پزشکان زیر فشار!
درگیرودار انتشار فیشهای چند میلیونی برخی از پزشکان و البته ماجرای مرگ عباس کیارستمی و ارتباط آن با خطاهای پزشکی و بیتعهدی برخی از پزشکان و تصور منفیای که از این قشر در جامعه شکل گرفته است، برخی از پزشکان که البته تعدادشان هم کم نیست، از فشار کاری و اقتصادیشان شکایت دارند و کمپینی برای پیگیری مطالبات دستیاران پزشکی ایران یا همان «رزیدنت»ها راهاندازی کردهاند؛ کمپینی که تاکنون بیش از هزار و 200 نفر آن را امضا و از شرایط ناعادلانه گذران حدود چهار سال دوره تخصصشان به وزیر گلایه کردهاند.
هر سال حدود دو هزار و600 نفر در دورههای تخصص پزشکی پذیرفته و حدود همین میزان نیز از این دوره فارغالتحصیل میشوند. این در حالی است که هر سال حدود 11 هزار نفر نیز در دورههای چهار ساله تخصصی پزشکی مشغول تحصیل و کار هستند. افرادی که برخی از آنها به سختی هزینههای معاش خود را در این دوره تامین میکنند. این در حالی است که در دوره چهارساله تخصص، اجازه کار غیر از گذراندن شیفتهای بیمارستانی ندارند. همه اینها سبب راهاندازی کمپینی شده تا شاید راهی برای کم شدن سختی گذراندن دوره تخصص باشد. در بخشهایی از بیانیه این کمپین خطاب به وزیر بهداشت گفته شده است: «جنابعالی به خوبی مطلع هستید که مشکلات دوران دستیاری آنقدر بزرگ و جدی شده که دیگر نه قابل پنهان کردن هستند و نه میتوان بیاعتنا از کنارشان عبور کرد. اظهارنظر چند باره ردههای مختلف وزارت بهداشت - از جنابعالی گرفته تا قائممقام و معاونان و سایر ردههای وزارتخانه - و اعتراف به این معضلات، بر همگان مسجل کرده است که یک جای کار که نه، چند جای کار میلنگد. سیستمی که با وجود تحولات سریع در همه حوزههای مرتبط - از افزایش روزافزون مراجعات بیمارستانی گرفته تا تورم و مشکلات اقتصادی - همچنان ناکارآمد ادامه حیات میدهد، اما به قیمتی سنگین: قربانی شدن دستیاران زیر بار فشار کاری و مشکلات معیشتی فراوان.»
محمد رضا. ا، دستیار سال سوم تخصص جراحی مغز و اعصاب است که باید حدود 6 سال در دوره دستیاری عمر خود را سپری کند. این در حالی است که درآمدش با یک فرزند پنج ساله از یک میلیون و 100 هزار تومان تجاوز نمیکند. او میگوید: «مثلا ما در دوره دستیاری تحت آموزش رایگان هستیم، اما عملا باید نیم تا دو برابر دوران تحصیل خود را در هر محلی که وزارت بهداشت مشخص میکند، کار کنیم. آنها حق اشتغال در طول دوره دستیاری را ندارند و در قبال آموزشی که میبینند، با کمترین پول ساعتها وظیفه اصلی درمان در بیمارستانها را به عهده دارند. با اینکه هنوز دانشجو هستیم اما بیشتر اوقات ما در بیمارستان صرف کارهای به زمین مانده بخش میشود، نه مطالعه و یادگیری از استادان.»
نرجس. ج، دانشجوی سال اول دوره دستیاری داخلی است که از وضعیت شیفتهای سنگین دوره دانشجویان رزیدنتی بهشدت گلایه دارد و میگوید: «گاهی بیشتر از 33 ساعت در بیمارستان هستیم. این میزان شیفتهای سنگین برای دانشجویان دستیاری با توجه به مسئولیتهای سنگینی که در بیمارستانهای دولتی دارند و همچنین با این میزان مراجعه بالا، باعث افزایش خطای پزشکی میشود.» او ادامه میدهد: «رزیدنتی که اینقدر کار دارد و خسته میشود، مسلما وقت و انرژی برای توجه و همراهی با مریضان و همراهانشان ندارد و این موضوع کیفیت درمان را پایین میآورد؛ چراکه بخشی از موضوع درمان، روحی و روانی است.»
فاطمه. ا، دانشجوی دوره دستیاری مغز و اعصاب در بیمارستانی در آلمان است. درآمد ماهانه او دو هزارو 500 یورو، یعنی معادل 10 میلیون تومان در ایران است. این مبلغ نصف میزان دریافتی یک پزشک متخصص رتبه دو است که در همان بیمارستان فعالیت دارد و البته یک چهارم یا یک پنجم یک استاد دانشگاه در همان رشته. این در حالی است که دانشجویان دوره رزیدنتی در کشور ما گاهی چند ده یا چند صد برابر کمتر از یک پزشک متخصص هیاتعلمی دریافت میکنند. او میگوید: «طبق قانون ما اجازه حضور بیش از 24 ساعت در هر شیفت را نداریم.»
او ادامه میدهد: «ماقصد داریم تا با تغییراتی از این دست دوره دستیاری را از یک دوره دانشجویی تحصیلی به تلفیقی از تحصیل و شغل تبدیل کنیم، ضمن اینکه با پذیرش بیشتر دانشجو در این دوره از فشار کاری و شیفتی این قشر نیز تا حدودی بکاهیم.»