ترامپ و سیاست خارجی آمریکا

مبارزات انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده که تا همین حالا هم طولانی و پرسروصدا بوده، بی‌شک در ماه‌های آینده بیشتر چنین می‌شود؛ چراکه نامزدهای دو طرف که حالا رسما انتخاب شده‌‌اند، در آستانه انتخابات نوامبر با هم رودررو شده‌اند. اما رأی‌دهندگان دو انتخاب روشن پیش‌رو خواهند داشت، به‌ویژه در زمینه سیاست خارجی.

کد خبر : 550405

روزنامه شرق؛ کریستوفر هیل*: مبارزات انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده که تا همین حالا هم طولانی و پرسروصدا بوده، بی‌شک در ماه‌های آینده بیشتر چنین می‌شود؛ چراکه نامزدهای دو طرف که حالا رسما انتخاب شده‌‌اند، در آستانه انتخابات نوامبر با هم رودررو شده‌اند. اما رأی‌دهندگان دو انتخاب روشن پیش‌رو خواهند داشت، به‌ویژه در زمینه سیاست خارجی.

هیلاری کلینتون، نامزد حزب دموکرات، وعده تداوم وضع موجود را داده است. دولت کلینتون شریک دوستان و متحدان آمریکا باقی می‌ماند و این مسئله را برای دشمنان آمریکا روشن می‌کند که اصول گسترده سیاست خارجی آمریکا، تغییری نخواهد کرد. سیاست کنونی ایالات متحده که در قدرت ریشه دارد و با عمل‌گرایی هدایت می‌شود، به‌طورکلی برای چندین دهه در تضمین صلح و ثبات موفق عمل کرده است.
اما در جناح جمهوری‌خواه با نامزدی دونالد ترامپ، دیدگاه‌های کاملا متفاوتی به‌چشم می‌خورد؛ اما درعین‌حال نامزد جمهوری‌خواهان یک مسئله ثانویه است؛ امری که نشانه تحول سریع خود حزب جمهوری‌خواه است چشم‌انداز گمراه‌کننده‌ای برای مخاطبان آمریکایی و خارجی بوده است. مؤسسات حزب جمهوری‌خواه، فصل مقدماتی انتخابات را بدون آنکه کاری بکنند فقط نگران نامزدی ترامپ بودند و در فکر این امر که چگونه اتفاقی مثل نامزدی ترامپ، ممکن است. برای مثال، در ماه مارس ٢٠١٦، صدها نفر از مشاوران حزب جمهوری‌خواه که نماینده طیف وسیعی از دیدگاه‌های سیاست خارجی بودند، با امضای نامه‌ای سرگشاده مخالفت خود را با نامزدی دونالد ترامپ اعلام کردند. درحالی‌که برخی از این مشاوران ممکن است در این پاییز از او حمایت کنند، اطمینانی درباره تعهد او به دیدگاه‌های آنها وجود ندارد. حزب جمهوری‌خواه نامزدی را معرفی کرده که دیدگاهش درباره چشم‌انداز آمریکا آن‌قدر مبهم است که فکر می‌کند این کشور وارد ورطه‌ای شده که هرگز امکان ندارد از آن بیرون بیاید. درحالی‌که بیشتر جهانیان همچنان به ایالات متحده به عنوان رهبر معقول بین‌المللی نگاه می‌کنند، کنگره ملی جمهوری‌خواهان که در کلیولند برگزار شد، جایی که ترامپ به طور رسمی نامزد جمهوری‌خواهان شد، چیزی غیر از ترس و نفرت را برجسته نکرد.
یکی از عناصر درخور توجه در سخنرانی ترامپ در کنگره جمهوری‌خواهان، حمله او به آخرین دولت جمهوری‌خواه بود. او جورج دبلیو بوش را همدست هیلاری کلینتون در درگیری‌های مختلف خارجی مانند جنگ‌ها و بدتر از آن معاملات تجاری، توصیف کرد. بااین‌حال، ترامپ در سخنرانی خود هیچ اشاره‌ای به میراث ١٦٢ساله حزب جمهوری‌خواه نکرد. آبراهام لینکلن؟ فراموشش کن. ژنرال دوایت آیزنهاور، قهرمان جنگ و سازنده سیستم بزرگراه‌های بین ایالتی که ترامپ به ما می‌گوید به طرز خطرناکی ویران شده‌اند؟ هرگز از او نشنیدید؛ و به نظر می‌رسد نمایندگان جمهوری‌خواه هیچ مشکلی با این حذفیات ندارند. کمتر کسی تا پیش از پیروزی ترامپ در دور مقدماتی انتخابات، او را جدی گرفت. حالا اما او نامزد حزب جمهوری‌خواه و پرچمدار ریاست‌جمهوری است؛ اما چگونه این اتفاق افتاد؟
رونالد ریگان، قدیس حامی جمهوری‌خواه مدرن، زمانی می‌گفت دولت مشکل است نه راه‌حل. طنز ماجرا اینجاست که درحال‌حاضر هر جمهوری‌خواهی که نامزد ریاست‌جمهوری می‌شود، خیلی زود کاری با دولتی ندارد که باید درواقع در آن خدمت کند. پس شگفت‌آور نیست رأی‌دهندگان جمهوری‌خواه کسی را نامزد می‌کنند که هرگز در دولت انجام وظیفه نکرده است.
دفاع ملی همواره استثنای این دیدگاه ضددولتی بوده است؛ اما حتی در آن زمینه هم، حزب جمهوری‌خواه تغییر کرده است. ترامپ نشان داده است تعهدات آمریکا در قبال ناتو را زیرپا خواهد گذاشت، به مؤسسات جهانی بی‌اعتنا خواهد بود و تهدیدی است برای مذاکرات آمریکا با کشورهای دیگر؛ چراکه به‌جای گفت‌وگوهای دوطرفه به‌دنبال تسلیم‌شدن کشورها در برابر مواضع ایالات متحده است. بااین‌حال اگر دم‌ودستگاه‌های سیاست خارجی حزب جمهوری‌خواه می‌خواهد بداند سروکله نامزدی مثل ترامپ از کجا پیدا می‌شود، اعضای آن باید به رفتار برخی افراد درون صفوف خود نگاهی بیندازند. کسانی مانند «مکس بوت» که اغلب خواستار استفاده یک‌جانبه از زور در مناطق آشوب‌زده بوده است، راه را برای او هموار کرده‌‌اند؛ حتی اگر آنها امروز از او حمایت نکنند. بر پایه نظرسنجی‌ها و نگاه کارشناسان، ترامپ به احتمال زیاد در ماه نوامبر بازنده خواهد بود. اگر هشت سال گذشته برای جمهوری‌خواهان برای رفع مشکلات حزب‌شان کافی نبوده است، شاید یک دوره چهارساله یا هشت‌ساله کفایت خواهد کرد؛ این امیدواری وجود دارد که آنها موفق شوند. دموکراسی آمریکایی- و سیاست خارجی ایالات متحده- حداقل به دو حزب اصلی نیاز دارد، نه یکی در جریان اصلی و دیگری در دورافتاده‌ترین حاشیه.

*معاون سابق وزیر خارجه ایالات متحده

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: