سلیمینمین: خیانت فرهنگیها موثرتر از نظامیان بود
سلیمینمین با اشاره به وقایع روز ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ گفت: شبکه رسانهای انگلیسی-آمریکایی داخل ایران که کمک بسیاری به کودتای ۲۸ مرداد کرده هنوز لو نرفته است.
خبرگزاری تسنیم: در آستانه سالگرد کودتای آمریکایی ــ انگلیسی 28 مرداد که منجر به سرنگونی دولت مصدق شد، میزگردی با حضور عباس سلیمینمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران و خسرو معتضد کارشناس مسائل تاریخی در خبرگزاری تسنیم برگزار شد. در این میزگرد که حدود 3 ساعت به طول انجامید بحثهای مفصلی درباره شخصیت دکتر مصدق، شرایط سیاسی اجتماعی دوران وی و همچنین تحلیل چرایی سرنگونی دولت او مطرح شد. به دلیل ارائه بحثهای متنوع و مفصل، گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم در نظر دارد به منظور بهرهگیری راحتتر مخاطبان، این میزگرد را در 3 بخش منتشر کند و آنچه در ادامه خواهد آمد بخش دوم این میزگرد است.بخش اول این میزگرد را از اینجا میتوانید ببینید. در این میزگرد عباس سلیمینمین ضمن اشاره به کدهای تاریخی، تحلیلی از وضعیت دوران مصدق و شخصیت دکتر مصدق ارائه کرده است، با این حال بیشتر زمان بیانات آقای خسرو معتضد به برشماری وقایع آن دوران سپری شده است. سلیمینمین در بخش دوم این میزگرد ضمن رد برخی نکات مطرح شده در اظهارات معتضد مبنی بر مجبور بودن مصدق به عدم اقدام علیه استثمار انگلیسی در دوران والیگریاش در فارس، گفت: اینکه چرا مصدق در دوران والیگری فارس پلیس جنوب را به رسمیت میشناسد، قابل نقد است. یک زمانی شما با پلیس جنوب جنگ نمیکنید ولی زمانی هست که او را به رسمیت میشناسید، به طوری که او را در مراسمی رسمی به عنوان یک مقام سیاسی دعوت میکنید. این یک ایراد است و نباید آن را نادیده گرفت. وی با اشاره به اینکه با بررسی این ایرادات میتوان ارزیابی درستی از شخصیت مصدق داشت، اظهار داشت: با بررسی درست این بخش از عملکرد مصدق میتوان او را منصفانه ارزیابی کرد، این ایراد بر او وارد است، اما آنجایی که مقاومت میکند شخصیت وارستهای است. مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران با اشاره اظهارات معتضد درباره سیدضیا و عدم وابستگی او گفت: این مساله(وابستگی سیدضیا) که دیگر اظهر من الشمس بود(خنده) شما میگویید برای ما مشخص نیست؟ بسیار مشخص است که او (سید ضیاء) از عناصر تابلودار بیگانه است و از عناصر خیلی روشن بیگانه است ،سید ضیاء خود نیز این وابستگی را مخفی نمیکند. این کارشناس و پژوهشگر تاریخی با بیان اینکه برخی از فرمایشات آقای معتضد با اظهارات قبلی ایشان همخوانی ندارد، تصریح کرد: آقای معتضد بهتر از من میدانند رضاخان نقش محافظت از منافع انگلیسیها در نفت را به عنوان یک ژاندارم داشت و مثل یک سرباز پا به رکاب از منافع انگلیسیها دفاع میکرد، مصادیق آن را نیز آقای معتضد در بیانات خود آورد که در کدام مقاطع چگونه عمل میکنند. وی با اشاره به اینکه طبق اسناد و شواهد نمیتوان این را پذیرفت که رضاخان از روی ناآگاهی قرارداد دارسی را 32 سال تمدید کرد و بندهایی را که به نفع ملت ایران بود حذف کرد، تصریح کرد: تیم مذاکرهکننده هم تیم برجستهای بود همه آنها فراماسون بودند، نمیتوانیم بگوییم آنها آدمهای ناآگاهی بودند، کارنامه رضاخان در ارتباط با سایر موارد بیّن است؛ رضا خان کاملاً میداند نباید هیچ شریکی برای انگلیسیها در نفت ایران ایجاد کند، یعنی باید از انحصار و سلطه انگلیس بر نفت به طور جدی به عنوان خط قرمز پاسداری کند. سلیمی نمین با اشاره به حادثه داور تاکید کرد: علت اینکه تیمورتاش از لندن برگشت و مورد غضب قرار گرفت مقاومتی بود که در برابر انگلیسیها کرد، بحثهای مختلفی در مورد تیمورتاش مطرح میشود. مثلاً درباره توقف در مسکو مسائلی پیش آمد که بیشتر داستان پردازی است، درست است تیمورتاش سابقه تحصیل در روسیه داشت و این پیوندی ایجاد میکرد اما اصل مسئله این بود که در لندن هر چه به او تحمیل کردند، مقاومت کرد. مذاکرات طولانی شد، قرار نبود مذاکرات آنقدر طولانی شود، قرار بود این مسائل سریع و فرمایشی حل و فصل شود ولی نشد.بعد آمد تهران مورد غضب قرار گرفت. اینکه فردی با این جایگاه در دستگاه رضاخان مورد غضب قرار میگیرد، باید مسئله مهمی باشد. حمایت رضاخان از منافع نفتی انگلیسیها در حوزه نفت آگاهانه است مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران با اشاره به نقش داور در این زمنیه گفت: جرم اصلی داور این بود که زمینه امتیازی را برای آمریکاییها فراهم کرد ،با آن وضعیت طرد و نابودی خود را در پای قرارداد گذاشت. برای رضاخان صیانت از منافع انگلیسیها در مورد نفت خیلی مهم بود؛ اما متاسفانه تاریخ نگاری ما اکنون داستان پردازیهایی میکند و میگوید رضاخان گرایش به آلمانیها پیدا کرد! من این داستان پرداری را نمیپذیرم. وی با اشاره به اینکه مسئله اصلی که همه قدرتها را به ایران مرتبط میکند، مسئله نفت است، تصریح کرد: جنگ جهانی ثابت کرده که نفت ماده حیاتی و تعیین کنندهای است و هرکسی بر منابع نفتی تسلط داشته باشد، در جنگ جهانی پیروزی را از آن خودش خواهد ساخت، متأسفانه تاریخ نشان میدهد نفت ایران، به صورت رایگان نیروی قهریه انگلیس را در دو جنگ تأمین کرده است. اگر رضاخان کمترین گرایشی به آلمانیها داشت یک قرارداد ناچیزی در زمینه نفت با آلمانیها منعقد میکرد. سلیمی نمین با اشاره به اسناد دیگری درباره رد گرایش رضاخان به آلمانها گفت: دفاع از نازیسم در ابتدا از خود لندن شروع شد یعنی لندن نازیسم را در برابر سوسیالیست و مارسیست علم کرد تا بتواند مقابله کند، در آن دوران به واسطه گرایش رضاخان به انگلیس طبیعی است با نازیسم همراهی داشته باشد. وی با طرح این موضوع که صیانت و حمایت از منافع انگلیسیها در حوزه نفت از سوی رضاخان آگاهانه است، ادامه داد: وقتی رضاخان در بستن قرارداد نفتی آنقدر مقاومت و جدیت درباره آمریکاییهایی-که در واقع شریک سفره انگلیسیها هستند- به خرج میدهد، در حالیکه با کسانی که در صف انگلیسیها بودند، قرارداد میبستند و چنین مقاومتی نیست، بنابراین صیانت و حفاظت از منافع انگلیسیها در حوزه نفت بسیار آگاهانه است، یعنی رضاخان بیسواد هم باشد این بحثها را میفهمد. این کارشناس تاریخ با اشاره به اسنادی در این زمینه افزود: از قضا وقتی عامل امضا کننده تمدید قرارداد در سال 1312 را پس از برداشته شدن رضاخان به مجلس فرا میخوانند، اولین چیزی که میگوید این است که ما مجبور بودیم سخن رضاخان و دستور او را انجام دهیم،. سلیمینمین افزود: اینکه در تاریخ از سوی تقی زاده عنوان و به ثبت رسیده است که ما آلت فعل بودیم، قطعا قابل پذیرش نیست. معتضد در پاسخ به اظهارات سلیمی نمین درباره تقی زاده گفت:چرا قابل پذیرش نیست؟ آن هم در شرایطی که پادشاه دیکتاتور است. سلیمینمین در پاسخ به سخنان معتضد تاکید کرد: همه خیانتکاران میتوانند بگویند ناچار بودیم، الان گفتند، امینی گفته که نفت را بستم چون ناچار بودم. معتضد نیز گفت: با دستور رضاشاه تیمورتاش را که به او (رضاخان) فارسی و امضا کردن یاد داده به زندان میبرند و با باطوم به سرش میزنند و به او آمپول هوا میزنند. آقای تقی زاده خوشنشین بود؟ آن همه بلا سرش آمد. سلیمی نمین در این بخش از میزگرد با اشاره به اینکه تفاوت دکتر مصدق با این افراد همین جاست، افزود: وقتی رضاخان مصدق را به عنوان والی به تبریز میفرستد او (مصدق) شرط میکند که من در این شهر والی خواهم بود نه دست نشانده شما و رضاخان قبول میکند. با این وجود به محض اینکه در تبریز احساس میکند فرمانده ارشد نظامی همه کاره است و او قرار است دست نشانده باشد، استعفا میدهد. سلیمی نمین با تاکید بر اینکه استدلال تاریخی آقای معتضد درباره افرادی مانند سیدضیا و تقیزاده را قبول ندارم، گفت: استدلال آقای معتضد را تبرئه عناصر آلوده با زندگیخبیثانه که از طریق خون ملت تغذیه میکردند، تن به ذلت داده و به ملت خیانت میکردند، میدانم، افرادی که خیانت کردند و بعد میگویند مجبور بودند. معتضد نیز گفت: تقیزاده شجاعت نداشت که این سخنان را در مجلس گفت؟ سلیمی نمین با اشاره به اینکه تقیزاده این سخنان را بعد از برداشته شدن استبداد رضاخانی برای تبرئه خودش از روسیاهی گفت، افزود: او به دنبال این است شخصیت خود را ترمیم کند و بگوید در یک خیانت بزرگ به ملت ایران دست نداشته؛ درست زمانی که رضاخان رفته و قدرتی ندارد. معتضد در این بخش از میزگرد با اشاره به نحوه برخورد مصدق با پلیس جنوب گفت: شما شرایط را متوجه نیستید، مصدق 30 ساله و تازه از سوئیس آمده ، در آن زمان همه انگلستان را به عنوان کانون آزادیخواهی کانونی که با دیکتاتوری دربیفتد، میبینند. استعمارش را نگاه نمیکنند،حتی قرارداد 1907، 1915 و 1919 تأثیر چندانی برمردم نداشت. شما مصدق سال 1330 را فردی پخته، پیر و مورد وجاهت مردم را با مصدق استاندار فارس که جوان 30 سالهای مقایسه میکنید؟ وی تصریح کرد: انگلستان در سال 1950 قدرتی شکست خورده و ورشکست شده از نظر مالی است، مستعمرات را از دست داده، ورشکستگی دارد، مصدق شرایط را به خوبی درک کرد. معتضد با اشاره به شخصیت مصدق گفت: به مصدق گفتند علیه دولت انگلیس صحبت کن گفت نه من نمیتوانم با دو دولت درگیر شوم. قبول نکرد. گفت من نمیتوانم با دولت انگلیس در بیافتم. شرایط جهان و انگلیس را در سال 1945 با 1920 مقایسه نکنید. انگلستان درسال 1920 ابرقدرت است و در سال1945 شش سال جنگ را تحمل کرد. مصدق مانند مدرس مبارزه و از خودگذشتگی نمیکند اما مانند تقیزاده اهل خیانت هم نیست/مصدق در احمدآباد قایم شد و به مطالعه پرداخت سلیمی نمین در ادامه با طرح این پرسش خطاب به معتضد که "اگر قرار باشد زمانی که زوری پرزور بود حتما باید در برابرش تکریم و کرنش کنیم، پس مجاهدتها را چگونه میتوان توجیه کرد؟" افزود: مصدق در دوران رضاخان خود را از صحنه دور میکند؛ مبارزه نمیکند؛ مانند فرد مبارزی همچون سیدحسن