چند نکته مهم درباره حادثه پتروشيمی بوعلی
حادثه آتشسوزي در پتروشيميبوعلي در ماهشهر، حادثهاي بود که از هر منظري به آن بنگريم نميتوانيم با بيتفاوتي از کنار آن عبور کنيم. چرا که حادثهاي رخ داده که از بيسابقهترين حوادث صنعت پتروشيمي بوده و اگرچه برخلاف برخي حوادث سالهاي گذشته تلفات جاني نداشت، اما خسارات مالي فراواني در پي داشت.
روزنامه مردم سالاری: حادثه آتشسوزي در پتروشيميبوعلي در ماهشهر، حادثهاي بود که از هر منظري به آن بنگريم نميتوانيم با بيتفاوتي از کنار آن عبور کنيم. چرا که حادثهاي رخ داده که از بيسابقهترين حوادث صنعت پتروشيمي بوده و اگرچه برخلاف برخي حوادث سالهاي گذشته تلفات جاني نداشت، اما خسارات مالي فراواني در پي داشت. به همين دليل براي جبران ضعفها و جلوگيري از تکرار حوادث مشابه آن بايد بررسيهاي دقيقي انجام داد و مانع از بروز مجدد حوادث مشابه شد. اما در عين حال برخي انتقادات نيز در مورد اين حادثه در برخي رسانهها مطرح شد که چندان از صبغه کارشناسي برخوردار نبود. در اين زمينه چند نکته قابل ذکر است : 1- بازنگري در قوانين مربوط به اچ اس اي يا بهداشت، ايمني و محيط زيست و نظارت بر اجراي دقيق آن، مهمترين راهکاري است که براي جلوگيري از تکرار اين حوادث بايد آن را در دستور کار قرار داد. بروز اين حوادث در صنعت نفت و صنايع وابسته، عادي نيست ولي اجنتابناپذير است و ارتباطي به عملکرد يک دولت ندارد. کمااينکه در زمان دولت قبل نيز چنين حوادثي رخ داده بود و باز هم تکرار شده و به دليل ماهيت اين صنعت، در سالهاي آينده هم ممکن است تکرار شود. اما مهم اين است که اين حوادث را به حداقل رساند و مهمترين راهکار در اين زمينه جديتر گرفتن مقوله ايمني در صنعت نفت است. 2- زمينههاي عمومي بروز اين حادثه و حوادث مشابه را نيز بايد مورد بررسي قرار داد؛ زمينههايي که به طور مستقيم موجب بروز حادثه نشده، اما در بروز آن نقش داشته است. هرچند نميتوان سهم مشخصي براي اين زمينهها در بروز حادثه در نظر گرفت اما واقعيت آن است که بررسي آن ميتواند ما را به نتايج هدايت کنندهاي رهنمون سازد. به عنوان نمونه، نارضايتي در نيروي انساني ميتواند ميزان دقت نظر نيروها را کاهش داده و ضريب خطاي انساني را افزايش دهد که حاصل آن گاه در حوادث کوچک و گاه در حوادث بزرگ تبلور مييابد. از سوي ديگر طرح مباحثي همچون تاثير خصوصيسازي در صنعت پتروشيمي در کاهش ميزان توجه به مقوله ايمني، گزاره يا فرضيهاي است که ميتوان آن را مورد بررسي قرار داد. در اين نکته ترديدي نيست که خصوصيسازي در صنعت پتروشيمي زيانهاي جبرانناپذيري به اين صنعت در عرصههاي مختلف، از زنجيره تامين خوراک در داخل گرفته تا بازاريابي در عرصه بينالمللي وارد ساخته، اما اينکه آيا خصوصيسازي، ميزان توجه به مقوله ايمني را هم کاهش داده يا حداقل اينکه از ميزان هماهنگي بين نماينده دولت يعني شرکت ملي صنايع پتروشيمي با بخش خصوصي در اين صنعت کاسته، موضوعي است که ميتوان مورد سنجش و بررسي قرار