ماجرای خواستگاری ویژه احمد توکلی/ گمانه‌زنی‌هایی درباره مقصود جناب وزیر از کلمه «این»!/ شروع بازی انتخابات دولتی‌ها با ترس

منتشر نشدن شماره امروز روزنامه وطن امروز، فیش های حقوقی و همچنین موضوع کودتا در ترکیه مهم ترین محور اظهارنظرهای شخصیت های سیاسی و رسانه ای است که بخشی از آن را در ادامه می خوانید.

کد خبر : 549135
سرویس سیاسی فردا: منتشر نشدن شماره امروز روزنامه وطن امروز، فیش های حقوقی و همچنین موضوع کودتا در ترکیه مهم ترین محور اظهارنظرهای شخصیت های سیاسی و رسانه ای است که بخشی از آن را در ادامه می خوانید.
مهدی محمدی ، کارشناس مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت: دولت بازي انتخابات را با ترس آغاز كرده است. حمله به شهردار تهران به تلافي اينكه با وجود قرار داشتن تحت تحريم دولت، شهر را اداره كرده، يا به روزنامه وطن امروز بابت اينكه اهل تعارفات و بده بستان نيست، يا به آن تشكل دانشجويي به دليل قراردادن علامت تعجب جلوي نام "هيئت دولت"، يا به منتقدان برجام به دليل آنكه دوست ندارند وزارت خارجه شان شعبه اي از نهادسخنگويي دولت امريكا باشد، يا ده ها مورد ديگر؛ همه علامت دستپاچگي است. من درك مي كنم. اينكه روزي از راه خواهد رسيد كه برجام نه تنها معجزه نمي كند بلكه ممكن است كور هم بكند، و بدتر از آن، ملت هم ديگر نمي پذيرند "همه چيز تقصير قبلي هاست"، كابوس بزرگي است؛ خيلي بزرگ!
احمد توکلی در خصوص ماجرای ویژه خواستگاریش نوشت: موقع ازدواجم، یک خواستگاری ویژه از همسرم داشتم. دانشجوی مذهبی بودم و مادرم اصرار داشت که دختر خاله‌اش را انتخاب کنم که برادرش همبازی کودکی‌های من بود و گاهی هم به اصرار من او و دختر خاله او را که دو سالی از ما کوچکتر بودند به عنوان نخودی وارد بازی میکردیم.
بعدها که بزرگتر شدیم و من گرایش مذهبی پیدا کردم و او هم در محیط روحانیت بزرگ شده بود معاشرت نداشتیم. چون از روحانیت شهرمان شجاعت مبارزه دیده نمیشد گفتم باید بررسی کنم که آیا این خانم روحیات او به من که انقلابی هستم میخورد و حاضر هست با من زندگی کندیا نه؟ کتابخانه‌ای قبلا به دست مردان پاکی در مغازه ای وجود داشت که کتاب مذهبی امانت میداد. در تابستان 1349 آن را به کمک دوستان به مسجد بردیم و گسترش دادیم. با مشورت برادرش حسین، مسئولیت کتابخانه خانم‌ها را به او سپردم که در این آزمایش موفق بود و کتابهای ممنوعه را هم امانت میداد.
بعد از مدتی مهندسی البته غیرمذهبی، خواستگارش شد. به مادرم گفتم آزمایش خوبی است. اگر جواب مثبت به این خواستگارش بدهد، معلوم می‌شود که به درد من نمی‌خورد. اما شنیدم که گفته من حاضرم همسر یکباربر ساده بشوم؛ اما همسر مهندس غیر‌مذهبی نمی‌شوم.
18 یا 19 ساله بودم که وارد دانشگاه شدم. بین دو ترم دانشگاه از شیراز به تهران و پیش پدر و مادرم در منزل خواهرم رفتم. مادرم به من گفت که دخترخاله‌ام یک خواستگار دانشجوی مهندسی و مذهبی برایش آمده و ممکن است ازدواج کند، می‌خواهی یواشکی با خاله‌ جان صحبت کنم. من هم جواب دادم چرا یواشکی، بلند بلند صحبت کنید!
پس از جلب رضایت پدرم، گفتم خودم به بهشهر می‌روم تا صحبت‌های مقدماتی را بکنم. یک دفتر چهل‌برگ خریدم و 23 صفحه مطلب نوشتم. پشت صفحات را هم سفید باقی گذاشتم و برای ایشان توضیح دادم که من دوبار بازداشت شده‌ام که پدر و مادرم خبر ندارند و در آینده هم به مبارزاتم ادامه خواهم داد و این‌که خیال نکن با یک دانشجوی مهندسی برق دانشگاه شیراز ازدواج کرده‌ای چرا که من در مسیر مبارزه‌ام، ممکن است اخراج شوم، به سربازی فرستاده شوم و یا حتی به زندان بروم یا کشته شوم چرا که پیرو آیت الله خمینی هستم.
