آیت‌الله مصباح‌: در شرایط خطرناک فرهنگی قرار داریم

رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) با بیان اینکه در شرایط خطرناک فرهنگی قرار داریم، گفت: آیا می‌شود به بهانه آزادی بگوییم مسائل به ما ربطی ندارد، ما کلاه خود را بچسبیم فقط و بگوییم این فقط اختلاف سلیقه است؟

کد خبر : 553226

پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج دانشجویی: آیت‌الله مصباح‌یزدی در جمع دانش‌پژوهان بیست و یکمین دوره طرح ولایت خواهران، با بیان اینکه در کره زمین مجموعه‌ای که این چنین مجتمع از خواهران دانشجو با چنین هدف مقدسی جمع شده باشند وجود ندارد، گفت: در همین لحظه مطمئناً می‌دانیم در روی زمین اجتماعاتی بسیار از دختران وجود دارد که با نیات و تفکرات مختلف از لحاظ ارزش‌ها دقیقا نقطه مقابل این جمع هستند. وی در ادامه به بیان چگونگی رسیدن به حق پرداخت و اظهار داشت: اگر کسی از کره‌ای دیگر به زمین بیاید و این اختلافات در روش و بینش و افکار و رفتار انسان‌ها را ببیند چگونه به انتخاب حق خواهد پرداخت؟ آیا می‌شود به راحتی گفت ما حقیم و آنها باطل؟ آیا این اختلافات را می‌توان مانند اختلاف در سلائق دانست یا اختلافی عمیق وجود دارد؟ مصباح‌یزدی گفت: در پاسخ به این سوال سه پاسخ بیشتر وجود ندارد، یا اینکه بگوییم راه ما درست است، یا بگوییم راه آنها و یا بگوییم همه چیز نسبی است. سوال اینجاست که چگونه باید به اثبات درست بودن راه خود بپردازیم؟ مگر نه این است که دیگرانی همچون بودایی‌ها و یا حتی داعشی‌هایی که این همه جنایت می‌کنند به حقانیت خود اعتقاد دارند؟ کسی که حتی به انتحار هم دست می‌زند مطمئناً برای خود حقی قائل است. اکثریت فریب خورده‌ای که تا این حد حاضرند برای فکر و اعتقاد خود قربانی بدهند قطعاً و لااقل ظن حقانیت برای خود دارند. مصباح‌یزدی تاکید کرد: باید دلیل خوبی برای اثبات درستی راه خود داشته باشیم، تحولاتی که در افکار افراد و گروه‌ها پیدا می‌شود نشانه این است که این اختلاف در اعتقادات است و اختلافات ساده نیست. کسانی که تا دیروز تابع یک مرام و مسلک و آئینی بوده‌اند و امروز در اثر تغییر و تحولی تابع مرام و دین دیگری می‌شوند، کم نیستند. وی با ذکر خاطره‌ای از سفر 25 سال پیش خود به یکی از کشورهای جنوب شرق آسیا، گفت: در سفری که به سنگاپور داشتیم تاجر مسلمانی ما را به منزل خود دعوت کرده بود، سوالی که از این فرد پرسیدم این بود که چگونه این علاقه به ایران و اسلام در شما پیدا شده است که ما را به منزل خود دعوت کردی؟ مصباح‌یزدی ادامه داد: پاسخ این مرد این بود که بنده فردی سنی و وهابی و به شدت معتقد به این بودم که شیعه عامل اختلاف در مسلمانان است و شدیدا ضد شیعه بودم، تا این که با ترجمه‌ای از سخنان امام خمینی آشنا شدم و احساس کردم این سخنان دقیقا حرف اسلام است و حرف حساب و درست در گفتار این مرد است، شیعه شدم و امروز به تبلیغ آن هم می پردازم. وی افزود: از این نمونه ها بسیار زیاد است که در اثر تغییر و تحولاتی، منطق و منش و رفتار و افکار افراد دگرگون می‌شود. رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) با بیان اینکه این تغییر افکار بسیار محتمل است، گفت: اما این تغییر بر چه اساسی صورت می‌گیرد؟ یک سلسله اختلافات در باورها و ارزشها وجود دارد که کم و بیش با اختیار انسانها ارتباط دارد، یعنی تغییر در افراد امری جبری نیست، سلسله عوامل و تحولات اجتماعی و ... دست به دست هم می‌دهند تا تحولات افراد با یک فکر و رفتار و ارزشی شکل بگیرد. وی گفت: اگر بخواهیم بگوییم که افکار ما درست است نیاز به محک داریم تا به اثبات آن بپردازیم. مقیاسی نیاز داریم، و اگر بخواهیم این مقیاس را از فرد دیگری به عاریه بگیریم هم این سوال پیش می‌آید که آن فرد دلیلش چیست و چگونه آن را ثابت می‌کند. لذا باید این محک و معیار درستی و حقانیت خود را خودمان به آن برسیم. مصباح‌یزدی ادامه داد: برای این مساله نیاز به نیروی عقلی داریم که با بکار گیری آن بتوانیم به اثبات حق بپردازیم. خداوند انسانها را به گونه‌ای خلق کرده است که بتواند خوب و بد را تشخیص دهد و لذا هر فردی قادر به تشخیص درست و غلط با تلاش خود و نیرویی که کسب می‌کند، هست. رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) گفت: مذمت و تعریف دیگران، همه و همه با استفاده از این نیروی تشخیص درست و غلط است که صورت می‌گیرد. اگر این نیرو نبود خدا حجتی بر گردن ما نمی‌نهاد و هیچ مسئولیتی هم نداشتیم در این زمینه. وی اظهار داشت: باید ببینیم عقل را در چه چیزی و به چه صورتی باید به کار بگیریم که اولویت داشته باشد. اگر نتوانیم این معادله را حل کنیم و به شناخت درست برسیم ضرری کرده‌ایم که به هیچ وجه قابل جبران نیست. اینکه نتوانیم بگوییم بت پرستی حق است یا خداپرستی و یا‌ الحاد و هیچ پرستی و یا انسان پرستی ضرر کرده‌ایم، ساده نیست که بگوییم اینها اختلاف سلیقه است. مصباح‌یزدی افزود: اگر در مساله مهمی به نام خداپرستی و دین داری کسی محروم از کشف حقیقت شود با وجود اینکه می‌توانست به دنبال آن برود، بسیار خسران دیده است، ضرری بی نهایت کرده است. محروم کردن خود از شناخت حق یعنی هم از نفع بی نهایت خود را محروم کرده‌ایم و هم به ضرر بی‌نهایت رسیده‌ایم. وی تصریح کرد: ما شیعه هستیم و مکتبی که امام حسین دارد و این همه بزرگ به همین راحتی شکست نمی‌خورد و دچار تغییر نمی‌شود. اما گاهی بعد از سالها همین مسلمانان و شیعیان راهی رفته‌اند که به شک در آن افتاده‌اند و یا حتی در مواردی نادر دین و مذهب خود را تغییر داده‌اند. وی گفت: هر چند این مساله بسیار کم است اما حتی در صورت وجود یک نفر که دچار چنین ضرر نامتناهی شود هم خیلی بد و تاسف بار است. از کجا بدانیم که خود ما و یا نزدیکان ما مصداق این ضرر نمی شوند؟ البته ضرایب این انحرافات هم مراتب متعددی دارد. مصباح با بیان اینکه در شرایط خطرناک فرهنگی قرارداریم، عنوان داشت: مسلمان شیعه کم نیست که عقائد انحرافی و خرافی و حتی رفتار زشت و آلوده به گناه داشته باشد. مخصوصاً در این زمان که عوامل اختلاط فرهنگ و تغییر بسیار زیاد است که با هیچ دوره‌ای و زمانی قابل مقایسه نیست. وی گفت: در هیچ زمان و دوره‌ای اینگونه نبوده است که امروز جوامع ما با تحولات نامطبوع و غلط فرهنگی دست و پنجه نرم می‌کند. امروز در جیب هر فردی این عوامل انحطاط وجود دارد، در چه دوره‌ای این مقدار انحطاط به انسان نزدیک بوده است؟ آیا می‌شود به بهانه آزادی بگوییم به ما ربطی ندارد، ما کلاه خود را بچسبیم فقط و بگوییم این فقط اختلاف سلیقه است؟ وی با طرح مفهوم شناخت در مساله اعتقادات گفت:اگر بخواهیم به چنین مشکلات و انحرافاتی دچار نشویم باید چه کنیم؟بدون شک هیچ پدیده انسانی نیست که تک عاملی باشد. هر رفتار و گفتار و باور و ارزشی عوامل مختلفی در تحقق آن وجود دارد.در همه این ها یک شرط لازم وجود دارد و آن هم کج فهمی،ندانستن و ضعف شناخت است. موارد بسیار نادری از انحراف هست که این عامل دلیل آن نبوده باشد. مصباح یزدی با بیان اینکه اشکال در شناخت است که باور ما را درست شکل نمی دهد، گفت: کسانی که زمانی فکر می‌کردیم از ارادتمندان جدی امام عصر هستند بعد از مدتی با ترک آن گرایش در اصل تشیع و مذهب تشکیک وارد کرده اند. وی افزود: کسانی بودند که برای این الحاد خود دلایلی هم داشتند و کارشان به جایی رسید که در دانشکده الهیات در کرسی استادی همه دلایل اثبات خدا را مخدوش می دانستند. کسی بود که می‌گفت من خداوند را دلی شناختم و اثبات عقلی و فلسفی را قبول نداشت. مصباح‌یزدی تاکید کرد: می گفتند صفات خداوند را قبول نداریم، مثلا می‌گفتند مگر نمی‌گویید خداوند دروغ مصلحتی را جایز دانسته، از کجا معلوم هرچه خدا می‌گوید راست است؟ شاید دروغ مصلحتی باشد! با این حرف و استدلال عصمت را زیر سوال برده است؛ خداوند راستگو نیست، پیغمبرهایی که فرستاده است هم مشکل دارد. وی با تاکید بر اینکه اگر شناخت و اعتقاد مشکل پیدا کرد سقوط نزدیک است، افزود: در برابر این انحراف راهی جز تقویت پایه‌های اعتقادی خود و کسب معرفت و شناخت درست نداریم. اگر شناخت و اعتقاد مشکل پیدا کرد سقوط نزدیک است. باید به حداقلی رسید تا در برابر انحرافات ایزوله باشیم. برای این مساله باید سه کار انجام شود؛ اول ضروریات شناخت و اعتقادات را خوب بدانیم.دوم، در معرض شبهه‌ها و خطرهای مهم مجهز شویم و سوم اینکه در یک رشته خاص به تخصص برسیم. علامه مصباح ادامه داد: شرط اول مسلمانی این است که ضروریات دین خود را خوب بشناسیم. دوم نسبت به برخی ضروریاتی که در معرض خطر است تجهیز شویم و به سمت تقویت آن برویم و سوم هم در یک رشته شغل خود را انتخاب کنیم و یا متخصص شویم در آن. وی افزود: بخش اول بعد از انقلاب خوب رشد کرده است و همه به طور نسبی ضروریات دین را می دانند.در سطح دوم نگرانی وجود دارد و باید در برابر مسائلی که در معرض شبهات سنگین و تشکیک هستند کار کنیم. باید به داد جوانان در معرض شبهه برسیم تا لا اقل مطمئن شویم در جامعه اسلامی از انحراف فکری مصون هستیم. در بخش سوم هم متخصص داریم ولی کم. این استاد حوزه علمیه خطاب به دانشجویان حاضر در دوره عنوان داشت:همه این موارد گفته شد تا جایگاه طرح ولایت را بشناسید. دراین دوره کوتاه مدت مسائلی که در 12 سال مدرسه و 4 سال دانشگاه نیاموخته‌اید ولی به آن نیاز دارید را در حدی که بشود در برابر این تهدیدات ایستاد می‌آموزید. وی گفت: اگر کسی بگوید بسیاری از مسئولین سطح بالای کشور در همین معلومات پایشان می‌لنگد، بی‌ربط نگفته است. قدر این دوره را بدانید و از این مقطع تاریخی زندگی خوب بهره بگیرید و بدانید که انسان در این کره خاکی چکاره است؟ و در این مقطع تاریخی در این جهان چه نقشی داریم. این‌ها حتی در کتابهای دوران طلبگی هم نیست.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: