ترامپ در خدمت داعش
در حقیقت، هیچ تفاوتی میان دعاوی ترامپ و داعش وجود ندارد. هر دو معتقدند که میان اسلام و غرب جنگ به پا است.
دیپلماسی ایرانی: پس از سخنرانی کلینتون در کنوانسیون ملی حزب دموکرات، دونالد ترامپ در واکنش به سخنان وی پیامی در توئیتر خود منتشر کرد: «اسلام رادیکال زندگی ما را تهدید می کند و هیلاری کلینتون حتی به خود زحمت نمی دهد نام آن را به زبان آورد.» در حقیقت، هیچ تفاوتی میان دعاوی ترامپ و داعش وجود ندارد. هر دو معتقدند که میان اسلام و غرب جنگ به پا است. درست است که داعش مدعی شده قصد دارد غرب را نابود کند و به اصطلاح خود، کافران را بکشد، اما نباید از عملکرد آن غافل شد: در بیست و سوم ژوئیه، داعش حداقل 80 نفر از شیعیانی که در یک اعتراض مسالمت آمیز در کابل شرکت کرده بودند، کشت. در دوم ژوئیه و در ماه رمضان هم حدود 300 نفر در بازار بغداد به دست این گروه تروریستی کشته شدند. گروه های افراطی مانند داعش و طالبان تنها به اهداف غربی و سبک زندگی آنها حمله نمی کنند، بلکه مدارس، مساجد و مراکز خرید را در کشورهای مسلمان نیز هدف قرار می دهند. اما به نظر می رسد که این واقعیت چندان خوشایند نامزد جمهوری خواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیست. وی از جنگی سخن می گوید که فاقد زمینه است. وی هیچ گاه به این نکته اشاره نکرده است که عمده قربانیان اسلام رادیکال همانا مسلمانان بوده اند. وی معتقد است که همه مسلمانان در به وجود آوردن ترور دخیل هستند. همه ما می دانیم که وی اشتباه می کند. ما می دانیم که گروه های شبه نظامی افراط گرا اسلام را تحریف می کنند تا خشونت های خود را برای کسب قدرت توجیه کنند و کسانی که به این گروه ها می پیوندند و با آنها بیعت می کنند نیز افرادی با مشکلات و آسیب های جدی هستند و به هیچ عنوان نماینده مسلمانان یا مهاجرانی که به غرب آمده اند، نیستند. ترورهای بیشتر در غرب تنها به محبوبیت ترامپ می افزاید و نفرت پراکنی های وی نسبت به مسلمانان در گردهمایی انتخاباتی باعث بیگانه شدن مسلمانانی می شود که پیشتر به خوبی جزئی از جامعه غرب شده بودند. هدف داعش این است که این افراد را از بدنه جامعه غرب جدا کند و هم اکنون ترامپ در حال انجام این اقدام برای آنها است. تا پیش از هفته گذشته، واکنش ها به اهانت های ترامپ به مسلمانان به نسبت آرام و بی سر و صدا صورت می گرفت. اما توهین وی به والدین سرباز مسلمان آمریکایی که در جنگ عراق کشته شده بود، خشم عمومی را برانگیخت. سخنان تند ترامپ نباید صرفا منجر به واکنش به توهین وی به خضرخان و خانواده اش شود. افکار عمومی آمریکا نباید باز به دامن انفعال بیفتد. همه باید به صراحت از ترامپ بخواهند که دست از توهین بردارد و این مهم تنها با فراروایتی محقق می شود که مسلمانان عادی شهروند آمریکا را از تروریست ها تفکیک می کند. نباید شرایط به گونه ای باشد که لازم باشد این افراد دست به اثبات حقانیت خود بزنند، همان طور که خضرخان در کنوانسیون ملی حزب دموکرات در این راستا تلاش کرد. ایفای نقش در پاسخگویی به ترور، هر کس واجد نقشی مهم است وقتی حملات تروریستی در آمریکا و اروپا به وقوع می پیوندد، همگان شگفت زده می شوند. جهان به همدردی با پاریس بعد از حملات ماه نوامبر پرداخت و حادثه اورلاندو نیز همه را اندوهناک کرد. اما جهانیان نسبت به حادثه بغداد یا کابل بی تفاوت بودند. حملات در پیشاور و برخی دیگر از جاها یکی پس از دیگری به وقوع می پیوندد، به طوری که ظاهرا آنها از دست خارج شده است. تا حدودی، این واکنش ها طبیعی است. برخی از شهرها در برخی از کشورهای خاورمیانه عملا به میدان جنگ تبدیل شده اند. طبیعی است که غرب به آنچه از نزدیک شاهد است، بیشتر واکنش نشان می دهد. مردم ترس و وحشت خود از بعضی از حملات تروریستی را با شدت بیشتری در شبکه های اجتماعی بازتاب می دهند. سال 2014 در حمله تروریستی 130 کودک مدرسه ای در پیشاور کشته شدند، اما واکنش ها به حادثه پاریس شدیدتر بود. این نوع واکنش این احساس را به مسلمانان داده که زندگی و جان آنها از ارزش کمتری برخوردار است. پاسخ انتخابی غرب هر چقدر هم که غیرعامدانه باشد میان مسلمانان و غرب فاصله می اندازد و این همان هدفی است که گروه های افراطی دنبال می کنند. رسانه ها و بازتاب اخبار مربوط به حملات تروریستی در رسانه ها نیز اوضاع را بدتر می کند. بازتاب این اخبار نیز عموما با تعصب و تبعیض صورت می گیرد. اگر عامل حمله یک مسلمان و رنگین پوست باشد، بلافاصله مشخصات وی اعلام می شود و قبل از تکمیل بررسی ها، برچسب تروریستی بودن به آن می خورد. هنوز روشن نشده که هدف عمر متین از حمله به کلابی در اورلاندو چه بوده و بررسی ها نیز هنوز تکمیل نشده است، اما همه آن را به عنوان حمله تروریستی پذیرفته اند. در مقابلف زمانی که عامل حمله یک سفیدپوست غیر مسلمان است، تروریستی به حساب نمی آید. واکنش ها به حملاتی از این دست باید نغییر کند و جان همه انسان ها ارزشمند تلقی شود و رسانه ها باید سعی کنند به دور از تعصب های فعلی به بازتاب اخبار بپردازند. در این راستا آمریکا می تواند از آلمان الگو بگیرد.