مدرس، او(مصدق) اهل مبارزه نیست؛ مدرس شخصیت وارسته، برجسته و از خود گذشتهای است که زندگی خود را وقف ملت ایران میکند. البته از طرف دیگر مصدق در این مقطع مانند تقیزاده خیانت نمیکند؛ بلکه با حضور در احمدآباد خود را قایم میکند تا رضاخان از او به عنوان ابزار استفاده نکند. وی تاکید کرد: جایگاه مصدق بین تقیزاده و شهید مدرس است، اوج جان فشانی مصدق بین اینها است، او کسی است که میتواند برای والیگری تن به ذلت استبداد رضاخانی ندهد و از طرف دیگر مبارزه و جانفشانی برای ملت هم نمیکند. در احمدآباد قایم میشود و مطالعه میکند. این کارشناس تاریخ افزود: البته سکوت دکتر مصدق هم یک فریاد است و رضاخان میخواهد همین فریاد را از بین ببرد، لذا در انتهای استبداد دکتر مصدق را دستگیر میکند. سلیمینمین بار دیگر خطاب به معتضد تاکید کرد: اگر با استدلال آقای معتضد درباره شخصیتهایی چون تقی زاده جلو رویم دیگر هیچ خائنی را در تاریخ ایران نمیتوان مورد سرزنش قرار داد. معتضد در ادامه این میزگرد گفت: با استدلال شما مصدق یا باید مبارزه کرده و یا باید از بین میرفت. در حالیکه مصدق زمان شناس خوبی بود، قوام السلطنه هم همین طور بود، این افراد رجالی بودند که در شهریور 20 به میدان آمدند و مردم آنها را به مجلس آوردند. وی با بیان اینکه من از تقیزاده حمایت نکردم گفت: من هیچگاه نسبت به تقیزاده نظر خوبی ندارم، معلومات علمی خوبی دارد اما از نظر سیاسی شخصیت او را نمیپذیرم فکر نکنید که از او دفاع میکنم و میگویم کارش خوب بود. سلیمی نمین با بیان اینکه بین پسندیدن، نپسندیدن و برائت جستن از یک انسان خائن، فرق است، گفت: ما مشی خیلی از آدمها را در تاریخ نمیپسندیم، اما تقیزاده مانند فروغی از جمله کسانی است که خائن است، فروغی از نظر علمی چهره برجستهای است اما قطعا به ملت ایران خیانتهای غیرقابل جبرانی کرده که قطعاً نمیتوانیم بپذیریم. خیانت امثال فروغی به کشور از نظامیان بیشتر است وی با اشاره به برخی از خیانتهای امثال فروغی و تقی زاده به کشور گفت: اینکه وقتی شما به دشمن امکان میدهید نه تنها امکان بلکه هزینه این امکان را فراهم میکنید که او فرهنگ ملت ایران را در هم بریزد جز خیانت نمیتوان نام گذاشت. اینکه دشمن بتواند فرهنگ یک کشور را بهم ریزد این خیانت است و اینکه هزینه خیانت را خود این کشور پرداخت کند، خیانت مضاعفی است. در مکانهای مختلف میبینید که این پدیده در تاریخ معاصر ما تکرار شده است. مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران ادامه داد: بحثهایی مبنی بر یهودی بودن یا نبودن فروغی فرع بر ماجرای اصلی است. مسئله این است که محمدعلی فروغی همه سرمایهگذاری انگلیسیها برای به ذلت درآوردن ملت ایران در عرصه فرهنگ را تامین میکرد. انگلیسیها وقتی با ناوگان نظامیشان وارد ایران میشوند، یقیناً با ناوگان نظامی نمیمانند بلکه وارد فضای فرهنگی میشوند. آدمهای برجسته فرهنگی مثل خود فروغی را به خدمت میگیرند؛ اما ببینید ملک سنجش خیانتها اینجاست که یک موقع دشمنی وارد کشور میشود، هزینه میکند و ملت ایران را به انحراف بکشاند؛ مثلاً خود مصدق میگوید دورانی که والی فارس بودم، میدیدم کنسولگری انگلیس هزینه میکند برای اینکه در مراسم مذهبی ایجاد انحراف کند. معتضد: مراسماتی مانند عمرکشون و غیره و توهین به تسنن را راه انداختند. سلیمینمین افزود: (مصدق)میگوید دیدم این مطلب را که وقتی فروغی روی کار آمد همه هزینههای قبلی انگلیس(برای تخریب فرهنگی ایرانیان) را هم به عنوان بدهی پرداخت کرد! اینها خیانت بزرگ نیست؟ اینجا یهودی بودنش شاید مبنا قرار میگیرد و به دلیل فراماسونی بودنش باشد، نمیدانم. هر کدام یک ملاک است؛ اما کسی که به سهولت هزینه خیانت به ملت ایران را پرداخت میکند، هزینه در هم ریختن اعتقادات ملت را پرداخت میکند، با یک انگیزه تشکیلات و فهم سیاسی است، در واقع با یک راهکار سیاسی انجام میدهد؛ فروغی از این کارها در تاریخ ما زیاد انجام داده است که ملاک خوبی است که بتوانیم قضاوت کنیم. یعنی نایستیم روی اینکه بله فروغی سیر حکمت در اروپا نوشته و بسیار کتاب ارزندهایست، اما در کنار آن یک عملکرد سیاسی دارد که این عملکرد سیاسی قطعاً زمینه وابستگی ملت را ایجاد میکند. این کارشناس ارشد مسائل تاریخی با تاکید بر اینکه "وقتی شما به دشمن امکان تخریب فرهنگی ایرانیان را میدهید و بالاتر از آن حتی هزینه این امکان را هم خودتان از جیب ملت ایران میپردازید، آیا جز خیانت میتواند نامی بپذیرد؟" خاطرنشان کرد: اگر انگلیسیها به ملت ایران خیانت کنند بگذارید حداقل هزینه خیانتشان را خودشان پرداخت کنند. اگر من به عنوان عامل بومی آنها هزینه این خیانت را پرداخت کردم یک خیانت مضاعف انجام دادهام. اینکه دشمن بتواند فرهنگ یک کشور را بهم بریزد این خیانت است و اینکه هزینه خیانت را خودش پرداخت کند، خیانت مضاعف است. در مکانهای مختلف میبینید این پدیده پدیده در تاریخ معاصر ما تکرار شده است. سلیمینمین با اشاره به اعطای انحصار در حوزه کتابهای درسی به فرانکلین بعد از کودتای 28 مرداد، خاطرنشان کرد: سازمان شاهنشاهی پول در اختیار فرانکلین قرار میدهد تاجایی که دفاتر فرانکلین در برخی کشورهای دیگر هم از محل درآمدهای بنگاه فرانکلین در ایران تامین میشود که این هم خیانتهای بزرگی است که عناصر فرهنگی انجام دادهاند و از قضا هوشمندانه و آگاهانه انجام دادهاند. وی با تاکید بر اینکه ما باید وقتی راجع به ملی شدن صنعت نفت صحبت میکنیم به گونهای تحلیل کنیم که بتوانیم از آن درس بگیریم، تصریح کرد: آقای معتضد حتماً بهتر از من میدانند در ارتباط با دکتر مصدق بعضی خیانتها توسط رسانهها صورت گرفته و قابل چشم پوشی نیست. آقای معتضد بهتر از من میدانند که هنوز برای آمریکاییها و انگلیسیها لو رفتن عناصر مطبوعاتیو رسانهای خودشان خط قرمز است. مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران ادامه داد: مطبوعات و رسانههای آن دوره بین مصدق و مذهبیها دعوا ایجاد کردند؛ مقالاتی که برخی از روزنامه نگاران برجسته -از نظر حرفهای- به نام مذهبیها علیه مصدق میزدند و میگفتند که او بهایی است! سوال این است که چرا شبکههای انگلیسی و امریکایی اسناد را منتشر نمیکنند؟ من معتقدم هنوز این شبکه شناخته نشده است؛ این خیانتهای ظاهراً فرهنگی خیلی بالاتر از اقدامات نظامیان بیگانه است. آنها شبکه فرهنگی را نگه داشتهاند چون شبکه فرهنگی تأثیرش به مراتب خیلی بیشتر است. من خیانت فروغی را از یک عنصر نظامی موثرتر میدانم، تقی زاده به مراتب موثرتر و تعیین کننده است. اینجاست که آقای معتضد باید چراغی برای جوانان روشن کند اما متاسفانه نمیکند.