آیا روزنامهنگاری در حال انقراض است؟
برایان سویلز، آیندهپژوه و تحلیلگر فضای دیجیتال، در سال 2007، مقالهای با عنوان «روزنامهنگاری نمرده اما روزنامهها میمیرند» نوشت. گرچه 2007 سالی بود که عرضه نسل اول آیفون نوید روند خوبی را در دنیای دیجیتال میداد، با این حال پیشبینیهای «مرگ تدریجی روزنامهها» چندان وسعتی نداشت.
مقالهای دیگر در «وسترن ژورنالیسم» ابعاد دیگر این قضیه را بازگو میکند: ظاهراً سهامداران رسانههای عمومی از پرداخت حقوقهای بالا به روزنامهنگاران سرشناسی که مردم کمتر و کمتر به خواندن مطالبشان رغبت میکنند، خسته شدهاند. صنعت رسانه در تلاش است با این واقعیت کنار بیاید که تنها نسلهای قدیمیتر هنوز به خواندن روزنامه و گوش دادن به رادیو یا حتی دیدن اخبار شبانگاهی میپردازند. اما نسل هزاره رفتار دیگری دارند: آنها اخبار را پس از اینکه دوازده ساعت برخط (آنلاین) بوده، کهنه خواهند یافت؛ جایی که قبل از اینکه برای چاپ به اتاق خبر برسد از طریق شبکههای اجتماعی بازیافت و بازآورده و بازقالببندی شده است. با توجه به این، گرچه اخبار تلویزیونی چرخه کوتاهتری دارند، اما نسل هزاره آنقدر با گوشی هوشمند خود مشغول است که نمیرسد اخبار را از تلویزیون تماشا کند. چرا باید زحمت روشن کردن آن را در بخش خبری ساعت 21 به خود بدهد وقتی که هر خبر تازهای را در وقت خودش میتواند دنبال کند؟ در نتیجه خبرنگارانِ امروز با تعداد کلیک و اشتراکگذاری و نظراتی که تولید میکنند رسمیت خواهند یافت. بدون بازدید از صفحه، او بیکار خواهد بود.
با این حساب آیا روزنامهنگاری مستقل به حیات خود ادامه خواهد داد؟ سانتوز معتقد است که عادتهای فعلی، تمامیت روزنامهنگاری را به خطر انداختهاند و آنچه را «ارزش خبری» نام دارد آلوده کردهاند. با این حال منابع موثق منسوخ نخواهند شد؛ «نقش خبرنگاران حرفهای تنها مطلع کردن ما از آنچه رخ میدهد نیست بلکه آنان به شیوهای که ما بتوانیم درک کنیم، رویدادها را تفسیر، تشریح و ترجمه میکنند. آنان بافت تاریخی، پسزمینه و پیوند رویدادها به تصاویر را به دست میدهند؛ کاری که روند یک هشتگ در توئیتر قادر به انجام آن نیست.»
سالیان سال، محققان و منتقدان اجتماعی نگران نسلهای جدید بودند که کمتر از نسلهای قبلی و دوران پیشادیجیتال به اخبار علاقهمند هستند. در حالی که نسلهای قبلی روزنامهها را میخوانند، کانالهای خبری را میبینند و اغلب اخبار را دنبال میکنند، اما نسل هزاره وقت بیشتری را در شبکههای اجتماعی سپری میکنند و آگاهی آنان از جهان از طریق کشف اتفاقی و تصادفی اخبار در همین شبکهها انجام میگیرد. اما واقعیت این است که نسل هزاره از این شبکهها اخبار را میجوید. مطابق آمارها درصد بالایی از استفادهکنندگان شبکههای اجتماعی اذعان کردهاند که اطلاع از اخبار مهمترین انگیزه آنان در استفاده از این برنامهها است. در حقیقت با نفوذ شبکههای اجتماعی بر رسانهها، منصفانه است که بپرسیم آیا این شبکهها برای اخبار فوری و مهم تبدیل به یک ابزار مناسب نشدهاند؟ در هر صورت بدون شک روزنامهنگاری، آن ابزاری که به کار گرفته میشود، نیست. قبل از آنکه بخواهیم آن را مرده فرض کنیم، مهم است که جهان در حال تغییر و پیشرفتهای فناورانه را مد نظر قرار دهیم. و نیز کسانی که میخواهند با رسانههای خبری کار کنند برای حفظ خوشنامی تاریخی روزنامهنگاری باید خود را با این تحولات همراه کنند. در تماس بودن با جهان مهمترین بخش از زندگی نسل هزاره است و همین نویدی است برای آینده روزنامهنگاری.