تاکید کردم که من زندگی ساده‌ای خواهم داشت و مبل و فرش برای خانه‌ام نمی‌خرم. آیا این نوع زندگی را قبول می‌کنی یا نه؟ در بقیه صفحات هم از آیات قرآن و احادیث و تربیت فرزندان مطالبی را نوشتم .دفتر را برداشتم و به منزل خاله‌ام رفتم. هر چند آدم کم‌رویی نبودم اما هرکار کردم سر حرف را باز کنم، نشد.
موقعی که داشتم از خانه‌شان می‌رفتم، بالای پله‌ها به خاله‌ام گفتم که آمده‌ام از بهیجه خواستگاری کنم و همه خواسته‌هایم را در این دفتر نوشته‌ام. خاله جان با تعجب پرسید این چه طرز خواستگاری کردن است؟ من هم گفتم، عقاید و داستان زندگی مرا بخواند، اگر پسندید آقاجون و مامان برای مراسم رسمی می‌آیند. خاله‌ام همان شب تماس گرفت و من و خواهرم را برای شام به خانه‌اش دعوت کرد. آنجا که رسیدم دختر خاله‌ام دفتر را جلویم گذاشت، یکی یکی صفحات را نگاه کردم و دیدم هیچ جوابی نداده است و خالی است!
نگران شدم تا رسیدم به صفحه آخر که او در یک جمله نوشته بود: من از وضع تو خبر دارم و پای تو واستادم و این زندگی را می‌پسندم. آنجا بود که گل از گلم شکفت و خواستگاری انجام شد. این خانم بزرگوار از سال 49 تا الان که 46 سال می‌شود، همانطور که روز خواستگاری به من گفت عمل کرد.
رضا سراج، کارشناس مسائل سیاسی نوشت: دولت در سال 1394 حداقل دستمزد یک کارگر در ماه را 712٫425 تومان اعلام کرد. در همین سال یک مدیر اشرافی بانکی، طی یک ماموریت کاری! هتل پنج ستاره Grand Hyatt دبی را برای اقامت چند روزه خود انتخاب می کند و هزینه برخی وعده‌های غذایی این مدیر اشرافی 600٫000 تومان (معادل حقوق یکماه یک کارگر) شده است.
سعدالله زارعی ، کارشناس مسائل بین الملل درخصوص کودتای اخیر ترکیه نوشت: ...بنا به آنچه مشاهده می‌شود، اردوغان در نهایت قادر نیست تحول عمده‌ای در ترکیب یک ارتش 300 هزار نفره ایجاد نماید با این وصف می‌توان گفت ارتش زخم‌خورده و عصبانی از تحقیرهایی که پس از کودتا بر آن تحمیل شده است، بعد از مدتی به حالت عادی خود بازمی‌گردد... در عین حال اتصال ارتش به ناتو و پایگاه هوایی اینجرلیک سبب می‌شود تا ارتش کماکان خطوط فاصله خود با دولت و شخص اردوغان را حفظ نماید.
یک طرف دیگر ماجرا «فتح‌الله گولن» است. وی تبلیغ‌کننده نوعی عرفان روشنفکری است که وفادار به متون اسلامی نیست و شریعتی را تبلیغ می‌کند که پایبندی به احکام اسلام در آن ضرورت ندارد این سبب شده است تا سازمان جاسوسی سیا آن را راه حل آمریکا در جهان اسلام تلقی کند و بعد از 22 بهمن 57، آن را مهمترین سد دفاعی غرب در مقابل انقلاب امام خمینی- قدس سره- به حساب آورد.
... غرب و بخصوص آمریکا یک کشور قدرتمند اسلامی و ملتی که با یک نفر دیده شوند را برنمی‌تابند ...از طرف دیگر غربی‌ها در ارزیابی دلایل شکست تحریم‌های گسترده اقتصادی غرب علیه ایران، ترکیه را یک «مقصر مهم» ارزیابی می‌کنند. واقعیت هم این است که رفتار ترکیه در دوره‌ای که فشار تحریم‌ها علیه ایران سخت و سخت‌تر می‌شد، با سیاست‌های غرب علیه ایران هماهنگ نبود...
...اردوغان توانست با در پیش گرفتن سیاست صفر کردن مشکلات با همسایگان در بحران اقتصادی غرب، سود هنگفتی از روسیه و ایران و هم‌پیمانان این دو بدست آورد...
آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها اقدامات دولت اردوغان در حوزه اقتصادی که در عین حال منافع سرشاری هم برای روسیه و ایران در پی داشت را برنمی‌تابند و این موضوع اردوغان را به یک «عنصر نامطلوب» برای آنان تبدیل کرده است.
...این روزها اردوغان آن قدر دچار کیش شخصیت شده است که وقتی از نقش تاثیرگذار عبدالله گل و احمد داوود اوغلو در شکست کودتا سخن به میان آمد واکنش نشان داد و گفت: فقط خدا در خنثی‌سازی کودتا نقش داشته است! این به آن معناست که سیاست واگرایی اردوغان تشدید هم شده است. این مسئله اردوغان را به زودی درگیر انواعی از مشکلات جدید و قدیم خواهد کرد.
اگر اردوغان عاقل باشد باید هم در مقابل فشارهای فزاینده اروپا و آمریکا و هم در مواجهه با تهدیدات فزاینده‌ امنیتی به طور واقعی به سمت ایران بیاید و با اتصال بیشتر به کشوری باثبات، موقعیت کشورش را از بی‌ثباتی خارج سازد ...به نظر می‌آید او بیش از آنکه به برقراری «رابطه استراتژیک» با تهران بیندیشد، به استفاده از کارت ایران برای مهار فشار آمریکا، اروپا و عربستان نگاه می‌کند و این دایره‌ای از عملیات تازه دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی را روبروی ما می‌گشاید و ما می‌توانیم بطور نسبتا محدود از شرایط جدید برای تثبیت موقعیت جبهه مقاومت، به خصوص در سوریه استفاده کنیم.
سید یاسر جبرائیلی ، معاون آموزشی و پژوهشی خبرگزاری فارس نوشت: مجموعه اقدامات پیدا و پنهانی از سوی دولت یازدهم علیه روزنامه وطن امروز در حال انجام است که هدف آن تعطیلی روزنامه از طریق قرار دادن آن در تنگنای مالی و دروغ پردازی درباره عقبه مالی وطن است.
پس از ناکامی در سوء استفاده از ظرفیت های حقوقی و قانونی در اختیار دولت علیه وطن امروز، ظاهرا بنا بر این است که برای بستن_دهان_منتقدان تاکتیک اقدام_فیزیکی نیز آزموده شود. دیروز اثاث وطن امروز به خیابان ریخته شد و امروز وطن امروز منتشر نشده است.
محمد مهدی خالقی ، مستند ساز نوشت: خراب و مست خدایی در "این" چمن امروز / هزار شیشه اگر بشکنی تو معذوری(مولانا)
بعد از آن که وزیر محترم ارشاد فرمودند:
بعد از "این" اگر کسی فیش حقوقی افشا کند، انگیزه سیاسی دارد؛
گمانه زنی هایی درباره مقصود جناب وزیر از کلمه "این" انجام شد:
1- این به معنی زمان است. مثلا این روزها که بیچاره شدیم؛ یا این روزها که تحت فشاریم؛ یا این روزها که حقوق هایمان در حال کم شدن است؛ یا این ماه های باقیمانده تا پایان دولت؛ یا این وقتی که همه خواب بودند یا این دیگه چه وقتی بود برای افشاگری یا ....
2- این نشان دهنده مکان است؛ مثلا این ادارات دولتی که هزینه شان در دولت ما چند برابر شده یا این خانه های اشرافی یا این مسکن مهر مزخرف یا این محله های بالای شهر یا این مناطق مزاحم مستضعف نشین یا این گلزار های شهدا یا این حرم امام حامی مستضعفان و ....
3- این ممکن است نشان دهنده یک مفعوم کلا نامعلوم باشد؛ مثل این فیلمهای سینمایی که مجوز دادیم یا این تئاترهای فاخر یا این جشنواره های کاملا دینی یا این حرکت مد و لباس منتج به لباس ورزشکاران در المپیک یا این حرکت شتابنده به سمت کشف حجاب یا ....
4- این ممکن است نشان دهنده اشخاص باشد؛ مثلا این کله پوکی که نتوانست فیشش را مخفی کند یا این پدر سوخته ای که اولین فیش را منتشر کرد یا این ماهی های مفت آبخور که اسمشان در انگلیسی fish است یا این مار بد قواره رابین هود که دائم فیش فیش می کرد یا این افراطی های بی شناسنامه تمام قفل بی کلید چماقدار تندرو ....
بچه برو از تو کوچه فحش نده به بابات می گم ....
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: