آقای روحانی! به جای آسمان به چاه پیش‌رویتان بنگرید

در حال حاضر دولت یازدهم که در مراحل مختلف انجام برجام هزینه زیادی را به خاطر غفلت از فضاهای مختلف کشور اعم از اقتصاد، فرهنگ و … به کشور تحمیل کرده است. در حالتی انفعالی به جای جبران مافات و حل مشکلات کشور به دنبال آمارسازی‌های خیالی از اقدامات صورت گرفته در این سه سال است. آمارهایی که با واقعیات جامعه فاصله زیادی دارد.

کد خبر : 551156
سرویس سیاسی فردا؛ محمد عبدالهی: سه سال از آغاز به کار دولت آقای روحانی گذشت؛ اکنون این دولت به آخر راه خود نزدیک شده؛ در حالی که هنوز وعده‌های انتخاباتی رییس جمهور در آغاز راه فراموش نشده است. دولت در طول این مدت با نادیده گرفتن ظرفیت‌های داخلی؛ همه مشکلات کشور را به سیاست خارجه گره زد و تمام انرژی خود را صرف توافق نافرجام برجام کرد. از این منظر می‌توان دوران ریاست جمهوری روحانی را به چند بخش تقسیم کرد:
۱. برجام زدگی و گره زدن تمام مشکلات به برجام:

در این مرحله دولت اولا سعی می‌کرد وضعیت کشور را بحرانی جلوه دهد؛ دوم در حالیکه حل تمامی مشکلات را به برجام گره می‌زد بر فواید این توافق بر اقتصاد کشور تمرکز افراطی داشت و سوم نهادهای قانونی کشور را در تصویب فوری برجام، تحت فشار قرار می‌داد. هرچند دولت با تحریک انتظارات مردمی نسبت به توافق هسته‌ای توانست برجام پر از نقص را به مرحله اجرا برساند، اما در همان مقطع بارها کارشناسان به دولت هشدار دادند که پمپاژ انتظارات نادرست به افکار عمومی، به زودی دامان دولت را خواهد گرفت. ۲. تلاش برای رسیدن به برجام 1 و 2 و 3 و ... در این مرحله رئیس جمهور، علارغم عهد شکنی‌های آمریکا، همچنان از هر تریبونی برای بهشت نشان دادن فضای پسابرجام و فتح‌الفتوح خوانی برجام استفاده می‌کرد و دائماً از تحولاتی عظیم در پسابرجام سخن می‌گفت؛ چون این آب‌نبات زیر دهانشان مزه کرد سخن از برجام 2 و 3 و 4 به میان آوردند و آن را راه حل مشکلات معرفی کردند. احتمالا رییس جمهور از به کار بردن مداوم این واژه قصد داشت آنچه را موفقیت دیپلماسی خود در پرونده هسته‌ای می‌دانست، به رخ منتقدان بکشد. اما فارغ از این موضوع، معانی دیگری در پس بازی با این الفاظ نهفته است. واقعیت اینست که برجام 2 چیزی نیست جز فاصله گرفتن از مقاومت منطقه، حزب‌الله لبنان، حماس، حشد الشعبی، جهاد اسلامی و بطور کلی تمام مظلومان جهان که از جمله مهمترین مولفه‌های قدرت جمهوری اسلامی ایران هستند. در واقع مطرح شدن برجام 2، 3 و 4 پس از برجام، دامی برای انقلاب اسلامی بود که رهبر معظم انقلاب با هوشمندی و ژرف‌اندیشی خط آمریکا را خواندند و مانع تحقق آن شدند. ۳. تلاش برای اجباری شدن درک دستاوردهای برجام

در حال حاضر «هر کس از لغو تحریم‌ها خوشحال نشود باید در ایرانی بودن او شک کنیم» این قبیل اظهارات که نوعی توهین آشکار به ملت ایران است؛ در حالی که بد عهدی‌های آمریکا در همان آغاز راه بر همگان روشن شد؛ بار‌ها و بارها از سوی دولت و حامیان آن شنیده شده است. تلاش برای اجباری شدن لمس دستاوردهای برجام، یکی دیگر از راه‌های ممکن برای عبور بی‌سر و صدا از شکست وعده‌های برجامی دولت و اصلاح‌طلبان به مردم به شمار می‌آید.
۴. مقصر تراشی برای بی دستاوردی برجام

پس از روشن شدن بی‌دستاوردی مذاکرات برای مردم؛ و ناکام ماندن روشهای سرپوش گذاشتن بر این شکست؛ دولت و حامیان آن ، در یک سالگی برجام، به «مقصرتراشی برای بی‌دستاوردی برجام» روی آورده است. روشی که در پیشابرجام هم سابقه داشت. ولی‌الله سیف و اسحاق جهانگیری، رئیس بانک مرکزی و معاون اول دولت یازدهم در این زمینه صراحتاً صحبت‌هایی را طرح کرده مبنی بر اینکه دست‌هایی ناپاک در کارند تا نگذارند دستاوردهای برجام آشکار شود! ۵. انفعال دولت در برابر مشکلات کشور در حال حاضر دولت یازدهم که در مراحل مختلف انجام برجام هزینه زیادی را به خاطر غفلت از فضاهای مختلف کشور اعم از اقتصاد، فرهنگ و … به کشور تحمیل کرده است. در حالتی انفعالی به جای جبران مافات و حل مشکلات کشور به دنبال آمارسازی‌های خیالی از اقدامات صورت گرفته در این سه سال است. آمارهایی که با واقعیات جامعه فاصله زیادی دارد. آمارهای واقعی در بررسی‌های مختلف به ما می‌گوید که در عرض این سه سال کارخانه‌های بسیاری در کشور تعطیل شده و چرخ تولید و سرمایه گذاری مولد کاملاً خوابیده است و این را نه آمار داخلی بلکه آمار جهانی نیز به عینه نشان می‌دهد. بهتر است دولت در یک سال باقیمانده به جای بازی با کلمات برجام و پسا برجام کمی هم وارد وادی عمل شود و به وضعیت بازار و صنعت بهبود بخشد. دولت اما اگر می‌خواهد زمان باقی‌مانده تا پایان دولت یازدهم را نیز به این بازی‌ها بگذراند بهتر است صریح به مردم آن را بگوید تا در این چند ماه آینده نیز در انتظار بهبود شرایط نباشند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: