پشت پرده کاهش پذیرش پزشکی در دانشگاهها چه بود؟
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میگوید: نیاز به ۷۰۰ متخصص مغز و اعصاب در کشور داریم این در حالی است که سالانه ۶۰ نفر فارغ التحصیل از این رشته میشوند.
سال 93 بود که تغییری جدی در آزمون ورودی دانشگاهها رخ داد و آن کاهش چشمگیر ظرفیت پذیرش پزشکی و دندانپزشکی بود؛ کاهشی جدی که با انتقاد از عملکرد دولتهای گذشته در گسترش دانشگاههای علوم پزشکی همراه بود. در همان زمان اما معاون اسبق آموزشی وزارت بهداشت در مصاحبهای به تشریح وضعیت کمبود پزشک در کشور پرداخت؛ موضوعی که با آنچه پیش از این به جامعه ارائه شده بود بسیار فاصله داشت. حالا اما این شخص وزیر بهداشت است که اعتراف میکند پزشک کم داریم و این کمبود پزشک تنها در رشته مغز و اعصاب 700 نفر است در حالی که سالانه تنها 60 متخصص مغز و اعصاب از دانشگاه فارغ التحصیل میشوند.
حالا اما با وجود کاهشی که در ظریفت پذیرش پزشکی اعمال شده وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درباره کمبود پزشکان متخصص میگوید: در رشتههای رادیولوژی، چشم، گوش و حلق و بینی، مغز و اعصاب در کشور با مشکل پزشک متخصص روبرو هستیم ضمن آنکه نیاز به ۷۰۰ متخصص مغز و اعصاب در کشور داریم این در حالی است که سالانه ۶۰ نفر فارغ التحصیل از این رشته میشوند. هاشمی درباره نبود پزشک عمومی در روستاها نیز تصریح میکند: نباید در روستاها پزشک عمومی کم داشته باشیم؛ مگر در جایی که طبق قانون نمیتوانیم در آنجا خانه بهداشت بسازیم.
حالا که خود وزیر بهداشت هم به این نتیجه رسیده که پزشک کم داریم سوال اینجاست آیا 2 سال پیش وقتی بنا شد ظرفیت پذیرش و تریبت پزشک کاهش یابد آیا این تصمیم پشتوانه مطالعاتی نداشت و اگر داشت چرا بعد از یکی دو سال وزیر بهداشت و سایر مسئولان این وزارتخانه به این نتیجه رسیدند که پزشک کم داریم نه زیاد؟ دست یافتن به این نتیجه که پزشک کم داریم هم طبیعتا بدون مطالعه و پژوهش نبوده چراکه این بار وزیر حتی آمار و ارقام دقیقی از این کمبود را هم ارائه میدهد و در مقابل ارائه چنین آمار و ارقامی نشان میدهد کاهش ظرفیت پذیرش دانشگاهها در رشته پزشکی تصمیمی بدون مطالعه و پژوهش احساسی و یا دیکته شده بوده است؛ تصمیمی که بر اساس توصیههایی صورت پذیرفته و در آینده می تواند کشور را با چالشی جدی مواجه کند. پاسخ به ابهامات این تصمیم را میتوان در این گفته دکتر عین اللهی پیدا کرد که معتقد است مسائل صنفی پشت ایجاد این محدودیت است.
در سال 93ظرفیت پذیرش روزانه دانشگاههای دولتی در رشته پزشكی ۲ هزار و ۸۸۲ نفر شد در حالی كه در سال 92 در كنكور ۹۲ برای رشته پزشكی 4هزار و 700 ظرفیت در دانشگاههای دولتی تعیین شده بود. این یعنی طی سالهای آینده حداقل حدود 2 هزار پزشک کمتر وارد جامعه میشوند و همین امر موجب حاکمیت مطلق برخی پزشکان شده و در نهایت باعث میشود تا برخی پزشکان آنقدر نامی شوند که به تخلفاتی نظیر زیر میزی روی بیاورند. در این بین چه کسی پاسخگوست؟