روزنامه ایران: «سهم مددکاران اجتماعی از استخدام بیست هزار نفری دولت حدود یک هزارم است که این عدد هم بیشتر به رشتههای تحصیلی غیر مرتبط با رشته مددکاری اجتماعی اختصاص یافته. مثل این میماند که بگوییم در جذب پزشک از فارغالتحصیلان شیمی و محیط زیست استفاده کنیم.» این گفته مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی است. به آییننامه سازمان مدیریت و برنامهریزی هم که مراجعه کنی در شرایط احراز پست مددکاران اجتماعی نه فقط از بین فارغالتحصیلان این رشته بلکه از بین فارغالتحصیلان روانشناسی، علوم اجتماعی، خدمات اجتماعی و مطالعات خانواده انتخاب میشوند.
اقلیما میگوید: «از نظر شرعی هم این کار صحیح نیست در ادارهای اتاقی باشد و سردرش زده باشند اتاق مددکاری، بعد غیر مددکاران در اتاق نشسته باشند. روانشناس با تشخیص غلط یک بیمار را میکشد، اما مددکار با یک مشاوره اشتباه میتواند یک خانواده و حتی جامعه را نابود کند. متأسفانه هیچ مسئولی دراین موارد به شایستگی توجه نمیکند. تا به حال بارها نامه نوشته و به این مسأله اعتراض کردهایم ولی کسی پاسخمان را نداده است، همین باعث شده همه خود را مددکار بدانند.»
اقلیما همچنین معتقد است چنین تصمیمگیریهایی موجب رواج بیقانونی در کشور شده و با اجرای این مصوبات فقط اصل شایسته سالاری که بارها رهبر معظم انقلاب هم بر آن تأکید کردهاند زیر سؤال میرود. اگر به این مسأله توجه شده بود وضعیت آسیبهای اجتماعی در کشور ما اینگونه نبود. همین الان در دانشگاهها تعداد زیادی از معاونهای مالی و اداری پزشکان عمومیاند و این واقعاً خجالتآور است. در دادگستری 40-30 مددکار اجتماعی داریم اما یک نفرشان لیسانس مددکاری ندارد. در دادگاههای اطفال هم دقیقاً همین اتفاق افتاده چند بار قضات از ما خواهش کردند چند مددکار حرفهای به آنها معرفی کنیم. استخدام مددکاران در دفاتر و آیین نامهها ذکر شده، اما عملاً اجرا نمیشود.
وی درباره تعداد مددکاران اجتماعی در کشور هم توضیح میدهد: «فقط 2 دانشگاه در کشور مددکار اجتماعی تربیت میکنند. دانشگاه علوم بهزیستی و دانشگاه علامه طباطبایی یعنی در سال 70 دانشجو و سهم هر استان در سال 2 مددکار است. این تعداد واقعاً کم است، اما جالب است بدانید از همین 70 نفر هم بیشترشان بیکارند و به جایشان فارغالتحصیل ادبیات و روانشناسی استخدام میشود. در حالی که در سازمانهای مختلف بیش از هزار پست مددکاری اجتماعی تعریف شده. فقط در سازمان هلال احمر 400 پست مددکاری ایجاد کردهایم اما متأسفانه بچههای ما را جذب نمیکنند و مسئولان اداری ترجیح میدهند از دوستان و نزدیکانشان در این رشته استفاده کنند. در این شرایط چاره کار چیست؟»
اقلیما ادامه میدهد: «در سازمان بهزیستی 90 درصد کسانی که به اسم مددکار فعالیت میکنند، مددکار نیستند و فقط 6 - 5 درصد مددکار واقعی هستند. در شیرخوارگاه آمنه فقط یک مددکار واقعی فعالیت میکند. نمیشود در جایی که این همه فارغالتحصیل مددکاری اجتماعی داریم روانشناس و فارغالتحصیل علوم اجتماعی استخدام کنیم! چرا وقتی آگهی میکنند پزشک، غیر پزشک نمیگیرند، چون شغل حساسی است. مددکاری هم به همان اندازه شغل حساسی است. آیا درست است یک راننده تاکسی را به جای مددکار بگذاریم. طبق یک تحقیق علمی که انجمن ما انجام داده در وزارت بهداشت و درمان که در همین وزارتخانه هم اتفاقاً این رشته مصوب شده از 440 مددکار فقط 10 درصد مددکاری خواندهاند و در اتاقهای مددکاری این وزارتخانه پزشک، پرستار و حتی شنواییسنج به جای مددکار مستقر کردهاند.»
صابره صادقی، مددکار اجتماعی این رشته هم در این باره میگوید: «اگر به دفترچههای آزمونهای استخدامی دستگاههای اجرایی نگاه کنید در قسمت شرایط پست مددکاری، خیلی از رشتههای غیرمرتبط نوشته شده؛ این یعنی عملاً همین شانس کم بچههای مددکاری اجتماعی هم برای ورود به بازار کار از آنها سلب میشود. این موضوع نه تنها باعث میشود مددکاران اجتماعی کمتری وارد باز کار شوند که باعث ورود غیر متخصصها به حرفه حساسی مثل مددکاری اجتماعی میشود. در کنار این موارد ما به موارد عجیب و غریب دیگری هم برخورد میکنیم مثلاً در دفترچه استخدامی نوشته شده علوم اجتماعی گرایش مددکاری در صورتی که اصلاً چنین چیزی وجود ندارد و مددکاری اجتماعی رشتهای مجزاست و اساساً گرایش نیست.»
توضیحی که برخی مسئولان درباره این شیوه جذب نیرو برای مددکاری اجتماعی میدهند این است که چون تعداد مددکاران اجتماعی کم است مجبور به جذب مددکار از رشتههای مرتبط هستند. حالا میزان مرتبط بودن رشتههایی که برای جذب مددکار به کار میبرند، بماند که جای بحث و جدل فراوان دارد. بسیاری از مددکاران اجتماعی معتقدند این توجیههای غیر منطقی و نادرست مثل این است که بگوییم چون پزشک کم است پس کارشناس محیط زیست و جوشکار استخدام کنیم.