زنگ خطر انتخابات شوراها در اردوگاه اصلاحطلبان
اصلاحطلبان انتخابات شوراها را فراموش نكنند/ برخي از اميديها عارف را تنها گذاشتند
روزنامه آرمان: مهدي آيتي از فعالان سياسي اردوگاه اصلاحطلبان است كه صراحت از ويژگيهاي اوست؛ چنان كه امروز با وجود تاكيد بر پيروزي روحاني در سال ۹۶ به برخي عملكردهاي او در دولت يازدهم انتقاد وارد ميكند و معتقد است كه در يك سال باقي مانده بايد اين كاستيها جبران شود. آيتي بيش از همه بر موضوع معيشت مردم تاكيد دارد و به تحليل شرايط در صورت تداوم بيكاري جوانان ميپردازد. البته نبايد از نظر دور داشت ميراث اقتصادي خوبي از دولت گذشته به روحاني نرسيده بود. در ادامه متن گفتوگوي مهدي آيتي با «آرمان» را ميخوانيد: چرا بازار انتخابات سال ۹۶ زود داغ شده است؟ طبيعتا هر اندازه به انتخابات نزديكتر ميشويم بازار انتخابات گرمتر و جناحها و احزاب سياسي فعالتر ميشوند. دو جناح بزرگ اصلاحطلبان و اصولگريان هم مشغول آمادهسازي خود براي حضور قدرتمند در اين رقابت هستند. در اين ميان، تعريف و تشكيل جبههای واحد درطيف اصلاحطلبان از اهميت بالايي برخوردار است، جبههای كه حتي از جبهه اصلاحطلبان سابق بزرگتر باشد. اين جبهه بايد شامل اعتداليون و مستقلين هم باشد چرا كه در تقسيمبندي طبقات سياسي معتقديم كه اصلاحطلبان و اصولگرايان هر كدام ۱۵ درصد عضو يا هوادار وفادار دارند اما ۷۰ درصد بدنه اجتماع بدنه مستقلين يا راي خاموش يا راي خاكستري است كه اين ۷۰ درصد خيلي اهميت دارد كه نگاهش به كدام جناح باشد و از چه برنامهها و شعارهايي براي ۹۶ حمايت كند. همزمان با انتخابات رياستجمهوري در سال ۹۶ انتخابات شوراي شهر و روستا هم برگزار خواهد شد. تاثير اين همزماني را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا همانطور كه اشاره كرديد در سال ۹۶ و همزمان با انتخابات رياستجمهوري برگزار ميشود كه اين موضوع اهميت زيادي دارد. شوراهاي اسلامي شهر و روستا كمتر از رياستجمهوري نيست. اشتباه اصلاحطلبان در دوره قبل اين بود كه در سال ۹۲ كاملا تمام تلاش خود را معطوف به انتخابات رياستجمهوري كردند و از شوراهاي شهر و روستا غافل شدند كه باعث شد تعداد زيادي از شوراهاي شهر و روستا در سطح كشور از حضور اصلاحطلبان تهي شود. به هر حال گذشتهها گذشته است. اكنون چه بايد كرد؟ جبهه اصلاحات بايد دو كار انجام دهد؛ نخست اينكه جبهه بزرگ اصلاحات كه اعتدالیون و مستقلين هم عضو آن باشند را تشكيل دهد كه در اين صورت خانواده جبهه اصلاحات بزرگتر ميشود و ميتواند آراي ۷۰ درصد خاموش را جذب خود كند و دومين كار اين است كه از هماکنون جبهه بزرگ اصلاحات در كنار برنامهريزي براي انتخابات رياستجمهوري براي تك تك حوزههاي انتخابيه شهر و روستاها، اعضاي شايسته و لايق را شناسايي و در ليست شوراها قرار دهد. تاثير تعامل شوراي شهر با دولتها چه نتايجي دارد؟ شوراهاي اسلامي از نظر قانوني مستقل از دولت و مجلس و پارلمان محلي هستند. اگر شورا از نظر خط سياسي همسطح و همفكر با رئيسجمهور و دولت يا در تعامل با فراكسيون اميد و اعتدال در مجلس باشند، موتور محرك و مولد سازندگي كشور را دو برابر قدرتمند ميكنند. از سوي ديگر دولت هم نياز دارد از سوي جناحهاي سياسي، احزاب و ان اجي اوها حمايت شود. خود دولت در اين موضوع كوتاهيكرده است. دولت روحاني برنامه مشخصي براي حوزه سياسي و اقتصادي ندارد. در ۳ سال گذشته توجهي به شوراها، احزاب و اصحاب رسانه نكرد و اين بيتوجهي، آشفتگي و بيبرنامگي براي دولت خوب نبود و نيست. دولت بايد در يك سال باقيمانده به خودش بيايد و برنامه مدوني براي شوراها و احزاب و گروهها داشته باشد كه در اين صورت ميتواند در دوره دوم رياستجمهوري با قدرت و پشتوانه قويتري از سوي فراكسيون اعتدال و اميد در مجلس پشتيباني شود و به برنامههاي اقتصادي و سازندگي و معيشت و افزايش توليد و صادرات برسد اما اكنون دچار آشفتگي و بيبرنامگي است. بسياري معتقدند دولت تدبير چكيدهاي از دولت اصلاحات با شعارهاي توسعه اقتصادي و سياسي است. شما اين موضوع را قبول داريد؟ در اينكه بدنه دولت هم از طيف اصلاحطلب وهم اصولگرا تشكيل شده، شكي نيست. روحاني سياست مداري توانا و همچون آيت ا... هاشمي با تدبير ودرايت كار ميكند. اگر شما هاشمي را ليدر اعتداليون بدانيد، اين تفكر اعتدالي به روحاني منتقل شده است و او در تمام عمر كنار آيت ا... هاشمي بوده، چه در جنگ و چه بعد از جنگ و در تمام مسئوليتهايي كه داشته به هاشمي نزديك بوده است. بنابراين الان هم دولتش بيشتر از رنگ و بوي اصلاحات، رنگ و بوي اعتدالي دارد. شايد بتوان اذعان داشت دولت يازدهم ۱۰ تا ۲۰ درصد رنگ و بوي اصلاحات دارد اما به ميزان ۷۰ تا ۸۰ درصد رنگ اعتدالي دارد. در موضوع توسعه سياسي موفقيتهايي داشته اما سطح انتظارات دراين زمينه بالاست. دركارنامه اقتصادي هم عملكرد مثبتي داشته است، اما رفع مشكلات اين حوزه زمانبر است. در بحث سياست خارجي و برجام قدم بسيارخوبي برداشت و در طرح تحول نظام سلامت هم كاركرد خوبي داشته است. پيشنهادهاي شما به دولت چيست؟ دولت از جبهه بزرگي كه ميتوانست پشتيبانش باشد كمي غفلت كرده است؛ جبهه اصلاحات به اضافه اعتدال و مستقلين. اگر دولت آن جبهه بزرگ را پديد آورد، در ۴ سال دوم موفقتر از قبل خواهد بود. با توجه به تركيب مجلس، فكر ميكنيد دولت و شخص رئيسجمهور موفقيتهاي بيشتري كسب خواهند كرد؟ دولت چون از آقاي عارف حمايت نكرد، فراكسيون اميد شكست خورد و آقاي عارف به پايينترين سطح سياسي خود رسيد؛ يعني نه رئيس، نه نايبرئیس، نه رئيس كميسيون و نه رئيس مركز پژوهشها شد. حتي آقاي عارف در رياست فراكسيون اميد هم موفق نبود؛ فراكسيون اميدي كه گمان ميرفت فراكسيون اكثريت مجلس باشد، اكنون فراكسيون اقليت شده است. فراكسيون اكثريت ولايت است كه لاريجاني ليدر آن است. عدم حمايت دولت از آقاي عارف قانوني بود چرا كه يك رئيسجمهور