داد و از خلال آن، به نتيجهاي دقيقتر رسيد. 3- متاسفانه برخي سايتها و خبرگزاريها از زمان بروز حادثه به جاي آنکه در پي بررسي دلايل حادثه يا حداقل، اطلاعرساني در مورد آن باشند، لحني تند اتخاذ کردند و خواسته يا ناخواسته با هشتگي که عربستانيها براي بزرگنمايي حادثه پتروشيمي بوعلي ايجاد کرده بودند همراه شدند. اگر اين لحن تند همراه با تحليل کارشناسي بود مشکلي نبود اما برخي مسايل که هم در زمان بروز حادثه و هم پس از اطفاي حريق در اين رسانههاي هميشه منتقد مطرح شد در نوع خود جالب توجه بود. به عنوان نمونه انتقاداتي از عدم حضور وزير نفت يا مديرعامل شرکت ملي صنايع پتروشيمي هنگام بروز حادثه در ماهشهر صورت گرفت و آنها را متهم کردند که مسافرت به نقاط خوش آب و هوا را به حضور در ماهشهر ترجيح دادهاند. اما وقتي وزير نفت و سپس معاون او در امور پتروشيميبه محل رفتند انتقادات جديدي مطرح شد. از يک سو اين موضوع را مطرح کردند که حضور وزير نفت نيز نتوانست آتش را اطفا کند و به طعنه و کنايه از عبارت «ناتواني ژنرالها» ياد کردند و از سويي ديگر وزير نفت را متهم کردند که کاري مردانه را - مديريت شرکت ملي صنايع پتروشيمي- به يک زن واگذار کرده است! گويي قرار است مديرعامل پتروشيميکار يدي انجام دهد يا اينکه آتش را به شخصه خاموش کند. جالبتر از اينها دستهاي بودند که پس از طرح انتقاداتي از عدم حضور بيژن زنگنه و مرضيه شاهدايي در ماهشهر، وقتي آنها به محل وقوع حادثه رفتند، اين موضوع را به ناتواني آنان در انتخاب مديراني نسبت دادند که توان کنترل آتش را در غياب آنها ندارند! اين ابراز نگرانيها تا پس از اطفاي حريق هم پيش رفت. يکي فيلمياز يک آزمايش در محيطي کنترل شده از اطفاي آتش يک مخزن در کشوري خارجي را منتشر کرد که ظرف مدت زمان 40 ثانيه آتش کنترل شده و آن را با حادثه پتروشيمي بوعلي مقايسه کرد بدون آنکه به اين نکته توجه کند که آزمايش در محيطي کنترل شده با مخزني که به همين منظور ساخته شده متفاوت از بروز حادثه در شرايط عادي است. يا يک خبرگزاري، در گزارشي عجيب مدعي شد که 40 نفر در اين حادثه ناپديد شدهاند بدون آنکه مستنداتي از اين ادعاي عجيب ارائه دهد و ... البته رسانههايي که اين انتقادات را مطرح ميکردند عموما در حوادث مشابه، بويژه حادثهاي که سال 1389 در پتروشيميبندرامام رخ داد و تلفات جاني هم به همراه داشت هيچ تحليل انتقادي ارائه نداده و سکوت کرده بودند که در کارنامه آنها ثبت شده است. به نظر ميرسد زمان نگرش غيرتخصصي به موضوعات تخصصي سپري شده است و همه رسانهها بويژه رسانههاي تخصصي، لازم است به دلايل بروز اين حادثه و راههاي جلوگيري از تکرار آن بپردازند و مسوولان امر نيز بدون توجه به خط و ربطهاي سياسي، اين راهکارها را مورد توجه قرار دادند. آنچه صنعت نفت را از بروز حوادثي اينچنيني مصون ميدارد و راه توسعه آن را هموار ميسازد، همبستگي فعالان حوزه انرژي فارغ از نگرشهاي سياسي برخي رسانههاست که ميتواند نتيجهاي مثبت در پي داشته باشد.