحطلبی است شما خاستگاه فکری آقای روحانی را جریان اصولگرا میدانید یا اصلاحطلب؟ ناصری: من خواستگاه فکری آقای روحانی از شروع تبلیغات در اواسط سال 91 و تا به امروز را گفتمانهای صریح اصلاحطلبی میدانم اما خاستگاه تاریخی آقای روحانی و عضویت وی در جامعه روحانیت مبارز یک خاستگاه اصولگرایی است بنابراین همین مسئله نیز سبب شد که بخشی از اصولگرایان معتدل به سمت وی اقبال داشته باشند و این نیز بخشی از جامعه رای آقای روحانی بود که به هیچ وجه قابل انکار نیست. روحانی گفتمان اصلاحطبی را تعقیب میکند پس معتقدید که آقای روحانی در شرایط فعلی یک اصلاحطلب است؟ ناصری: آقای روحانی مردی است که گفتمان اصلاحطبی را تعقیب میکند. انتخاب رحمانی فضلی معرف گفتمان اصلاحطلبی روحانی نیست کسی که این گفتمان را تعقیب میکند بنابراین باید گرایشی را نیز داشته باشیم با این تعبیر میتوانیم روحانی را اصلاحطلب بدانیم. ناصری: اصلاحطلبی دارای یک تعریف، شناسنامه و هویت تاریخی کاملا شفاف است. اگر بخواهیم واقعیت اصلاحطلب را نام ببریم و کسی را مصداق او بدانیم حتما باید همراهی کامل با این هویت و شناسه اصلی داشته باشد بنابراین من بدون تردید گرچه روحانی را امروز دارای گفتمان اصلاحطلبی میدانم اما بدون تعارف برخی از انتخابهای ایشان معرف گفتمان اصلاحطلبی ایشان نیست. لطفا مثالی بزنید؟ ناصری: مثل انتخاب وزیر کشور و یا بعضی از انتخاباتهای دیگر مثل انتخاب رئیس دفتر؛ بنابراین کسی که با آن شناسه و گفتمان اصلاحطلب باشد باید انتخابهایش در عرصه مدیریتی نیز همسو با آن گفتمان و شناسه صورت بگیرد. ابتکاری که آقای روحانی به خرج داد و بسیار به نفع وی نیز بود این بود که در سال 92 کاملا گفتمان اصلاحطلبی را انتخاب کرد و البته اگر این گفتمان را انتخاب نمیکرد به هیچ وجه اصلاحطلبان پای او نمیآمدند. روحانی سعی کرده سبک و سیاق هاشمی را دنبال کند این گونه از صحبتهای شما برداشت میکنیم که در نهایت دولت آقای روحانی هویت خاصی ندارد. البته برخی از دوستان شما هم تعابیری چون بیشناسنامه و بیهویت در مورد دولت آقای روحانی به کار میبرند. ناصری: نه. این گونه نیست. به نظر من آقای روحانی در واقع بیشتر تمایل داشته که در سیاست همان سبک و سیاقی که آقای هاشمی در عرصه زمامداری خود دنبال کرده بود را دنبال کند، آقای هاشمی نیز هیچگاه نه خود را اصلاحطلب دانسته و نه اصولگرا. من این تعابیری که به آن اشاره شد را در شان آقای روحانی نمیدانم که آقای روحانی یک رجل بیشناسنامه و بیهویت در عرصه سیاسی باشد. ما اصلاحطلبان تا روزی که آقای روحانی گفتمان اصلاحطلبی خود را دنبال کند. بدون درخواست هیچ سهمی از وی حمایت میکنیم. توصیه اصلاحطلبان به آقای روحانی در حوزههای کلان همچون بهبود معیشتی، توسعه حوزه بینالملل، تنظیم مسائل دوجانبه و حل مسائل منطقه بوده است و توصیه دیگری نداشتهاند. یکی از توصیهای که نه تنها آقای هاشمی بلکه رهبر اصلاحطلبان و بعضی از اصولگرایان به آقای روحانی داشتهاند تغییر در کابینه بوده است بالاخره یکی از شعارهای جدی آقای روحانی که رای را برای وی رقم زد توسعه سیاسی بود که در دولت 8 سال گذشته کاملا قفل شده بود؛ بنابراین از آقای روحانی به صراحت خواستند که مظهر و نماد توسعه سیاسی که وزارت کشور است، اینگونه که امروز است، نباشد؛ اما آقای روحانی تصمیم خود را گرفت. اصلاحطلبان نیز در شرایط فعلی حداکثرها را کنار گذاشته و به حداقلها توجه دارند، بنابراین آقای روحانی را همراهی میکنند. شما به سبک و سیاق آقای هاشمی در عرصه زمامداریشان اشاره داشتید و گفتید آقای روحانی قصد پیمودن این مسیر را دارد به نظرتان ایشان چقدر در طی این راه موفق بودهاند؟ ناصری: آقای روحانی در دوره اول ریاست جمهوری خود بارها اشاره کردهاند اگر بخواهیم یک عملکرد برای وی در طول چهار سال نخست ریاست جمهوری مثال بزنیم مسئله به سرانجام رسیدن مذاکرات هستهای و امضای برجام خواهد بود. به نظر من مسئله هستهای مسئلهای بود که کشور را در طول یک دهه گرفتار کرده و شرایط بحرانی رقم زده بود. گفتمان هاشمی بعد از سال 88 در بسیاری از زمینهها تغییر کرد/با دو روحانی رو به رو هستیم جناب ناصری سوال بنده پیرامون بحث گرایشهای سیاسی دولت است نه موفقیت و یا ناکامی آن در عرصههایی که به آن اشاره داشتید، به نظر جنابعالی آیا آقای روحانی تاکنون توانسته است چهرهای فرا جناحی از خود نشان دهد؟ ناصری: آقای روحانی با آقای هاشمی یک تفاوت عمده دارد و آن سابقه کار در نهادهای بالادستی حاکمیت است که آقای هاشمی این سابقه را داشتهاند. آقای هاشمی در زمان ریاست مجلس، ریاست جمهوری و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام فراجناحی بودن خود را اعلام کردند؛ بنابراین این دوره زمانی که آقای هاشمی را به عنوان یکی از اقطاب قدرت سیاسی ایران تعریف کرده است ادعای فراجناحی بودن را توانسته برای افکار عمومی جا بیندازد. گرچه گفتمان آقای هاشمی بعد از حوادث سال 88 در بسیاری از زمینهها تغییر کرد اما آقای روحانی طبیعتا این پیشینه را و در قله بودن کانون قدرت سیاسی کشور را نداشته است تا بتواند که تعریف فراجناحی بودن را درباره خود جا بیندازد. به خصوص که آقای روحانی هویت امنیتی به دلیل کار در این حوزه دارند ضمن اینکه ایشان تا قبل از سال 92 عضو جامعه روحانیت مبارز بوده است. روحانی را باید در دو مقطع مستقل تعریف کرد که این مقاطع آقای روحانی را کاملا متمایز میکند؛ یعنی دو روحانی برای ما تعریف میشود. مهمترین مقطع سال 92 بوده است؟ ناصری: بله. آقای روحانی با گفتمان اصلاحطلبی به میدان آمد و همین سبب شد جامعه به او اقبال کند. اصلاحطلبان نیز نامزد اصلی خود را به مصالحی و مشخصا این مصلحت که تجربه 8 سال گذشته تکرار نشود، کنار گذاشتند و آقای روحانی هم هوشمندی به خرج داده و برای بالا بردن جامعه رای خود گفتمان قابل فهم اصلاحطلبی را دنبال و پیگرفت. رئیس جمهور بر روی گفتمان اصلاحطلبی ایستاده است/روحانی سازمان رای مستقلی نداشت آیا ایشان تا به امروز از این گفتمان عدول کردهاند؟ ناصری: آقای روحانی تا به امروز تا حدود بسیار زیادی بر روی گفتمان خود یعنی گفتمان قابل فهم اصلاحطلبی ایستاده است و به همین جهت هم اصلاحطلبان بارها اعلام کردند که تا این لحظه برای سال 96 هیچ رقیبی برای آقای روحانی ندارند. به نظر شما آقای روحانی در سال 92 فاقد رای بود و این اصلاحطلبان بودند که پیروزی وی را رقم زدند؟ ناصری: بدون تردید سازمان رای آقای روحانی سازمان رای اصلاحطلبان بود. آقای روحانی سازمان رای مستقلی نداشت. حزب اعتدال و توسعه قدرت بسیج نیرو ندارد/دولت روحانی دارای بدنه حزبی قوی و سازماندهی شده نیست به هر حال آقای روحانی رهبر معنوی حزب اعتدال و توسعه بود و این حزب نیز در انتخابات سال 92 از ایشان حمایت کرد. ناصری: حزب اعتدال و توسعه درست است که منتسب به آقای روحانی است اما به هر صورت حزبی با تجربه، سابقه و تشکیلاتی نیست که بتواند قدرت بسیج نیرو داشته باشد؛ بنابراین تعداد معدودی با این حزب آشنا بودند و سازمان رای آقای روحانی در سطح کلان سازمان رای اصلاحطلبان بود. این موضوع درحال حاضر نیز صادق است و دولت چون بدنه حزبی قوی و سازماندهی شدهای ندارد نمیتواند بیاید و ادعا کند با بسیج آرای حزب اعتدال و توسعه میتواند پیروز رقابتهای آتی باشد. آقای دکتر! با این تفاسیر و صحبتهایی که صورت گرفت به نظر شما آیا اصلاحطلبان حاضرند خطاها و اشتباهاتی که آقای روحانی مرتکب میشود و یا شده است را بر دوش بگیرند؟ ناصری: اولا این منطق به نظر من منطق مورد قبولی نیست. اصولگرایان مگر اشتباهات آقای احمدی نژاد را به گردن گرفتند؟ اگر چه شما بهتر از من میدانید چه در سال 84 و چه در سال 88 رای آقای احمدینژاد اصولگرایی بود و خود آقای احمدینژاد رأیی به آن معنا نداشت یعنی تمام سازمان رای اصولگرایی که در کانون قدرت و چه در بیرون کانون قدرت و چه در بخش اجتماعی جامعه از احمدینژاد حمایت کرد. اصولگرایان ضمن اینکه به آقای احمدینژاد انتقاد میکنند و میکردند اشتباهات وی را بر دوش نمیگیرند و البته این منطق، منطق قابل قبولی نیست که بخواهیم اشتباهات هرکس را جریان حامی او بپذیرد. در مورد آقای روحانی همین قاعده برای اصلاحطلبان هم است؛ البته اخیراً اصولگرایان نیز اعلام کردند تا این لحظه نامزد سال 96 آنها کماکان آقای روحانی هست ضمن اینکه انتقادهای بسیار جدی به روحانی دارند. البته نظر اصولگرایان این طور که شما فرمودید نیست و برخی از اعضای این جریان دیدگاههای شخصیشان را آمیخته با شرط و شروطی مبنی بر گشایشهای اقتصادی در زندگی مردم مطرح کردهاند. در زبان چهرههای مختلف اصلاحطلب شرط و شروطی مطرح شده/ممکن است اصلاحطلبان خیلی به آرمانها توجه نداشته باشند ناصری: این شرط و شروط هم در زبان چهرههای مختلف اصلاحطلب مطرح شده است اما به این نکته باید توجه کرد که اصلاحطلبان امروز آنچنان که در انتخابات مجلس دهم و سال 92 دیدیم طبیعتا به حداقلها برای حفظ منافع کشور تن و رضایت میدهند یعنی ممکن است در شرایط فعلی خیلی توجهی به آرمانها و حداکثرها نداشته باشند. نظر قاطعانه شما درخصوص آقای روحانی چیست؟ ناصری: اگر بخواهیم روزی به صراحت نظر اصلاحطلبان را در مورد آقای روحانی بپرسیم این پرسش را باید در بحبوحه انتخابات یعنی اوایل سال آینده و اواخر سال جاری پرسید. احتمال تغییر نظر اصلاحطلبان در مورد حمایت از روحانی وجود دارد پس معتقد هستید که نظر اصلاحطلبان در مورد آقای روحانی قابل تغییر است. ناصری: بله. این احتمال ضعیف وجود دارد. بین حزب اعتدال و توسعه و کارگزاران از لحاظ مشی سیاسی تفاوت معناداری وجود ندارد آقای دکتر شما دولت را بیشتر اعتدال و توسعهای میدانید یا کارگزارانی؟ به نظر شما وزنه و قدرت کدام یک از این دو حزب در دولت یازدهم بیشتر است چون برخیها معتقدند که اعتدال و توسعهای ها بیشتر در صحنه هستند و کارهای اجرایی را انجام میدهند و برخی هم نیز معتقدند کارگزارانیها بیشتر در دولت روحانی حضور دارند و معاون اولی دولت هم در اختیار آنان است. ناصری: من در مورد سوال شما دو نکته عرض میکنم. نکته اول اینکه بنده بین کارگزاران و حزب اعتدال و توسعه فاصله معناداری نمیبینم. هرچند حزب کارگزاران عضو جبهه اصلاحات و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است اما از لحاظ سیاسی و مشی سیاسی بین این دو حزب تفاوتی نمیبینیم. حزب اعتدال و توسعه یعنی عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نیست؟ ناصری: خیر. نکته دوم این است که اگر بخواهیم از لحاظ کمی بحث کنیم دو نفر از اعضای حزب اعتدال و توسعه در کابینه حضور دارند. یکی آقای نوبخت و دیگری آقای واعظی. حضور حزب کارگزاران در کابینه قویتر از اعتدال و توسعه است یعنی معتقد هستید که حضور کارگزاران در دولت پررنگتر است؟ ناصری: اگر بخواهیم آمار بگیریم و جدولبندی کنیم. حضور حزب کارگزاران در کابینه و در عرصه قدرت اجرایی کشور یعنی قوهمجریه قویتر از حزب اعتدال و توسعه است. البته من این دو حزب را قابل مقایسه با هم نمیدانم. از این منظر که حزب اعتدال و توسعه ساخته شده حزب کارگزاران است؟ ناصری: یکی از این منظر و دیگری از جهت تفاوت حزب اعتدال و توسعه از نظر سابقه و پختگی سیاسی با حزب کارگزاران است. چرخش اعتدال و توسعه باعث ریزش رأی عارف شد در مورد انتخابات مجلس دهم به نظر شما چه شد که آقای عارف نتوانستند ریاست مجلس دهم را عهدهدار شوند و حتی به نوعی نتوانستند ریاست یک کمیسیون را به دست بگیرند؟ مشکل از شخصیت عارف است یا نمایندگان با وی همراهی نکردند؟ ناصری: مشکل خیر. در انتخاب هیأت رئیسه پیشبینی میشد که رقابت جدی شکل بگیرد که در روزهای آخر همانطور که بارها گفته شده است حزب اعتدال و توسعه که موافقت خود را با آقای عارف اعلام کرده بود تحت تأثیر تغییر نظر برخی از وزرای کابینه طبیعتا چرخش صورت داد و این باعث شد، رأی آقای عارف بریزد. نهایتا آقای عارف 103 رأی آورد و بعد ایشان تصمیم گرفتند در هیأت رئیسه دائم نامزد نشوند که این به شخصیت و ویژگیهای خود آقای عارف برمیگردد که با توجه به همین ویژگیها در کمیسیونها مشخصا کمیسیون آموزش عالی کاندیدا نشد. لاریجانی برای ساختار کمیسیونها تلاش بسیاری کرد/خصلتهای ذاتی آقای عارف باعث شد تا ایشان دیگر نامزد نشوند دلیل اینکه آقای عارف کاندیدا نشد این بود؛ ایشان گفته بود اگر همه اعضا به من رأی بدهند نامزد ریاست کمیسیون آموزش تحقیقات و فناوری میشوم. ناصری: این هم بود اما بالاخره بعضی از اصولگرایان موجود در کمیسیون آموزش و تحقیقات مایل بودند که به آقای عارف رأی بدهند چراکه آقای عارف را ترجیح میدادند به آقای زاهدی. اصولگرایانی مثل آقای دهمرده رسماً به آقای عارف اعلام کردند که اگر شما نامزد بشوید ما به شما رأی خواهم داد و برای شما رأی جمع خواهم کرد. خصوصیات شخصی آقای عارف به گونهای است که من در موردش صحبت نمیکنم و باید خود ایشان صحبت کنند اما اگر بخواهم یک کلمه بگویم خصلتهای ذاتی که آقای عارف دارند باعث شد تا ایشان کاندیدا نشوند آقای عارف تصمیماتی خاص در شرایط خاص میگیرند. این واقعیت را هم باید بگوییم بعد از محرز شدن ریاستش بر مجلس، آقای لاریجانی و تیم ایشان برای شکلگیری ساختارهای کمیسیونها بسیار فعالیت کردند و تأثیرگذار بودند. یعنی معتقدید آقای لاریجانی و تیمشان سازمانهایی را برای به دستگیری کمیسیونها طراحی کردند که باعث شد آقای عارف ... ناصری: وقتی آقای عارف متوجه این مسئله شد دیگر برای ریاست کمیسیون هم نامزد نشدند. فراکسیون امید نتوانست انتظارات را برآورده کند اخیرا در مورد تغییر رئیس فراکسیون امید صحبتهایی در رسانهها مطرح شده است چراکه برخی از اطلاحطلبان معتقد هستند ریاست این کمیسیون آنطور که باید فعالیت میکرد رهبری شایستهای از خود نشان نداده است. نظر شما در مورد عملکرد آقای عارف در فراکسیون امید چیست؟ ناصری: برای پاسخ به این سوال شما باید برگشتی به عقب داشت. تاریخچه مجالس گذشته نشان میدهد که فراکسیونها زمانی مؤثر بودند که از یک میانگین تجربهای قابل توجهی برخوردار باشند؛ بنابراین طبیعتاً لیستهای امید در کشور با توجه به فقر و فقدی که شاهدش بودیم شکل گرفت و دوستان آمدند عامل اصلی هم همه میدانیم که چه بود. به عبارتی بسیجی بود که با پیام رهبری جبهه اصلاحات به وجود آمد و جبهه اصلاحات نیز شکل گرفت و ما کم سراغ نداریم آدمهایی را که برای اولین بار در انتخابات و در تاریخ جمهوری اسلامی ایران شرکت کردند و به لیست امید رأی دادند. این به این معنا نبود که در این لیست افرادی با تجربههای فراوان باشند که بتوانند در روند فعالیتها بعد از شکلگیری مجلس تأثیر بگذارند. من هم با این مسئله هم عقیده هستم که فراکسیون امید نتوانست آن انتظارات را برآورده کند و البته با ریزش اخیری که پیدا کرد به نظر من فراکسیون امید یکدستتر شد و ما در آینده شاهد تاثیرگذاری بیشتر فراکسیون امید در مجلس دهم خواهیم بود. بنابراین ما عدم تجربه را میتوانیم یکی از دلایل شکستهای اخیر فراکسیون امید عنوان کنیم؟ ناصری: بله. این یک واقعیت است چه در عرصه اجرایی و چه در عرصه قانونگذاری وقتی افرادی برای اولین بار وارد یک فراکسیون میشوند به طور طبیعی به دلیل پیچیدگیهایی که در مجلس وجود دارد، نمیتوان انتظار بالایی از این افراد داشت. در مجلس هشتم که به مراتب تعداد اصلاحطلبان از مجلس دهم کمتر بود اما چند نیروی موثر که بعضا سابقه کار پارلمانی نداشتند، توانستند به طور جدی در بسیاری از تصمیمات اصولگرایان تاثیرگذار باشند و خوشبختانه آقای لاریجانی هم به این فراکسیون غیررسمی بسیار توجه میکرد. اصلاحطلبان از بعد سیاسی برنده اصلی انتخابات مجلس بودند آقای ناصری برخیها معتقدند که لیست امید هویت اصلاحطلبی را زیر پا گذاشت و این لیست با ترکیب افرادی همچون الهه راستگوها بسته شد. تحلیل شما چیست آیا این تعابیر را قبول دارید و آیا اصلاحطلبان پیروز انتخابات مجلس دهم بودند یا خیر؟ ناصری: اصلاحطلبان در چارچوب نظارت با یک روند ریزشی روبرو بودند بنابراین تمام نیروهای اصلی آنها فروریخت و کنار گذاشته شدند. تصمیم گرفتند به هر قیمتی که شده بازی پیشبینی شده را به هم بریزند و اصلاحطلبان برنده اصلی انتخابات مجلس دهم بودند. تعداد اصولگرایان در مجلس دهم بیشتر از اصلاحطلبان است منظورتان از پیروزی موفقیت سیاسی است یا کمی؟ ناصری: از لحاظ بعد سیاسی مطرح میکنم. از لحاظ کمی اگر بخواهیم الان صحبت کنیم تعداد نامزد اصولگرایان از بین 286 کرسی در مجلس دهم بیشتر از اصلاحطلبان است اما بالاخره اصلاحطلبان این توانمندی را در سال 92 و 94 اثبات کردند که بالاخره در یک چنین میدان رقابتی از این توانایی برخوردارند که تاحدودی بازی را به نفع خود رقم بزنند. در همین راستا این بحث مطرح میشود که اصلاحطلبان برای ماندن در قدرت حاضرند حتی از هویت خود عدول کنند و اصولگرایان را نیز در لیست خود جای دهند. ناصری: خیر. ما از منظر دیگری به این تصمیم نگاه میکنیم و آن اینکه برای پیشگیری از ورود جریان تندروی افراطی در مجلس دهم بود که تجربه آن را در مجلس نهم داشتیم. تندروها حتی در برابر برجامی که متعلق به رهبری است قد علم کردند بنابراین تصمیم اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم بر این شد که برای عدم حضور این عناصر تندرو در مجلس دهم لیست را به گونهای ببندند که در بعضی از شهرستانها اصولگرایان معتدل از جمله خود آقای لاریجانی در لیست امید قرار بگیرند. اصلاحطلبان در شرایط فعلی به حداقلها اکتفا میکنند و این به خاطر حفظ مصالح و منافع ملی کشور است.