نبايد رويكرد حمايت سياسي داشته باشد. آنچه من گفتم اين معنا را ندارد. روحاني بايد تدبير كند روحاني تدبير لازم براي عرصههاي سياسي و اقتصادي را نشان داده اما هميشه در تمام دنيا اين طور است كه اگر پارلمانها با دولت هماهنگ باشند، موتور محرك نظام دوچندان قدرتمند ميشود. اگر آقای روحاني از اين موضوع استفاده كند، قطعا به نفع دولت وكشوراست. رئيسجمهور بايد بيشتر ميان مردم بيايد. ۳ سال از دولت گذشته و او در كرمانشاه ميگويد به همه قولهايي كه دادم عمل میكنم اين خوب است اما نبايد دير شود، چراكه باعث بدبيني و دلسردي ميشود. روحاني بايد با نخبگان ارتباط صميمي و نزديكتري پيدا كند. روحاني اين هنر را دارد. اما فراموش نكنيد يكي از دلايلي كه آقاي عارف هم موفق نشد، به خودش و روحيات شخصي او مرتبط است و نبايد دولت را مقصر دانست. صدر در صد ربط دارد. از دو سال قبل خبر داشتيم نظر دولت به رياست آقاي لاريجاني است و در همين راستا در جلسات بنياد اميد به آقاي عارف هشدار داديم. آنها معتقد بودند آقاي لاريجاني در مديريت برتر و در ميانه روي هم بهتر است و همين شد كه عارف پايگاه و پشتيباني خودش را از دست داد. همچنين فراموش نكنيد تعدادي از اعضاي ليست اميد در تهران عارف را تنها گذاشتند. يكي از انتقادات اين است كه برخي وعدههاي آقاي روحاني محقق نشده است. چرا؟ دقيقا همين طور است. رئيسجمهور نميتواند طرحي را به يك استان تقديم كند يا ببخشد چون پولي ندارد به كسي ببخشد. طرحهاي عمراني داراي رديف بوجه هستند ودر مجلس تصويب ميشوند. بودجههاي استاني و ملي هم در لايحه بودجه تصويب ميشود و رئيسجمهور حق ندارد يك ريال از آن را جابهجا كند. رئيسجمهور نبايد ايجاد توقع اشتباه در اذهان كند. تصور ميشود رويكرد اصلاحات در برخي موضوعات سهمخواهي از دولت تدبير و اميد است كه همين موضوع به منزله فشار بر دولت است. اصلاحطلبان اگر سهم خواهي كردند حق آنهاست چون در جبهه اصلي حمايت از روحاني بودند و آماری داريم که كمتر از ۵ درصد اصولگرايان به روحاني راي دادند چون خودشان ۴ كانديدا داشتند وهمين الان با صداي بلند اعلام ميكنند روحاني رئيسجمهور منتخب ما نيست. در نتيجه اگر روحاني رئيسجمهوربرخي از اصولگرايان نيست، پس رئيسجمهور كيست؟ او صد در صد رئيسجمهور اصلاحطلبان، اصولگرايان ودرواقع همه مردم است. البته حمايت بزرگان اصلاحات و انصراف عارف درانتخاب روحاني بسيار موثر بود وگرنه قاليباف يا جليلي رئيسجمهور بودند. پس به نظر من سهم خواهي اصلاحطلبان از دولت روحاني درست است. برخي رفتارهاي اصلاحطلبان هم در راستاي اهداف دولت نبود كه نمونه آن رفتار آنها پس از عدم رياست عارف بود. عواملي كه چوب لاي چرخ دولت گذاشتند عوامل پايداري، دلواپسان و اصولگرايان هستند. اصلاحطلبان بزرگوارانه و با مناعت طبع از اين موضوع گذشتند. شما كجا ديديد كه اصلاحطلبان در سهم خواهي از دولت جنجالي درست كرده باشند. البته گاهي گلايه