انگشت اتهام کودتای ترکیه به سمت کیست؟/ گزارشی از «جماعت گولن»/ «سکولارهای مسلمان صوفی» که رابطه با اسرائیل را «وظیفه اخلاقی» میخوانند
از نکات قابل توجه در این دوره، مباحث مبسوط گولن در دو موضوع «تمکین های سازمانی» و «تقیه سیاسی» است که هیچ نسبتی با پیشینه صوفی گری در تاریخ اسلام ندارد و از این جماعت، تصویر یک «فرقه» برای انجام عملیات های سیاسی خاص را به ذهن متبادر می کند.
سرویس بین الملل فردا؛ علیرضا مجیدی: بعد از کودتای دو شب قبل در ترکیه، «گولن» نامی است که در رسانه ها و شبکه های اجتماعی مکررا مطرح می شود. با توجه به شناخت محدودی که از گولن در رسانه های داخلی وجود دارد، پایگاه خبری تحلیلی فردا در سه گزارش مستقل شخص «فتح الله گولن»، «سازمان سیاسی-اجتماعی جماعت گولن» و «فراز و فرود روابط اردوغان و گولن» را تشریح می کند.در قسمت نخست این گزارش، سازمان سیاسی-اجتماعی فتح الله گولن معرفی خواهد شد؛ زیرا اردوغان و نهادهای رسمی حکومت ترکیه، این سازمان را به انجام کودتا محکوم کرده اند.
«جماعت گولن» یا آن گونه که حامیان اردوغان می گویند «جنبش موازی»، یک سازمان مذهبی اجتماعی با نظام فکری ایدئولوژیک مشخص بود که در سال 70 از سوی «فتح الله گولن» در ترکیه تأسیس شد. مهم ترین ویژگی این جنبش، تأکید بر فعالیت های اجتماعی سازمان یافته ای است که حتی در نظام های لائیک و ضددین دهه 80 ترکیه بتواند به فعالیت خود ادامه دهد.
در جریان کودتای سال 1980 ارتش علیه دولت ملی ترکیه، فاتحان کودتا طی بیانیه ای رسمی فعالیت احزاب سیاسی را ممنوع و فراتر از آن اعلام کردند تنها تشکیلات هوایی ترکیه، سازمان سرپرستی از کودکان و صلیب سرخ، حق فعالیت داشته و هیچ تشکل یا شبکه ای در سطح جامعه حق فعالیت ندارد! با این حال مشهور است که جماعت گولن در فاصله کم تر از سه ماه، فعالیت خود را از سر گرفتند و در این دوره، مدارس گولن پذیرای خیل عظیمی از مسلمانان اسلامگرا شد که برای پیگیری و حتی پرورش دغدغه های خود گزینه ای غیر از «جماعت گولن» نداشتند.
به این ترتیب، در دهه های آینده همواره یکی از ابعاد مهم مباحثی مانند «اسلامگرایی»، «سکولاریسم» و حتی «مباحثه گفتمان ها و تمدن ها» در جامعه ترکیه، جماعت گولن بود. حزب عدالت و توسعه اردوغان نیز یکی از احزاب اسلامگرایی بود که نمی توانست بدون توجه به جماعت گولن رشد کند و امروز هم بدون تفاوت به این شبکه عظیم نمی تواند باشد. در گزارش زیر، ابتدا به اختصار جماعت گولن را معرفی و در گام بعد، فراز و نشیب روابط آن ها با اردوغان و حزب حاکم را تشریح می کنیم.
تأسیس
فتح الله گولن بر پایه آراء خود در سال 1970، سازمانی را در شهر «ازمیر» ترکیه تأسیس کرد. ازمیر سومین بزرگ ترین شهر ترکیه بعد از استانبول و آنکارا می باشد که به علت بافت ساحلی آن در کنار دریای اژه و حضور اقلیت های دینی کاتولیک و ارتدوکس از تنوع اجتماعی، فرهنگی و مذهبی بیش تری برخوردار بود. به همین علت، علیرغم سختگیری شدید حاکمیت لائیک علیه فعالیت های اسلامگرایان، در شهر ازمیر فرصتی بود تا گولن بتواند در دو زمینه «فعالیت های خیریه» و «فعالیت های آموزشی و فکری» فعالیت کند.
با توجه به قدمت هویت دینی در سرزمین ترکیه و سرکوب هر نوع فعالیت اسلامگرایانه، شکافی در بطن جامعه پدید آمده بود که گولن با استفاده از این شکاف، به سرعت توانست بکه خود را گسترش دهد. به این ترتیب، در فاصله تنها دو سال، جماعت گولن نه تنها در استان های مختلف ترکیه به راه افتاد، بلکه از طریق مهاجران ترک توانستند شعب آن را در خار از ترکیه تأسیس کنند.
حوزه اندیشه و فعالیت های خیریه، دو بال گسترش گولن
گسترش قابل توجه و سریع شبکه جماعت گولن در سراسر ترکیه، دو منشأ عمده دارد. از سویی فتح الله گولن، رهبر این جریان یک شخصیت فکری شناخته شده با تألیفات در حوزه های کلام جدید، فقه، تفسیر و هرمنوتیک است. آراء نواندیشانه و تجدیدنظرطلبانه وی در حوزه دین، از او یک شخصیت جنجالی و شناخته شده در میان اهل تسنن ساخته که باعث افزایش جلب توجه و هوادار برای وی شده است.
دومین ابزاری که به گسترش شبکه های وی کمک رسانده، «فعالیت های خیریه» است. گولن، تشکیلات خود را «نئو صوفی» می خواند و با برداشتی که صوفی مآبانه بود، سعی می کرد نگرانی های حکومت های خودکامه را در مورد قیام علیه حاکمیت از بین ببرد. به این ترتیب می توانست به آزادی عمل نسبی دست یابد تا با گسترش شبکه خود طی دو دهه، به یکی از ارکان جامعه ترکیه تبدیل شود.
ساختار
محور اساسی شبکه گولن را «مدارس» تشکیل می دهند. فارغ التحصیلان این مدارس، مؤسساتی را در زمینه های اقتصادی، رسانه ای، طبی، فرهنگی و خیریه تأسیس کرده اند که هر یک به صورت مستقل اما ذیل منظومه کلی «جماعت گولن» فعالیت می کردند. با افزایش تعداد نویسندگان و خبرنگاران در جماعت گولن، این جنبش تا حدی وارد فاز سیاسی خود شد. در فاز سیاسی، این جنبش نمی توانست از هویت خود فاصله بگیرد و به همین علت، به یکی از اضلاع اسلامگرایی در ترکیه تبدیل شد.
بنا بر اطلاعات رسمی این جماعت در سال 2001، بیش از 1500 مؤسسه وابسته به جماعت گولن فعالیت می کردند. علاوه بر آن 15 دانشگاه دارای ارتباط ارگانیک و رسمی با این شبکه وسیع بوده اند. دفاتر جنبش گولن در 140 کشور فعالیت می کردند که حیرت انگیز به نظر می رسد. جالب این جاست که یکی از مهم ترین ابعاد آموزشی و فرهنگی ترویجی در این مقطع، تأکید بر بافت سکولار نظام و جامعه ترکیه و تلاش برای تسری آن به یک مدل کلی برای سازگاری اسلام و سکولاریسم بوده است.
حضور پررنگ رسانه ای
مهم ترین رسانه وابسته به گولن، خبرگزاری «جهان» است که هنوز هم فعالیت رسمی آن ادامه دارد! علاوه بر آن، مجموعه رسانه ای «سامان یولو» را می توان نام برد که 6 شبکه تلویزیونی و 3 شبکه رادیویی را اداره می کند. این شبکه های تلویزیونی و رادیویی، دارای رابط در 150 کشور جهان بوده و به صورت ویژه برنامه هایی را به زبان های ترکی (استانبولی)، آذری، انگلیسی و آلمانی تولید می کنند. علاوه بر موارد فوق، جماعت گولن روزنامه «زمان» را در ترکیه چاپ می کند که با تیراژ یک میلیونی، پرتیراژترین روزنامه ترکیه محسوب می شود. همزمان با چاپ ترکی، نسخه انگلیسی آن نیز منتشر و در غرب توزیع می شود. علاوه بر آن، نسخه زبان های عربی، ترکمنی و فلامانک این روزنامه در فضای اینترنت منتشر می شود.
فعالیت های اقتصادی جماعت گولن
در زمینه اقتصادی، گفته می شود مالک واقعی «بانک آسیا» (ترکیه) جماعت گولن است؛ هرچند در ظاهر توسط سهامداران حقیقی در بخش خصوصی اداره می شود. علاوه بر آن، بنگاه سرمایه گذاری «توسکون» که یکی از مؤسسات بسیار بزرگ مالی ترکی است، به همین سازمان تعلق دارد. جمعیت توسکون، یکی از بنگاه های بسیار فعال در زمینه سرمایه گذاری خارجی است که چندی قبل ولیعهد بحرین از دفتر شعبه بحرین آن به صورت رسمی بازدید کرد. دفتر مصر آن نیز شاهد بازدید رسمی معاون وزیر اقتصاد بوده که در آن دیدار، این شرکت را «یکی از شرکای خارجی مهم مصر» خواند!
فعالیت های سیاسی جماعت گولن
جنبش جماعت گولن از ابتدای هزاره جدید، فاز سیاسی معناداری اختیار کرده است. این جنبش که در دهه های پایانی قرن بیستم، در حضور اجتماعی اسلام (در ترکیه) نقش محسوسی داشت، از میانه دهه گذشته میلادی به یکی از مدافعان جدی سکولاریسم سیاسی ترکیه تبدیل شد. از این زمان، یکی از فعالیت های عمده گولن، نقد اسلام سیاسی است: «اسلام هرگز یک ایدئولوژی نیست و هیچ دولتی نباید سیاست های خود را بر اساس اسلام بچیند. ان چه منبع دستورات سیاسی اسلام خوانده می شود، سیره ای است که صرفا شأن تاریخی داشته و برای جهان امروز جوابگو نیست.»
جماعت گولن از این که یک حزب سیاسی خوانده شود، شدیدا پرهیز دارد؛ اما از اعلام رسمی ائتلاف مقطعی با احزاب سیاسی ابایی ندارد. البته آن ها سعی می کنند ائتلاف را همزمان با مرزبندی و برپایه توافقاتی شفاف اعلان کنند. پیروزی های حزب عدالت و توسعه در سال 2002، با حمایت های جنبش فتح الله گولن به دست آمد و از آن زمان، جماعت گولن تلاش کرد تا در حاکمیت برای خود جایگاه ویژه ای تعریف کند.
نکته جالب در این مقطع زمانی، تکرار کلید واژه «خدمت همگانی» در سخنان و مقالات فتح الله گولن است! طی سال های 2002 تا 2005، گولن مقالات زیادی در موضوع اقتراح و تببین «خدمت همگانی» نوشته است که دقیقا در راستای هدفگذاری جماعت گولن برای دستیابی به پست های حساس حکومتی است. در نگاه اول شاید به نظر برسد مقالات وی در زمینه خدمات همگانی، ناظر به بخش های خدماتی دولت - مانند آب فاضلاب، برق، آتش نشانی، آموزش و پرورش و... - است؛ اما محتوای این مقالات نشان می دهد هدف جماعت گولن، دستیابی به پست های رده بالای ارتش، نیروی انتظامی و سازمان های امنیتی ترکیه بوده است.
از نکات قابل توجه در این دوره، مباحث مبسوط گولن در دو موضوع «تمکین های سازمانی» و «تقیه سیاسی» است که هیچ نسبتی با پیشینه صوفی گری در تاریخ اسلام ندارد و از این جماعت، تصویر یک «فرقه» برای انجام عملیات های سیاسی خاص را به ذهن متبادر می کند. این نکته زمانی مهم تر می شود که گزارش های رسانه ای و تحقیقات امنیتی دو سال اخیر نشان می دهد جماعت گولن در داخل سازمان خود دارای یک شبکه پیچیده امنیتی ضدجاسوسی بوده است.
از موارد مهمی که می تواند ارتباطات اصلی جماعت گولن را نشان دهد، موضع گیری های شخص فتح الله گولن در راستای منافع جنگ طلبان و نئوکان هاست. فتح الله گولن، از برجسته ترین مخالفان «کشتی مرمره» بود که حمایت های میلیونی جامعه ترکیه را به همراه داشت. او همچنین صراحتا داود اوغلو، وزیر خارجه نظریه پرداز اردوغان را بابت فراخواندن سفیر خود از تل آویو مورد سرزنش قرار داد و حضور پررنگ ترکیه در اسرائیل را «وظیفه اخلاقی» دانست! این در حالی است که حمله وحشیانه اسرائیل به غزه را با 4 روز تأخیر - زمانی که اکثر نهادهای حقوق بشری و مردمی غربی اعتراض کرده بودند - محکوم کرد!