سناریوی شش مأمور قلابی برای کشف لوح هخامنشی
مردان ناشناس پس از سرقت جواهرات ، چشمهای مرد عتیقه فروش را بسته و او را سوار یک خودرو پژوکردند وبه راه افتادند
کد خبر :
552396
روزنامه ایران: 6 مرد تبهکار حرفهای برای سرقت لوح سنگی دوران هخامنشی از خانه یکی از عتیقه فروشان خیابان فردوسی، بهعنوان مأمور ویژه و با در دست داشتن حکم قضایی جعلی وارد خانهاش شدند. آنها پس از سرقت جواهرات ونقره جات 500 میلیون تومانی، مرد عتیقه فروش را هم ربودند تا مخفیگاه یک لوح سنگی را فاش کند.
ساعت 5 بعد از ظهر دوم اردیبهشت امسال زنگ خانه ویلایی مرد نقره فروش به صدا درآمد و مرد ناشناسی که خود رامأمور معرفی میکرد از او خواست خیلی سریع در را باز کند. مرد نقره فروش که پیمان نام دارد باترس به طرف در ورودی ساختمان رفت و پس از باز کردن در خانه مرد جوانی را دید که با حکم قضایی (قلابی) از او خواست اجازه دهد به همراه 5 مأمور-قلابی- دیگربرای بازرسی وارد خانهاش شوند. چارهای نبود و او در برابر حکم قضایی نمیتوانست حرفی بزند. پس به ناچار از مقابل در کنار رفت و به 6 مرد اجازه داد تا وارد شوند و خانه را بگردند. از آنجا که تمامی آنها دستگاه بیسیم و اسلحه داشتند همین موضوع صاحب خانه را به یقین انداخته بود که آنها مأموران ویژ ه هستند.
از سوی دیگر، شش مرد ناشناس با ورود به زیرزمین خانه ویلایی یک عدد سرویس برلیان، یک سرویس زمرد، 5 سرویس طلا، 78 انگشتر نقره، آیینه نقره و ساعت مچی نقره را داخل گونی ریخته و ازپیمان - مرد عتیقه فروش- خواستند همراه آنها و برای پاسخگویی برود.مردان ناشناس سپس چشمهای مرد عتیقه فروش را بسته و او را سوار یک خودرو پژوکردند وبه راه افتادند. در بین راه مردان ناشناس او را تهدید کردند که در صورت اعتراف نکردن به محل مخفی کردن لوح هخامنشی 5 سال حبس ومجازاتهای سنگینی در انتظارش است.بنابراین ربایندگان ضمن بازجویی ساختگی از او خواستند مخفیگاه لوح هخامنشی را فاش کند.اما طولی نکشید که پیمان متوجه شد آنها سارقانی هستند که با این ترفند حدود 500 میلیون تومان از اموال موجود در خانهاش را سرقت کرده و او را ربودهاند. سرانجام پس از 7 ساعت پرسه زنی در سطح شهرودرحالی که اومی گفت هیچ اطلاعی درباره لوح ندارد به ناچارکنار بزرگراهی رهایش کرده و گریختند.مرد نقره فروش که پی برده بود در دام سارقان آدم ربا افتاده بلافاصله موضوع را به پلیس گزارش کرد و مدعی شد که یکی از 6 مرد خشن را میشناسد. او جعفر نام داشت و با یکی از عتیقه فروشها آشنا
بود.
بدین ترتیب به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، تحقیقات در این باره آغاز شد و جعفر به دام افتاد. او وقتی روبهروی بازپرس ویژه سرقت قرار گرفت، ادعای عجیبی مطرح کرد و گفت: ما قربانی نقشه یک کلاهبرداری طراحی شده ازسوی مرد نقره فروش شدهایم. زیرا مدتی قبل یکی از دوستانم از لوح سنگی خبر داد که پیدا کرده بود و از من خواست برای فروش لوح، مشتری پیدا کنم.
من هم با یکی از دوستانم موضوع را در میان گذاشتم که اوهم مرد نقره فروش را معرفی کرد. با پیمان تماس گرفتم و چند روز بعد او به همراه یکی از دوستانم به شهرستانی که لوح سنگی را در آن جا پیدا کرده بودند آمد. وی پس ازبررسیها گفت: لوح متعلق به دوره هخامنشیان است.بعد هم مدعی شد یک مشتری خارجی برایش دارد.او این را هم گفت در این معامله هر کدام از طرفین یک میلیارد تومان سود میبرند. بنابراین ما هم لوح را برای فروش به او دادیم.
اما بعد از آن دیگر مرد نقره فروش را ندیدم و هر بار که سراغ لوح را از او گرفتم جوابهای سر بالا داد. ما هم با این احتمال که لوح را فروخته و سهممان را بالا کشیده، تصمیم گرفتیم مرد نقره فروش را گروگان بگیریم تا لوح را به دست آوریم.آن روز هم آخرین دیدار ما با این افراد بود و دیگر آنها را ندیدهایم. هرچه به آنها زنگ میزدیم یا جواب نمیدادند یا جوابشان سر بالا بود. همین شد که احساس کردیم سرمان کلاه رفته است و آنها پس از فروش لوح عتیقه سهم ما را بالا کشیدهاند. در چنین شرایطی بود که تصمیم به انتقام گرفتیم و با خرید تجهیزات نظامی راهی تهران شدیم و نقشه سرقت و گروگانگیری را اجرا کردیم.
پس از این اعتراف دو متهم دیگر در این پرونده هم دستگیر شدند و هر 3 در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفتند. تحقیقات برای رفع ابهامهای موجود درپرونده و دستگیری سایرمتهمان دراین باره ادامه دارد.