كردند كه چرا آقاي روحاني به نخبگان بيشترتوجه نكرد. چه آنهايي كه در دوره برجام چوب لاي چرخ دولت گذاشتند و چه كساني كه بر موج فيشهاي حقوقي نجومي سوار شده وعليه حسن روحاني و حسين فريدون جوسازي ميكنند، از طيف دلواپس بودند و نه جبهه اصلاحات. اتفاقا كساني كه مانع شتاب دولت شدند همان اصولگراياني هستند كه امروز اعلام ميكنند روحاني را قبول ندارند و همان اصولگراياني كه همه جا شعار دادند روحاني رئيسجمهور ۴ ساله خواهد بود. اگر آمار بگيريد ۹۰ درصد هجمه به دولت از سوي طيف دلواپس اصولگرايان بوده است. نزديك به ۱۳ سال است مديريت شهر در دست اصولگرايان است. چرا اصلاحطلبان در اين عرصه تحركي ندارند؟ شوراهاي اسلامي در دولتهاي گذشته مورد غفلت بود. هم در دولت اصلاحات و هم در دولت احمدينژاد با شوراها مقابله ميكردند و خبري از همراهي نبود. دولتها گمان ميكنند شوراهاي اسلامي براي آنها رقيب است، چون دولتي نيستند. هنر دولت اين است كه شوراها را با خود همراه كند و راهش اين است كه وزارت كشور متولي ارتباطات ارگانيك بين دولت، مجلس و شوراها شود. شورايهاي اسلامي پارلمان محلي هستند و در تمام دنيا همين گونه است. وقتي دولت اجازه قدرت گرفتن به شوراها را نميدهد، به آنها كمك نميكند و در تصميمسازي از آنها دعوت نميكند، شوراها شروع به مقابله ميكنند. اميد است كه دولت روحاني به آنها بيشتر توجه كند. از زمان دولت اصلاحات هيچ دولتي به قدرت اجتماعي شوراها توجه نكرده كه این يك هنرمندي ميخواهد. اين هنر و هنرمندي را بايد در دولت روحاني ببينيم. لازم است دولت چه شعارها، اعمال و رفتاري را قبل از ۹۶ انجام دهد؟ مهمترين موضوع معيشت واقتصاد ملي است. اقتصاد ما بهشدت آسيب ديده و شعار روحاني براي كنترل تورم عملي شد. هيچ كس نميتواند براي بيكاري ۴ يا۵ ميليون جوان فكري كند. دولت از نخبگان و خبرگان دعوت و به آنها التماس كند، جمع شوند و فكري براي برون رفت از وضعيت اقتصادي موجود كنند. موضوع معيشت حل نشود آمار فقر بالا خواهد رفت. بنابراين بايد به سرعت در يك شوك و برنامه ضربتي، فكري براي معيشت مردم كرد و گامهاي بزرگي برداشت. رئيسجمهور بايد در جلسات دانشجويي شركت کرده و به عنوان شنونده حضور داشته باشد و اجازه دهد دانشجويان انتقاد تند كنند. اگر اين فرهنگ باشد نخبگان در كمك به دولت مشاركت ميكند. قبل از انتخابات ۹۲ چرا به روحانی اعتماد و از وی حمايت كرديد؟ آقاي روحاني سال۹۶ رئيس حمهورمي ماند و باز هم به او راي ميدهند، چون گزينهاي بهتر از ايشان نيست. همانطور كه در۹۲ هم گزينهاي وجود نداشت. زماني كه عارف آمد جمعبندي جبهه اصلاحات اين شد كه از روحاني حمايت كند. ما چارهاي نداشتيم جز اينكه از گزينه خودمان در برابر ۴ گزينه اصولگرا حمايت كنيم. اصولگرايان هر كه كسي از جمله ضرغامي، جليلي و احمدينژاد را به ميدان بياورند، مطمئن باشيد هيچ كس حريف روحاني نميشود. راي جبهه اصلاحات به روحاني خواهد بود.