امیدواریم اردوغان فهمیده باشد ایران دوست روزهای سخت است
امید می رود شخص آقای اردوغان، به این نتیجه رسیده باشد که ایرانی ها دوستان روزهای سخت ترک ها هستند نه قطری ها و عربستان سعودی و نه کسانی که فقط ترکیه را برای ایدئولوژی، توسعه توهم و توسعه تروریسم در منطقه می خواهند.
دیپلماسی ایرانی: ملت ترکیه با حضور و گام های خود در خیابان نشانه های nation state را به منصه ظهور رساندند. Nation state با حضور و شجاعت مردم در برابر گلوله تانک بیانگر بلوغ اجتماعی است. به همین دلیل اتفاق روی داده میان نهاد دولت - ملت فرصت مغتنم و مبارکی برای حاکمیت ترکیه است. به شرط آن که حاکمیت سیاسی ترکیه موقعیت به دست آمده را از دست ندهد و جامعه ترکیه را به سمت دو قطبی شدن نبرد. نمی توان این موضوع را پنهان کرد که آقای اردوغان دچار یک توهم و مشکلات جدید در اداره و مسایل مربوط به ترکیه شده است. نتیجه اتفاقاتی که در گذشته روی داد، می تواند حوادث امروز باشد. از دو منظر می توان به کودتای ترکیه نگاه کرد. نخست آنکه می توان بر اساس تئوری توطئه به بررسی حوادث اخیر ترکیه پرداخت. بر این اساس، باید گفت که در پشت کودتا دولت و شخص آقای اردوغان قرار داشته اند. موقعیت اردوغان تضعیف شده بود و او در مصاف با روسیه از جانب آمریکا و متحدان اروپایی و ناتو دچار سرافکندگی شده بود. اردوغان تصور می کرد در حادثه سقوط هواپیمای روسی، آمریکا و متحدان غربی در کنارش قرار می گیرند. اما باید گفت که چندان نمی توان قائل به چنین تئوری بود. زیرا دولت ترکیه در چنین جایگاهی قرار نگرفته که برای تثبیت موقعیت خود دست به چنین کاری بزند. البته اشتباهاتی که دولت ترکیه طی روزهای بعد از کودتا انجام داد، چنین تحلیلی را در مجموعه جامعه بین الملل و کنشگران سیاسی تقویت می کند. اردوغان اشتباهات بسیار جدی در قبال ترکیه، لیبی، سوریه و داعش داشت. ترکیه معبر ورود نیروهای داعش در منطقه بود. شاید اردوغان نمی خواست چنین اتفاقاتی روی دهد، اما تروریسم در منطقه متاستاز ]فراگستری به گسترش و مهاجرت سلول های سرطانی از یک بافت به بافت های دیگر، گفته می شود[ کرد. سرانجام متاستاز سلول های تروریستی در یک جایی رقم زده شد. باید پذیرفت که ترکیه در کنار عربستان سعودی و قطر دچار اعوجاجاتی در تصمیم گیری سیاسی در منطقه شدند. هنگام بروز کودتا در ترکیه، وزیر امور خارجه عربستان اعلام کرد که در مسایل داخلی ترکیه دخالت نمی کنیم. از طرفی می دانیم که چنین کودتایی بدون دانستن و اطلاع آمریکایی ها صورت نمی گرفت و قابل تفکیک نیست. بدون تردید آمریکایی ها در این کودتا نقش داشتند، یا اگر قائل به این باشیم که چنین نقشی نداشتند، حداقل نظاره گر بودند. زیرا عملیات هوایی کودتا از فرودگاه انجیرلیک که در اختیار آمریکایی هاست، صورت گرفت. تمام پروازهای نظامی صورت گرفته از سوی ارتش برای حمله به مجلس و نهادهای ترکیه از این فرودگاه انجام شد. اطلاعات ثبت شده گویای این بود که فرودگاه انجیرلیک آماده و در اختیار کودتا بوده است. سوال این است که آیا ترکیه خواهان آن است که با مردم، ملت و منطقه و با شعارها و آرمان هایی که دارد، کشور را اداره کند یا با تکیه بر آمریکا و اسرائیل کشور اداره امور کشور را پیش ببرد؟ بعد از 15 جولای ترکیه با قاطعیت مشاهد کرد که همپیمانان عرب در کنارش قرار نگرفتند. اردوغان آشکارا پی برد که آمریکا نه تنها در کنارش قرار نگرفت، بلکه با تسامح، به روی خودش هم نیاورد. این رسم رفافقت و دوستی نبود. آمریکا باید در ماجرای کودتا به دولت ترکیه پاسخگو باشد. از طرف دیگر اردوغان با چالش جدی در ساختار ترکیه مواجه است. چالش ملی، کردها، پ.ک.ک و امنیت مرزهای جنوبی با عراق و سوریه. ترکیه به جز مرزهایی که با ایران دارد، با تمام کشورهایی که پر از بحران بوده، هم مرز است. اکنون اردوغان با چند بحران جدی مواجه است: بحران نظامیان بحران گولن: شخصیت آقای گولن به گونه ای است که او در نماز خود ایرانیان و شیعیان را نفرین می کرد. گولن یک مبنا، تفکر و ایدئولوژی دارد. بدون تردید آقای گولن با سرویس های اطلاعاتی و پنتاگون _ اداره چهارم _ ارتباط دارد. این چالش جدی اردوغان است. بحران با همپیمانان و کسانی که نهضت اسلامی را آغاز کردند: اردوغان با افرادی مانند عبدالله گل و داوود اوغلو در چالش است. اردوغان در زمان نخست وزیر صحبت از قدرت نخست وزیری _ قدرت محور بودن نخست وزیر_ می کرد، پس از آنکه رییس جمهور شد نیز اعلام کرد که رییس جمهور باید قدرت داشته باشد. اینها چالش های امروز ترکیه فارغ از چالش های گذشته است. اعتقاد بر این است که اردوغان و کنشگران سیاسی که امروز در حاکمیت ترکیه قرار دارند، با وجود همه اختلافات و نامهربانی ها، نزدیک ترین کنشگران سیاسی به ایران هستند. بهترین یاران ما در ترکیه، عبدالله گل و داوود اوغلو هستند. با چنین ادعایی، متعتقدیم اشتباهات استراتژیکی صورت گرفته است. مهمترین مشکل ترکیه امروز، نداستن قدرnation satate است که باید سعی شود جامعه ترکیه دو قطبی نشود. مهمتر آن که بتوان نهاد مهم سیاست را به بهانه سرکوب توطئه از نظامیان خارج کرد. یعنی قدرت برخورد از نظامیان گرفته و در اختیار نیروهای امنیتی گذاشته شود. سرکوب و زهر نیروهای امنیتی بیشتر از نیروهای نظامی است که بخواهند ترکیه را مهار کنند. ایران خواهان آن بود که حوادث مربوط به سقوط هواپیمای روسی و اتفاقات مرتبط با آن در نهایت به عذرخواهی رسمی آقای اردوغان بینجامد. تمام تلاش حاکمیت سیاسی خارجی ایران بر این بود که میان روسیه و ترکیه، پلی ایجاد کند. بدون تردید ایران و ترکیه دو اردوگاه و پایگاه مهم حل مسایل خاورمیانه هستند. از این رو امید می رود دوستان ترک بتوانند از مشکلات عبور کرده و هم بر توطئه های خارجی در ترکیه و هم توطئه های موجود در منطقه فایق آیند. از طرفی امید می رود شخص آقای اردوغان، به این نتیجه رسیده باشد که ایرانی ها دوستان روزهای سخت و دشوار ترک ها هستند و نه قطری ها و عربستان سعودی و نه کسانی که فقط ترکیه را برای ایدئولوژی، توسعه توهم و توسعه تروریسم در منطقه که خاورمیانه را به آشوب کشیده است، می خواهند. بحران تمام نشده و ما در بحران قرار داریم. ایران به واسطه ترکیه در بحران قرار دارد. بحران در منطقه به واسطه ترکیه بیشتر شده است. باید سعی شود در دنیایی که همه به هم متصل هستند، امنیت برقرار شود. امنیت یک امر جمعی و نه فردی است. حیات و امنیت منطقه به تلاش جمعی بستگی دارد و می تواند نتیجه بخش باشد. همکاری و تلاش بی تکلف جمعی می تواند منطقه ای عاری از حضور بیگانه، تروریسم، خشونت و کنشگران دهشناک نظامی باشد و می توان دموکراسی را برای همه کشورهای منطقه به همراه داشته باشد. امنیت مقدمه دموکرسی در آینده منطقه است.