در افشای اطلاعات محرمانه ایران برد
دو کشور قدرتمند و تأثیرگذاری که سال ها با یکدیگر روابط رسمی سیاسی و دیپلماتیک نداشته و تنها ارتباطشان مطرح کردن گاه و بی گاه اتهاماتی مبنی بر خصومت و دشمنی دیگری بوده است، حال پس از سال ها در یک زمینه (برنامه هسته ای ایران) با یکدیگر به توافق رسیده اند.
دیپلماسی ایرانی: با نزدیک شدن به روز خبر نگار در ایران، خبرنگاران جهانی نیز با انتشار مطالبی جدید در مورد برجام و مذاکرات اخیر بین ایران و ایالات متحده آمریکا، هر روز از جنبه هایی جدید از این توافقات رونمایی کرده و روند مسائل سیاسی و جایگاه سیاستمداران را در ایران و آمریکا، تحت تأثیر قلم خود قرار می دهند. بعد از آنکه خبرگزاری امریکایی آسوشیتدپرس با استناد به یک سند محرمانه مرتبط با توافق هسته ای ایران، ادعاهای جدیدی درباره این توافق مطرح کرد و مدعی شد ۱۱ سال بعد از اجرای برجام جمهوری اسلامی ایران می تواند سرعت غنی سازی خود را با دو برابر سرعت فعلی به پیش ببرد، حال در هفته گذشته نیز روزنامه وال استریت ژورنال به نقل از مقام هایی که نامشان فاش نشده گزارش داده است که آمریکا در ماه ژانویه همزمان با آزادی ۴ آمریکایی زندانی در ایران معادل ۴۰۰ میلیون دلار پول نقد را به صورت محرمانه با هواپیما به ایران فرستاده است. هر چند یک بعد این قضیه اهمیت نقش خبرنگاران در اطلاع رسانی عمومی و تحت تأثیر قرار دادن مناسبات جهان سیاست است؛ اما از منظر توافقات پسا برجام اطلاعات جدید فاش شده می تواند حاوی نکات مهمی در رابطه با مذاکرات بین ایران و ایالات متحده آمریکا باشد. در درجه نخست به نظر می رسد خلاف نظر بسیاری از منتقدان داخلی برجام، مذاکرات صورت گرفته چندان هم برای کشور بی ثمر نبوده و جمهوری اسلامی ایران توانسته است پس از سال ها بلوکه شدن اموال و دارائی هایش در ایالات متحده، 400 میلیون دلار موجودی صندوق سپرده کشور را که در دوران پهلوی برای خرید تجهیزات نظامی از آمریکا اختصاص یافته بود؛ اما پس از گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در تهران، مسدود شد را با بهره تعلق گرفته به این پول یعنی ۱.۳ میلیارد دلار ، پس بگیرد. هر چند برخی منتقدان برجام مدعی اند که پس گرفتن این پول ربطی به برجام نداشته؛ اما سخنان اوباما که روز ۱۷ ژانویه در کاخ سفید گفته بود: "با انجام توافق اتمی و آزادی زندانیان، وقت آن بود که این اختلاف هم حل شود"، به خوبی نشان می دهد که آزاد سازی این اموال نیز در چارچوب مذاکرات برجام و پسا برجام امکانپذیر شده است. نکته دیگر هجمه بی سابقه جمهوری خواهان به دولت اوباما و همچنین هیلاری کلینتون برای پرداخت این بدهی ها به ایران است. این امر ضمن اینکه شکاف موجود در ایالات متحده نسبت به برجام را نشان می دهد، تأکیدی بر این ماجراست که جمهوری خواهان آمریکا با فرایند کلی برجام موافق نبوده و آن را در راستای قدرت یابی ایران ارزیابی می کنند. بر این اساس این احتمال وجود دارد که در صورت پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری این کشور در آبان 1395، اجرای برجام نیز تا حدی با مشکل مواجه شود. هر چند بر اساس توافقات صورت گرفته، هر گونه نقض و عدم اجرای برجام از سوی طرف مقابل با اقدام متقابل جمهوری اسلامی ایران مواجه می شود؛ اما به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران باید از سه ماهه باقی مانده از دولت اوباما استفاده کرده و هر چه سریع تر بقیه اقساط مربوط به اموال بلوکه شده کشور را هم پس بگیرد. اما نکته آخر که از فاش شدن ماجرای پرداخت پول به ایران برداشت می شود، حجم انتقادات از برجام است که در هر دو سوی ماجرا یعنی هم ایران و هم ایالات متحده مطرح شده است. دو کشور قدرتمند و تأثیرگذاری که سال ها با یکدیگر روابط رسمی سیاسی و دیپلماتیک نداشته و تنها ارتباطشان مطرح کردن گاه و بی گاه اتهاماتی مبنی بر خصومت و دشمنی دیگری بوده است، حال پس از سال ها در یک زمینه (برنامه هسته ای ایران) با یکدیگر به توافق رسیده اند. طبیعی است که چنین توافق محدودی به حل مشکلات اساسی، ساختاری و تاریخی موجود بین دو کشور کمکی نمی کند و توافق دو دشمن عاری از حاشیه های سیاسی نخواهد بود؛ اما واقعیت این است که برجام همان چیزی است که قرار بود باشد. توافقی بر مبنای "قاعده بازی برد- برد" برای حل مشکلاتی که دو طرف آن دو قدرت منطقه ای و جهانی با دو رویکرد مختلف و متضاد بودند و برای آن هیچ راه حل بلند مدتی جز مذاکره یا جنگ وجود نداشت. حال در شرایطی که اطلاعات اخیر فاش شده همگی نشان از "بردهایی" هستند که ایران در مذاکرات هسته ای داشته است، شاید بتوان با نگرشی متفاوت به آن نگریست و از آن انتظاراتی در حد و اندازه های واقعی داشت.