نتایج كشف حجاب؛ «اسارت» جایگزین «آزادی»

مخالفان حجاب تلاش كرده‌اند تا با طرح این موضوع كه حجاب مخل آزادی زنان است بی‌حجابی را رواج دهند، در صورتی كه با مطالعه تاریخ می‌توان دریافت كه سیاست كشف حجاب رضاخان میرپنج، نه تنها آزادی را برای زنان به ارمغان نیاورد بلكه زنان را از فعالیت‌های اجتماعی و حضور در جامعه محروم و پایه‌های رژیم "دیكتاتوری" رضاخان را تقویت كرد.

کد خبر : 541884

پایگاه مركز اسناد انقلاب اسلامی: در میان رخدادهای تاریخ معاصر ایران، كشف حجاب به عنوان یك جریان اجتماعی، موضوعی است كه ریشه‎های آن را باید فراتر از مرزهای جغرافیایی جستجو كرد. در حقیقت، كشف حجاب ارمغانی است از دنیای غرب به دنیای شرق. در این جریان، ارزش‌های مذهبی و سنتی، تا حدود زیادی دگرگون شده و شكل غربی به خود می‎گیرد و آنچه، هم از زاویه دین و هم از زاویه عرف، مقدس شمرده شده بود مورد بی‌توجهی واقع می‎شود. در چنین شرایطی، حجاب به عنوان مانعی در راه آزادی معرفی می‌شود، از همین رو مخالفان حجاب تلاش كرده‌اند تا با طرح این موضوع كه حجاب مخل آزادی زنان است بی‌حجابی را رواج دهند، در صورتی كه با مطالعه تاریخ می‌توان دریافت كه سیاست كشف حجاب رضاخان میرپنج، نه تنها آزادی را برای زنان به ارمغان نیاورد بلكه زنان را از فعالیت‌های اجتماعی و حضور در جامعه محروم و پایه‌های رژیم "دیكتاتوری" رضاخان را تقویت كرد. اهداف رضاخان از كشف حجاب جدا از اینكه سیاست كشف حجاب در دوران رضاخان در نهایت چه نتایجی به همراه داشت، ابتدا می‌بایست اهداف رضاخان از كشف حجاب را مطالعه و بررسی كرده و به این پرسش پاسخ داد كه او از اعمال سیاست كشف حجاب به دنبال چه هدف یا اهدافی بود؟ 1- دین‌زدایی و مبارزه با اسلام رضاخان پیش از رسیدن به قدرت، به شدت تظاهر به دین‌داری كرده و حتی در مراسم‌ مذهبی و عزاداری حاضر می‌شد؛ این رفتار او تا هنگامی كه به تاج و تخت سلطنت دست یافت همچنان ادامه داشت. با تثبیت قدرت رضاخان، آرام آرام سیاست‌های ضدمذهبی وی به اجرا در آمد. از این زمان به بعد رضاشاه كه تجددگرایی و تضعیف ارزش‌های دینی را سرلوحه برنامه‌های خود قرار داده بود، طی اقداماتی، مخالفت عملی خود را با اسلام و فرهنگ و سنن اسلامی جامعه آغاز كرد. از جمله این اقدامات می‌توان به حضور روز افزون میسیون‌های مذهبی، تأسیس مدارس جدید به سبك غربی، تأسیس كانون‌ها و انجمن‌های روشنفكری، تغییر نظام آموزشی، اجباری كردن استفاده از كلاه شاپو، صدور قانون متحدالشكل كردن البسه، كشف حجاب بانوان، ترویج بی‌قیدی در میان زنان، جلوگیری از حضور زنان با حجاب در پارك ها، سینماها، تئاترها، ‌هتل‌ها و سایر مراكز عمومی اشاره كرد. تضعیف نهاد روحانیت یكی دیگر از اقدامات رضاشاه در زمینه دین‌زدایی از جامعه ایران بود. برای یك دولت مطلق همچون رژیم پهلوی ایفای نقش مرجعیت جامعه از طرف نهادی غیر از رژیم، قابل پذیرش نبود. رضاخان دادگستری را مستقل از روحانیت بنیان نهاد، اوقاف را از دست آنان خارج كرد و با تغییر نظام آموزشی، مراكز آموزشی را از حوزه تسلط روحانیت خارج ساخت. بر همین اساس می‌توان گفت، اصلی‌ترین هدف رضاخان از تغییر سبك لباس پوشیدن ایرانیان كه كشف حجاب نیز شامل آن می‌شد، كاستن از نفوذ نیروهای مذهبی در بین مردم و تضعیف نهاد روحانیت بود. چنانچه "مخبرالسلطنه هدایت" می‌گوید: «ظاهرا قصد از تغییر لباس از بین بردن لباس اهل علم [علما] است.» [1] "ویلیام سولیوان"، آخرین سفیر آمریكا در ایران نیز در كتاب خاطرات خود درمورد دین‌ستیزی رضاخان می‌نویسد: «رضاشاه در اواخر دوران سلطنت خود بیش از پیش فریفته تمدن غربی شد و هرچه به تمدن غربی نزدیك‌تر می‌شد بیشتر از روحانیت فاصله می‌گرفت. رضاشاه به وعده‌های خود در مورد اجرای مفاد قانون اساسی 1906 هم عمل نكرد و چون با مقاومت‌هایی از طرف روحانیون مواجه شد تصمیم به مقابله با آنها گرفت. یكی از موارد اصلی این مقابله و معارضه، مسئله حجاب بود.» [2] بدین ترتیب، می‌توان هدف رضاخان از كشف حجاب را پیش‌زمینه‌ای برای زدودن اسلام از جامعه و به حاشیه راندن نیروهای مذهبی دانست. 2- ایجاد وابستگی فرهنگی مبارزه با حجاب اسلامی زنان مسلمان در كشورهای اسلامی، همواره منشأ بیرونی داشته است. این پدیده، تهاجم استعماری با هدف مسخ هویت اسلامی مردم، ایجاد انشقاق و جدایی در میان ملل مسلمان، ترویج فرهنگ غرب، رواج ابتذال در جوامع اسلامی و نهایتاً انهدام اساس استقلال مسلمانان بوده است. یكی از اهداف رضاخان نیز همانندسازی فرهنگ ایرانی با فرهنگ غربی بود كه این مسئله بیش از آنكه آزادی را تضمین كند وابستگی فرهنگی را برای كشور به ارمغان می‌آورد. رضاخان كه ریشه‌دار بودن تفكر دینی و مبانی ارزشی حاكم بر جامعه ایرانی را مانعی جدی بر سر راه تئوریزه كردن دیكتاتوری خود می‌پنداشت، پس از تنها سفر خارجی‌اش به تركیه در 12 خرداد 1313، بیش از اندازه تحت تأثیر اقدامات غرب‌گرایانه آتاتورك، دیكتاتور تركیه قرار گرفت، به طوری كه مخبرالسلطنه هدایت (مهدی قلی‏خان) كه در آن زمان رئیس‏‌الوزرا بود در كتاب "خاطرات و خطرات" می‌نویسد : «كشف حجاب سوغات تركیه بود كه پهلوی به ایران آورد.» از این رو رضاشاه پس از بازگشت به ایران عزم خود را برای غربی شدن جامعه ایرانی جزم كرد و مدعی آن شد كه اگر مردم لباس متحد‌الشكل بپوشند، كلاه پهلوی بر سر بگذارند و نسبت به تقیدات دینی سستی نشان دهند متمدن خواهند شد. رضاخان نگاهی كاملاً سطحی به تمدن غرب داشت و گمان می‌كرد با تغییر و تحول ظاهری در مردم، كشور در مسیر ترقی و پیشرفت قرار می‌گیرد. این نگاه كه البته روشنفكرانی مانند حكمت و تیمورتاش آن را القا می‌كردند، آن‌قدر مقلّدانه بود كه مخبرالسلطنه هدایت، از كشف حجاب به عنوان تمدن "بولوار‌ها" یاد كرده و آن را نمونه تقلید ظاهری از غرب می‌داند و می‏‌گوید: «روزی به شاه عرض كردم، تمدنی كه آوازه‏‌اش عالمگیر است، دو تمدن است، تمدنی كه مفید است و قابل تقلید، تمدن ناشی از لابراتوار‌ها و كتابخانه‌‏هاست. یكی هم تمدن بولوار‌ها. گمان كردم به این عرض من توجهی فرموده‌‏اند، آثاری كه بیشتر ظاهر شد تمدن بولوار‌ها بود كه به كار لاله‏‌زار می‏‌خورد و مردم بی‏‌بندوبار خواستار آن بودند.» [3] 3- كشف حجاب به منظور محدود كردن زنان در جامعه یكی از اهداف رژیم پهلوی از اجرای سیاست كشف حجاب، گسترش فساد و رواج بی‌بندوباری در جامعه بود. این موضوع مدت‌ها از سوی استعمارگران دنبال می‌شد. به عنوان مثال "همفر"، جاسوس معروف انگلستان در كشورهای اسلامی كه از فعالان رواج فرهنگ غربی در میان ملل مسلمان بود در اوایل‌ قرن‌ دوازدهم دراین‌باره به‌ وزارت‌ مستعمرات‌ بریتانیا‌ پیشنهاد كرد: «لازم‌ است‌ به هر وسیله‌ای كه شده زن مسلمان را از حجاب اسلامی خارج كرد و بی‌حجابی را در بین مسلمانان رایج نمود و ابتدا با این‌ توجیه‌ كه‌ حجاب‌ از عادت‌های‌ دوره‌ خلفای‌ عباسی‌ بوده و ریشه‌ در اسلام‌ ندارد، زنان‌ مسلمان‌ را تشویق‌ كنیم‌ از حجاب‌ دست‌ بردارند. بعد از آن‌‌كه‌ زنان‌ مسلمان‌ از حجاب‌ بیرون‌ آمدند، جوانان‌ را نسبت‌ به‌ آنان‌ تشویق‌ و تحریك‌ كنیم‌ تا بین‌ آنان‌ فساد ایجاد شود. برای اجرا باید اول سعی كرد زنان غیرمسلمان در كشورهای اسلامی را از حجاب خارج كرد تا زنان مسلمان نیز از آنان پیروی كنند.» وی كه مأمور اعزامی وزارت مستعمرات انگلیس به كشورهای اسلامی بود، از بی‌حجابی و برداشتن حجاب زنان و رواج بی‌بندوباری به عنوان یكی از مؤثرترین روش‌ها در مبارزه با استقلال ملت‌های مسلمان یاد كرده است. [4] موارد متعددی از این قبیل اقدامات استعمارگرانه برای به فساد كشیدن زنان مسلمان در میان مستشرقان غربی به چشم می‌خورد. به عنوان نمونه، "فرانتس فانون"، كشف حجاب را به شكستن مقاومت زنان مسلمان تعبیر می‌كند. بررسی نوشته‌های برخی مستشرقان، مسیونرها و نویسندگان غربی نشان می‌دهد منظور آنان از كشف حجاب، مخالفت آنان با اسلام بوده و حجاب‌ستیزی دشمنان اسلام از روی دلسوزی و شفقت نیست بلكه برعكس، تلاش آنان برای سلب قدرت و آزادی مسلمین و تسلط بر آنها است، زیرا با كشف حجاب و گسترش فساد و بی‌بندوباری در كشور، زنان مسلمان ایران مجبور بودند فعالیت‌های اجتماعی خود را كنار بگذارند و نتوانند هیچگونه حضوری در جامعه داشته باشد؛ بر همین اساس با كشف حجاب در كشور "آزادی" جای خود را به "اسارت" می‌دهد. روش رژیم پهلوی برای مقابله با "آزادی" از گذرگاه "كشف حجاب" رضاخان زنانی را كه پایبند به حفظ حجاب بودند از رفتن به بازار و مراكز بهداشتی، اداری و درمانی، مراكز آموزشی و تفریحی، اجازه استفاده از وسایل نقلیه و حتی اماكن مقدسه و زیارتگاه‌ها منع می‌كرد. با دستور رضاخان، طی بخشنامه‌ای برای حضور زنان در مجالس روضه، مساجد و اماكن زیارتی حتی استفاده از روسری هم ممنوع شد. بعد از مدتی اعمال محدودیت‌ها به تدریج جای خود را به اقدامات انتظامی داد. از این پس دستگاه پهلوی تلاش كرد تا با زور، ارعاب و ترساندن زنان آنان را وادار به كشف حجاب كند. در چنین شرایطی، زن‌ها هرگز نتوانستند آزادانه در مناسبت‌های اجتماعی فعالیت كنند. در بهار سال 1314 نیز وزارت آموزش و پرورش طی بخشنامه‌ای مقرر كرد كه دختران با حجاب حق دریافت جایزه یا دیپلم خود را ندارند و فرمانی صادر كرد كه به هیچ آموزگار زنی كه از چادر استفاده می‌كند حقوق و مزایا پرداخت نشود و در نهایت با آغاز سال تحصیلی 15-1314 استفاده از حجاب و چادر برای دانش‌آموزان و معلمان به كلی ممنوع شد.[5] با این حال، رضاخان ادعا می‌كرد كه هدف از كشف حجاب وارد كردن زنان به عرصه اجتماعی و سیاسی جامعه است؛ این درحالی بود كه سال‌ها پیش از دوران رضاخانی، زنان در امور عمومی و مسائل اجتماعی نقش داشته و فعالیت‌ می‌كردند ولی با اعمال كشف حجاب زنان مسلمان ایران از حضور در اجتماع منصرف شدند. به عنوان مثال در ماجرای تحریم تنباكو در سال 1271، زنان نقش قابل ملاحظه‌ای داشتند و این مشاركت در امور سیاسی در سراسر دوران انقلاب مشروطه ادامه یافت و زنان در اغلب تظاهرات ضد استعماری و ضد استكباری، با رعایت كامل حجاب حضور داشتند. مورگان شوستر، مستشار آمریكایی كه در آن دوران در ایران حضور داشت در این رابطه می‌گوید: «من این فرصت را به دست آورده بودم كه جلوه‌های فراوانی از عزم و نفوذ زنان مسلمان را به چشم ببینم. در تمام طول پنج سال بعد از انقلاب مشروطه آتش هیجان و گاه غضب در چشمان "زنان محجب ایرانی" زبانه كشیده بود و آنها در مبارزه برای آزادی پیشگام بودند.» [6] نتایج كشف حجاب؛ "اسارت" جایگزین "آزادی" كشف حجاب نه تنها شرایطی را برای فعالیت بیشتر زنان در اجتماع فراهم نكرد بلكه آنان را بیش از پیش از حضور در اجتماع محروم كرد و حتی بسیاری از دختران مجبور به ترك تحصیل شدند [7] و درحالی كه وعده آزادی زنان با بوق و كرنای فراوان تبلیغ می‌شد، بسیاری از زنان در برابر خشونت‌ها و محدودیت‌های ناشی از اعمال سیاست كشف حجاب اجباری، تصمیم به خروج از كشور گرفتند. به روایت اسناد موجود، بسیاری از زنان خرمشهر كه حاضر به كنار گذاشتن حجاب نبودند، مخفیانه از مرز گذشته و به عراق ‌گریختند.[8] گزارش‌های دیگری نیز از مهاجرت برخی از عشایر به عراق حكایت می­ كند. در گزارشی از دشت میشان به تاریخ 1315/1/27 با اشاره به مهاجرت عده ­ای از افراد خاطرنشان شده است: « مهاجرت فقط این عده نبود، از طوایف دیگر هم مهاجرت نموده­ اند، علت آن هم ظاهراً از ترس كشف حجاب بوده.» [9] واقعیت آن است كه كشف حجاب با استفاده از ابزارهای دیكتاتوری دقیقا به معنای "تجاوز به خصوصی‌ترین حریم زندگی مردم" بود و این امر تحت لوای هیچ قانونی انجام نگرفت؛ لذا هیچ نشانه‌ای از دموكراسی و آزادی در آن دیده نمی‌شد و در پس كشف حجاب، "آزادی" به طور كامل جای خود را به "اسارت" زنان داد. پی نوشت ها: 1- مهدی قلی هدایت، خاطرات و خطرات، تهران: شركت چاپ رنگین، ص 448. 2- ویلیام سولیوان، ماموریت در ایران، ترجمه ابراهیم مشفقی‌فر، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص 52. 3- مهدی صلاح، كشف حجاب: زمینه‌ها، پیامدها و واكنش‌ها، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ص 406. 4- تغییر لباس و كشف‌حجاب به روایت اسناد، تهران: مركز بررسی اسناد تاریخی، ص 73. 5- استفانی كرونین، رضاشاه و شكل‌گیری ایران نوین، ترجمه مرتضی ثاقب‌فر، تهران: نشر جامی، ص 296. 6- مورگان شوستر، اختناق ایران، ترجمه حسن افشار، تهران: نشر ماهی، ص 158. 7- امیرمسعود شهرام نیا و نجمه سادات زمانی، «علل و پیامدهای شكل‌گیری پدیده كشف حجاب در دوره پهلوی»، فصلنامه گنجینه اسناد، سال 23، ص 73. 8- حسام الدین آشنا، خشونت و فرهنگ: اسناد محرمانه كشف حجاب، تهران: سازمان اسناد ملی ایران، ص 201. 9- كشف حجاب و تغییر لباس به روایت اسناد، تهران: مركز بررسی اسناد تاریخی، ص 202.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: