آقای وزیر توسعه هواپیما را به قطار ترجیح میدهد/ فناوریهای حمل و نقل عمومی کی به روز میشود؟/ بعد از سه سال خبری از طرح دولت برای خانهدار کردن مردم نیست
چندی پیش وزیر راه و شهرسازی به صحن بهارستان رفت تا در آغاز کار مجلس یازدهم، گزارشی از عملکرد وزارتخانه متبوع خود در سه سال گذشته و برنامهها و چالشهای این وزارتخانه به نمایندگان ملت ارائه دهد. ازآنجا تاکنون چنین گزارش مفصلی را به نمایندگان ملت از سوی آقای آخوندی شاهد نبودهایم، فرصت را غنیمت شمردیم تا به برسی کلی این گزارش بپردازیم.
چندی پیش وزیر راه و شهرسازی به صحن بهارستان رفت تا در آغاز کار مجلس یازدهم، گزارشی از عملکرد وزارتخانه متبوع خود در سه سال گذشته و برنامهها و چالشهای این وزارتخانه به نمایندگان ملت ارائه دهد. ازآنجا تاکنون چنین گزارش مفصلی را به نمایندگان ملت از سوی آقای آخوندی شاهد نبودهایم، فرصت را غنیمت شمردیم تا به برسی کلی این گزارش بپردازیم. عباس آخوندی ابتدا بابیان اینکه «باید از فرصت پسابرجام برای قرار دادن مجدد ایران در کانون شبکه ارتباطات و دالانهای بینالمللی استفاده کنیم»، بیشترین اولویت را برای حملونقل هوایی قائل شد و گفت: «نخستین گام، نوسازی صنعت هوانوردی با توجه به فراگیری جهانی آن و سریعالوصول بودن آن است». پرداختن به بخش حملونقل هوایی بیش از نیمی از حجم گزارش آقای آخوندی را به خودش اختصاص میدهد. هواپیما از قطار پیشی میگیرد در اینکه حملونقل هوایی بسیار مهم است و با نوسازی و گسترش ناوگان هوایی کشور میتوان از خروج سالانه میلیونها دلار ارز از کشور جلوگیری کرد، حرفی نیست، اما تصمیمات راهبردی مدیریتیای ازایندست باید از طریق مقایسه کارشناسی همه گزینهها و در نظر گرفتن اولویتها اتخاذ شود. در مورد اینکه آیا در شرایط فعلی کشور ما اولویت دادن به حملونقل هوایی در برابر حملونقل ریلی چقدر کارشناسانه است سخن بسیار میتوان گفت اما بهطور خیلی مجمل کارشناسان متعددی با تخصصهای گوناگون توسعه حملونقل ریلی را دارای اولویت بیشتری میدانند. یکی از مهمترین استدلالها در این زمینه مربوط به بحث آمایش سرزمین، عدالت فضایی و تحرک فضایی است که با توجه به جغرافیای خاص و گسترده کشور ما، مدل مرکز-پیرامونی توسعه صورت گرفته در ایران، انزوای جغرافیایی بسیاری از نقاط پیرامونی و سطح درآمد پایین در این فضاها و موارد دیگری که یادداشت مستقلی میطلبد، تنها نوع حملونقلی که میتواند باعث رشد اقتصادی و تحرک فضایی در اکثر فضاهای سرزمینی ما بشود حملونقل ریلی است. آقای وزیر نهتنها در این گزارش بلکه در سایر سخنانشان درباره توجیه قراردادهای کلان خرید هواپیما و اولویت دادن به حملونقل هوایی بحث مقایسهای انجام ندادهاند. استدلالهای دیگری هم در این زمینه مطرح هستند که بیانشان را به یادداشت تفصیلی دیگری موکول میکنیم. البته آقای آخوندی در بخش بعدی گزارششان به حملونقل ریلی اشارهکردهاند: «پروژههای بزرگی درزمینهی توسعه ریلی در دست اقدام است که راهآهن سریعالسیر تهران- اصفهان نمونه آن است و قرارداد دوم برقی کردن راهآهن تهران- مشهد و همچنین برقی کردن راهآهن تهران- تبریز در دست اقدام است و در این خصوص سرمایهگذاریهای لازم انجامشده است» و در ادامه بر لزوم نوسازی ناوگان ریلی تأکید میکند: «قطارهای فرسوده بهمرور در حال نوسازی هستند و قصد داریم تا سال آینده قطارها با عمر بالای ۳۵ سال دیگر فعالیت انجام ندهند و باید ۲۸ هزار و ۵۰۰ واگن باری و ۶۱۸ لکوموتیو و به میزان کافی واگن مسافری خریداری شود و مقررشده ۲۰ هزار میلیارد تومان از منابع توسط بخش خصوصی و ۱۵ هزار میلیارد تومان توسط دولت تأمین شود.» اولین نکتهای که در مورد سخنان ایشان در این بخش به ذهن میرسد، غفلت از آیندهنگری فنآوری ریلی است. همه ما میدانیم آنچه بهعنوان حملونقل ریلی در کشور ما شناخته میشود با آنچه مثلاً در ژاپن، فرانسه، آلمان و حتی چین وجود دارد بسیار متفاوت است. در دنیای امروز بر روی سرعتهای بالای ۵۰۰ کیلومتر بر ساعت کار میکنند و در حال حاضر قطارهای با سرعت متوسط ۳۵۰ کیلومتر در حال بهرهبرداری هستند، درحالیکه متوسط سرعت قطارهای ما زیر ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت است. حال سؤال اینجاست جای فنآوریهای نوین در توسعههای آتی حملونقل ریلی کجاست؟ طبق اخبار منتشرشده، بعد از برقی کردن مسیر مشهد-تهران نهایتاً سرعت به ۲۰۰ کیلومتر خواهد رسید که در مقایسه با سرعتهای جهانی بسیار پایین است و نشان از تاریخمصرف گذشته شدن فنآوری آن میدهد. تاکی باید شاهد ورود فنآوریهای دست چندم به کشور باشیم؟ آقای آخوندی در بخش دیگری از سخنانشان به معضل محیطزیست هم اشاره کردند و گفتند: «اگر میخواهیم به موضوع آلودگی هوای تهران رسیدگی کنیم باید خطوط ریلی ارتقا یابد». سؤال اما اینجاست که حملونقل ریلی و عمومی با چه فناوری؟ فنآوری ۴۰ سال قبل؟ از طرف دیگر وزیر محترم در حالی وعده گسترش حملونقل عمومی و ریلی را میدهند که دولت سالهاست با عدم پرداخت بدهی خود به مترو تهران باعث کندی عملیات عمرانی ساخت خطوط جدید شده است. مسکن مهر فاجعهآمیزاست،مسکن اجتماعی هنوز در مرحله تخیل انتقاد از طرح مسکن مهر و فاجعهآمیز خواندن آن بخش دیگری از سخنان آقای وزیر در مجلس بود که البته پای ثابت همه سخنرانیهای آقای وزیر است. به گزارش خبرگزاری ملت وزیر راه و شهرسازی گفت: «طرح فاجعهآمیز مسکن مهر باوجوداینکه یکصدهزار میلیارد تومان هزینه به همراه داشت، اما در گزارش وزیر کشور اعلام شد حدود ۱۹ میلیون بد مسکن در کشور وجود دارد و ۹ میلیون نفر حاشیهنشین». اگر همه انتقادات آقای وزیر به این طرح را هم بپذیریم باز جای این سؤال جدی باقی میماند که خب طرح و برنامه شما برای خانهدار کردن اقشار ضعیف جامعه بعد از سه سال چیست؟ آقای آخوندی در حالی در هر مجلسی لب به انتقاد از مسکن مهر میگشاید که هنوز هیچ طرح و برنامه مشخص و عملیاتی برای سروسامان دادن به مرداب بازار مسکن و وضع بحرانی مسکن اقشار کمدرآمد ارائه ندادهاند چه برسد به اجرا. ایشان تنها به افزایش مبلغ وام مسکن اشاره میکنند اما اولاً اثرات مثبت این وامها بر بازار مسکن چیست؟ و ثانیاً آن ۱۹ میلیون بد مسکن و ۹ میلیون حاشیهنشین که توانایی بازپرداخت این وامها را ندارند کجای نقشه ذهنی آقای وزیر قرار دارند؟ از تمرکزگرایی تا گمشدن اولویتها همینجا پرداختن به این نکته ضروری است که علت پیدایش پدیده شوم حاشیهنشینی و مهاجرتهای بیرویه، عدم اجرای سیاستهای آمایش سرزمین و ادامه سیاستهای توسعهای منسوخ تمرکزگرایانِ هست که متأسفانه از ابتدای داستان ورود ناقص سودای توسعه به ایران تاکنون ادامه داشته است. طرفداران این رویکرد که همواره دست بالا را در برنامهریزیهای توسعه کشور داشتهاند و دارند با تأکید بر مسائلی مانند اهمیت رشد اقتصادی و زودبازده بودن پروژههای عمرانی، روزبهروز برشدت تمرکز فعالیت، سرمایه و جمعیت و رفاه در کشور افزودهاند. آنچه در گزارش آقای آخوندی جای تأسف دارد این است که ردپای همان سیاستها و ادبیات در عملکرد ایشان هم دیده میشود. میدانیم که وزارت راه و شهرسازی یکی از مهمترین نهادهای مسئول درزمینهی آمایش سرزمین است. چیزی که هیچ اشارهای در گزارش آقای وزیر بدان نشده است. بلکه برعکس آنچه بهعنوان اولویت و پروژههای در دست اقدام ایشان نام میبرند همگی بهنوعی در راستای تمرکزگرایی به نفع کلانشهرهایی مثل تهران و مشهد و تبریز و اصفهان است. ایشان بهراحتی در مقابل این سؤال که چرا راهآهن زاهدان-مشهد که نقش مهمی در فعال کردن محور شرق دارد عملاً زمینگیر شده میفرمایند بودجه نداریم. البته همه درک میکنیم که دولتها در ایران همیشه برای تأمین مالی پروژههای عمرانی در مضیقه هستند اما باز باید بر اولویتبندی تأکید کنیم. تمام هنر هر مدیریت کلانی در تشخیص اولویتهاست. در فضای بهشدت نامتعادل سرزمین ایران، اولویت توسعه همچنان با مرکز است یا پیرامون؟ آنچه بهطورکلی و فهرستوارمی توان در مورد گزارش آقای عباس آخوندی وزیر محترم راه و شهرسازی اشاره کرد موارد زیر است.
- اولویت قائل شدن بیدلیل برای توسعه حملونقل هوایی در برابر حملونقل ریلی
- عدم توجه به مسئله محیطزیست و حملونقل پاک
- غفلت از اجرای سیاستهای آمایش سرزمین و عدالت فضایی بهعنوان راهحل همزمان رکود و بیعدالتی
- نداشتن برنامه مناسب برای خروج بخش مسکن از رکود
- نداشتن برنامه برای مسکن اقشار مستضعف جامعه
امیدواریم هریک از این موارد را در یادداشتهای جداگانهای با تفصیل بیشتری موردبررسی قرار دهیم.