روزنامه شرق: برخی سنگنوشته داریوش را که در آن خشکسالی و دروغ دو عامل ناامنی کشور قلمداد شده است، بهانه کردهاند تا دوره هشتسالهای که آتش بر جان آب افکنده شد و بحران آب را یکی از تهدیدات جدی کشور کرد، پنهان کنند به این امید که سابقه خشکسالی این سرزمین دوهزارو٥٠٠ ساله جلوه کند! هشتسالی که ٧٠ میلیارد مترمکعب آب شیرین فسیلی هزارانساله ایران با توجیه ایجاد شغل برای کشاورزان، فدای تولیدی شد که یا کشاورز انگیزه برداشتن آن محصول را نداشت یا سودش نصیب دلالان و واسطهگران شد و دودش در چشم روستانشینان رفت!
ساختار آب، چنان درهمپیچیده شده است که بهرهبرداران تمایلی به مشارکت ندارند و صاحبان آب هم برای واگذاری تلاش نمیکنند و کشور از «حکمرانی خوب» در مقوله آب محروم شده است. کشورهای همسایه برای جمعآوری آب تلاش میکنند و بیش از ما آبهای رفته را به جوی خود برمیگردانند تا آنجایی که هیرمند که روزگاری ماهی فراوان داشت، اکنون برهوت شده است و تالابهای سرزمینی، آبی در بساط ندارند. اینها در کنار آمار و ارقام تأسفبارتر نشانگر تهدیدی جدی است که همه آن را حس میکنند؛ اما چرا مردم نسبت به آن حساسیت نشان نمیدهند و هرچه مسئولان ذیربط تلاش میکنند، نتیجه عکس میگیرند؟! چون صیانت از منابع آبی نیازمند «محیط اجتماعی» است و اگر در جامعهای احساس زوال اجتماعی حاکم شود، «انفعال» و «تقدیرگرایی» جای خود را به «اعتماد» میسپارد و هرچه برای کاهش مصرف آب و برق استمداد میطلبند کمتر لبیک میشنوند؛ سکوتی که فضای ادراکی جامعه از «همراهی» با آنان را نشان میدهد.
درست مانند روزهای تعطیل که هرچه پیام داده میشود جادهها شلوغ است و گنجایش سفر ندارد، شهروندان کار خود را میکنند حتی اگر مسير چهارساعته را در٢٠ ساعت طی کنند! این را میتوان به افزایش کنش امیال فردی نسبت به جمعی تعبیر کرد. اما آب سرمایه ملی است و مقولهای متفاوت با سفر است. آمارهای تکاندهندهای از شکستهشدن رکورد مصرف آب و برق در روزهای اخیر در سراسر کشور اعلام شده است.
حیات نسل آینده در گرو نحوه مصرف و نگهداری آب است و مشارکت در کاهش مصرف، آبی بر آتش خواهد بود که تأثیر جمعی آن میتواند شعلهاش را بیرمقتر کند؛ همانطوری که با نوشیدن هر جرعه آب، یادی از «تشنهلب کربلا» میکنیم که برای احیای عدالت شهید شد، خوب است فرزندانمان را نیز به یاد آوریم که دیگر دسترسی به آب شیرین ندارند و نسل ما را محکوم خواهند کرد. این یادداشت، حکایت همان سخنوری است که به منبر رفت و گفت خدا پدرتان را بیامرزد اگر یک گام به جلو بیایید و وقتی همگی جلوتر آمدند، از منبر پایین آمد و گفت: همه حرف من برداشتن همین یک گام بود که به همت کنش جمعی در مقابل میل فردی برداشته شد. صرفهجویی در آب و برق نیازمند این گام است!