محیطبانان و معضلی به نام دغدغه معیشت
چند سالی است که اخبار تلخی از کشته و مصدوم شدن تعدادی از محیط بانان کشور در رسانه ها منتشر میشود؛ اخباری که نشان دهنده نبود حمایتهای قانونی مناسب از حافظان محیط زیست است.
روزنامه آرمان- زهرا سلیمانی: چند سالی است که اخبار تلخی از کشته و مصدوم شدن تعدادی از محیط بانان کشور در رسانه ها منتشر میشود؛ اخباری که نشان دهنده نبود حمایتهای قانونی مناسب از حافظان محیط زیست است. تاکنون۱۱۹محیط بان در برخورد با شکارچیان غیرمجاز جان خود را از دست داده و ۳۶۰ نفر نیز با صدمات ناشی از برخورد با شکارچیان دست و پنجه نرم میکنند. محیط بانان افرادی هستند که تحت استخدام سازمان حفاظت محیط زیست به امور حفاظت و کنترل عرصههای طبیعی و حیات وحش کشور مشغول هستند و از نظر قوانین استخدامی، کارمند دولتی محسوب میشوند، اما با توجه به شرایط کاری وضعیتی شبیه نیروهای انتظامی یا شبه نظامی دارند. از جمله مهم ترین مشکلات محیط بانان میتوان به سخت و زیان آور بودن شغل اشاره کرد. هر محیط بان به طور کلی در ماه بین هشت تا ١٨ روز را در مناطق حفاظت شده در ماموریت به سر میبرد. محیط بانان در بسیاری مواقع هنگام رویارویی با شکارچیان غیرمجاز، با خطر درگیری، زخمیشدن و مرگ مواجه هستند و متاسفانه به دلیل خلاهای قانونی اگر در درگیری با شکارچیان غیرمجازی که به روی آنها اسلحه میکشند، اقدام به شلیک کنند و شکارچی کشته شود به جرم قتل زندانی میشوند و ممکن است حتی اعدام هم بشوند. آنچه در ادامه میخوانید نظرات هومان خاکپور، کارشناس محیط زیست، درباره وضعیت محیطبانان است. نقش محیطبانان را در جلوگیری از تخریب محیطزیست چگونه ارزیابی میکنید؟ در اکثر کشورهای پیشرفته باور بر این است که برای حفاظت از محیطزیست باید به ترویج آموزش و ارتقای فرهنگ عمومی پرداخت و به این ترتیب با ایجاد آموزش بین مردم بتوان با ارتقای آگاهی مردم از محیطزیست و طبیعت حفاظت و صیانت کرد. وقتی مشارکت مردم در حفاظت از محیطزیست ارتقا یابد طبیعتا مساله محیطزیست مورد توجه همگان قرار میگیرد. باید در کنار آموزش و مشارکتهای همگانی نیروهایی تحت عنوان محافظان طبیعت و محیطبان نیز وجود داشته باشد تا با اندک افرادی که با وجود آموزشهای محیطزیستی باز هم به دنبال سودجویی و منفعت طلبی هستند برخورد شود. نمی توان بر این باور بود که برخورد با متخلفان بی فایده است و فقط با مشارکت مردم میتوان جلوی بروز این آسیب ها را گرفت. در جوامع توسعه یافته نیز با توجه به مشارکت ها، ارتقای آگاهی و دانایی عمومی با محیطزیست برخورد میشود، اما با این شرایط باز هم حضور محیطبانان و محافظان جنگل ها و مراتع ضروری است. برای مثال در کشورهای توسعه یافته با وجود اینکه مردم از لحاظ فرهنگی از رشد مناسبی برخوردار هستند، اما باز حضور پلیس در محیطهای گوناگون وجود دارد تا با خاطیان احتمالی برخورد کند. وضعیت در طبیعت هم به همین منوال است. نمی توان حضور محیطبانان را به هیچ عنوان منکر شد. هر چند که باید در کنار حضور محیطبانان توجه به مشارکتهای مردمی نیز در اولویت قرار گیرد. حضور محیطبان و مردم برای بها دادن به طبیعت در کنار هم لازم و ملزوم یکدیگر هستند، چون بدون حضور مردم یا صرفا بدون حضور محیطبان هیچ عملکرد مثبتی انجام نمی شود. اما در کشور ما توجه به هر دو بخش مغفول مانده است. این در حالی است که در بحث حفاظت فیزیکی از منابع طبیعی از لحاظ کمی با کمبود شدید نیرو مواجه هستیم و تقریبا در کشور یک دهم استانداردهای جهانی نیروهای محیطبان و محافظان جنگل و مرتع فعالیت میکنند. این عدم تناسب تعداد محافظان در عرصههای مختلف باعث شده تا کیفیت حفاظت و کیفیت پیشگیری در عرصههای محیطزیستی تنزل یابد. وضعیت آموزش به محیــطبانان را چگونه ارزیابی میکنید؟ از لحاظ کمی با کمبود نیرو، محافظ و محیطبان مواجه هستیم، اما همین تعداد محیطبان هم از لحاظ آموزشهای مهارتی با کمبودهای گوناگونی مواجه هستند. متاسفانه تاکنون امکانات و تجهیزات مناسبی در اختیار این جمعیت اندک گذاشته نشده است. این در حالی است که محیطبانان باید از وسایل نقلیه و امکانات مناسب برخوردار باشند. از سوی دیگر این نیروها از آموزشهای سالانه نیز برخوردار نیستند و هنوز این قشر از آگاهی و دانش لازم برای پیشگیری از تخلفات در حوزه محیطزیست برخوردار نیستند. باید در بحث آموزش محیطبانان و آموزش محافظان جنگل تلاش شود. باید برای این افراد از لحاظ فیزیکی و جسمانی برنامههای ورزشی و استقامتی برگزار شود تا به این ترتیب بتوان محیطبانان را هم از لحاظ علم و آگاهی و هم از لحاظ فیزیکی مطابق با استانداردهای روز دنیا تربیت کرد. متاسفانه برخی از مشکلات موجود در قالب امنیت محیطبانان به دلیل عدم وجود آگاهی مناسب این قشر بروز میکند. از سوی دیگر وضعیت دریافتی ها و شرایط مالی متناسب با سختی کار این افراد نیست. اکثر محیطبانان با مشکلات جدی تامین معیشت خانواده مواجه هستند و این امر از لحاظ خانوادگی ذهن آنها را درگیر میکند. از دیگر تبعات کمبود درآمد میتوان عدم انگیزه کاری برای پیشگیری از تخلف در عرصههای طبیعی را برای این قشر برشمرد. باید نحوه پرداختی محیطبانان متناسب با سختی و حساسیت کاری آنها باشد. این قشر از لحاظ روانی در معرض خطر هستند. در این شرایط امکان اینکه محیطبانان از سوی سودجویان و متخلفان تحت تاثیر قرار گیرند افزایش مییابد. باید با تامین نیازهای معیشتی خانواده محیطبانان از شدت دغدغههای این قشر کاسته شود. با وجود حساسیتهای موجود در زمینه شغل محیطبانی به نسبت باید شرایط مناسب از جمله افزایش دریافتی ها و کم و کیف شیوههای بازنشستگی این افراد مورد توجه و رسیدگی قرار گیرد. درباره فعالیت محیطبانان و نگهداری اسلحه چند قانون وجود دارد و طبیعتا برداشتهای متفاوتی نیز از این قوانین اعمال میشود. برای مثال اخیرا شاهد شهادت سه محیطبان بودیم. در این زمینه قوانین چگونه اعمال میشود؟ در این زمینه خلأهای قانونی وجود دارد، اما همه اشکالات موجود را نمی توان به قانون اشاعه داد. در شرایط موجود باید برای رفع خلأهای قانونی حمایتهای قضائی مناسبی از محیطبانان انجام شود تا این قشر با اطمینان بیشتری به فعالیت بپردازند. هم اکنون لایحه حمایت از محیطبانان تهیه شده و از سوی دولت به مجلس ارسال شده است، اما همچنان این لایحه به شکل منفعل در کمیسیونهای مجلس مانده است. انتظار میرود برای ارتقای برنامههای حمایتی از محیطبانان هرچه زودتر این قوانین تصویب شود تا امنیت خاطر نسبی برای این قشر فراهم شود. تاکنون ۱۱۹محیطبان شهید شدهاند. این امر نشان میدهد که هنوز در بخش فرهنگی اقدامات موثری انجام نشده است. در اصل این نارسایی به نگرش عمومی جامعه مربوط میشود و برای ارتقای آن باید از سازمان محیطزیست و دیگر سازمانهای متولی محیطزیست و طبیعت انتظار فعالیت داشت. برای صیانت و نگهداری از محیطزیست باید بخش اجتماعی جامعه وارد عمل شود تا به این ترتیب بتوان خشونت و قانون گریزی را در جامعه تنزل داد. انتظار میرود سازمان محیطزیست و سازمان جنگلها و مراتع نیروهایشان را هم از بعد روحی و روانی و هم از بعد فیزیکی و جسمانی به حدی آماده کنند تا آنها از توان مناسب برای حفاظت از خود برخوردار باشند. در این شرایط محیطبانان با چالاکی و آمادگی لازم میتوانند در مقابل متخلفان ایستادگی کنند. باید سازمان برای محیطبانان دورههای آموزشی را به شکل جدی برگزار کند تا در این شرایط محیطبانان از لحاظ جسمانی و تجهیزات سخت افزاری مجهزتر از گذشته به فعالیت بپردازند. این در حالی است که وقتی محیطبانان توانایی حفاظت از جان خود را داشته باشند به نسبت میزان خطرپذیریشان نیز کاهش مییابد و به این ترتیب خطرات احتمالی برای این قشر کاهش مییابد.