ردپای خیالی ایران و اسرائیل در انفجارهای عربستان/ روزی که صدام ایران به جنگ مشترک با اسرائیل دعوت میکرد!/ رمزگشایی عمق تاریخی یک کاریکاتور سعودی +عکس
انفجارهای عربستان به خصوص مدینه النبی پیام خاصی برای حکام سعودی دارد. اینکه بلاخره چاقو دسته خودش را هم برید و قلب امنیتی حجاز هم بلاخره نا امن شد. اما اینکه خط رسانه های عربی چه مقصدی را از این اتفاق پی خواهند گرفت از آن مهمتر است: همنشینی ایران و اسرائیل!
سرویس بین الملل فردا؛ محمد مهدی شیخ صراف: انفجارهای عربستان به خصوص مدینه النبی باب تازه ای را برای رسانه های وابسته به سعودی فراهم کرده است. انفجاری که درست در نزدیکی ورودی اولین مسجد اسلام و علیه نیروهای امنیتی انجام شده است پیام خاصی برای حکام سعودی دارد. اینکه بالاخره چاقو دسته خودش را هم برید و قلب امنیتی حجاز هم بلاخره نا امن شد. آنهایی که مدینه و مکه را در سالهای اخیر دیده باشند بهتر می فهمند چنین اتفاقی در فضای فوق امنیتی عربستان آن هم در هفته های منتهی به حج واجب چقدر حساسیت بر انگیز خواهد بود. اما اینکه خط رسانه های عربی چه مقصدی را از این اتفاق پی خواهند گرفت از آن مهمتر است.
همنشینی ایران و اسرائیل!
در سالهای اخیر و ادامه درگیری های سوریه و عراق خط تحلیل رسانه ای جالبی در کشورهای عربی به ویژه در رسانه های وابسته به سعودی پی گرفته می شود که ارهابیون یا همان تکفیری ها را به ایران و اسرائیل نسبت بدهد! این خط خبری شاید در داخل کشورمان چندان به چشم اهالی رسانه و به تبع آن مردم ما نرسد و حتی احمقانه و خنده دار بنماید اما تکرار مکرر آن با تکیه به شواهد ناقص جای خود را بازتر کرده است. به ویژه در میان مخاطب عرب زبان کشورهای مختلف که از واقعیت های جامعه ایران دور هستند و مجرای اطلاعاتی جز این رسانه ها ندارند.
چرا داعش به ایران حمله نمی کند؟
یکی از مهمترین دلایل که انفجار اخیر در عربستان هم به آن کمک بیشتری خواهد کرد این سوال است که وقتی همه کشورهای منطقه و همسایه از تروریسم داعشی و تکفیری آسیب دیده اند و دامنه آن به پاریس و بلژیک در اروپا و حتی ترکیه هم رسیده است چرا تاکنون ایران از این گزند محفوظ مانده است؟ پایه این استدلال بر همین که چاقو دسته خودش را نمی برد استوار شده است. آنها استدلال می کنند داعش به ایران حمله نمی کند چون نمی خواهد. دلیل این نخواستن هم تبانی و حمایت ایران است نه اشراف اطلاعاتی و قدرت امنیتی ایران. این تحلیلگران اما از بقیه واقعیات که همانا دستگیری چندین گروه تروریستی در مرزها و شهرهای مختلف ایران و مبارزه مستقیم ایران با داعش در سوریه و عراق است چشم می پوشند و نه تنها شهدای ایرانی مدافع حرم را نادیده می گیرند که تمام این اتفاقات را بهانه تراشی ایران برای مبارزه طلبی و حضور نظامی بیشتر در منطقه عنوان می کنند.
سابقه طولانی یک سناریو
مسئله قراردادن ایران در کنار اسرائیل توسط رسانه های عربی درختی است که بذر و ریشه آن را باید در سه دهه قبل و حتی بیشتر جستجو کنیم. در سالهای جنگ ایران و عراق که به زعم آنها سردار قادسیه می خواست سرزمین های عربی را از ایرانی های مجوس(آتش پرست) نجات دهد!
شاید برای همه ما که در اتمسفر غالب رسانه ای جمهوری اسلامی و نهایتا رسانه های برتر اروپا و آمریکا تنفس می کنیم امری عجیب به نظر برسد که در تمام آن سالها رسانه های بسیاری در کشورهای عربی برای مخاطبانشان در صف آرایی جنگ هشت ساله، ایران را در کنار اسرائیل تصویر می کردند که در مقابل جبهه متحد کشورهای عربی در حال جنگ هستند!
یک بار دیگر باخودتان تکرار کنید: ایران در کنار اسرائیل! آن هم در تمام سالهایی که ایران در تمام عرصه ها از نظامی تا ورزشی بزرگترین مخالف و دشمن اسرائیل به حساب می آمد و در همان زمان کارشناسان نظامی اسرائیل به ژنرال های صدام خدمات ارائه می دادند و روی طرح های پدافندی و استراتژي دفاع متحرک کار می کردند.
باز هم مک فارلین
یکی از مهمترین بهانه های این ادعا به ماجرای رسوایی معروف به «ایران گیت» یا «ایران کنترا» باز می گردد که در کشورمان به «مک فارلین» معروف است. اتفاقی که خلاصه آن می شود: خرید تجهیزات، سلاح و قطعات نظامی ایران از آمریکا با واسطه گری اسرائیل. این معامله در ازای نقش آفرینی ایران در آزادی گروگان های آمریکایی در لبنان صورت گرفت. پول فروش این تسلیحات نیز به طور پنهانی به ضد انقلابیون نیکاراگوئه موسوم به کنترا داده میشد.
خرید تسلیحاتی ایران از اسرائیل
هرچند این مسئله مسئله در کشورمان جور دیگری طرح شده و هنوز ابهامات زیادی درباره عملکرد چهره های منتسب به هاشمی رفسنجانی در آن باقیست اما قضیه «ایران گیت» در آمریکا به بزرگترین رسوایی تاریخی بعد از واترگیت مشهور است. همان زمان بود که آریل شارون فروش 25 میلیون دلار سلاح به ایران را اعلام و تایید کرد.
ایران در تمام مدت جنگ و پس از آن، هرگونه خرید اسلحه و غیره از اسرائیل را البته به شدت تکذیب کرده است اما این مسئله تبدیل به بخش پر تکرار از سناریویی شد که به طور خاص پس از برتری های نظامی ایران در جبهه ها و آزادسازی خرمشهر در عملیات الی بیت المقدس بسیار پررنگ تر از گذشته مورد استفاده رسانه های عربی قرار گرفت.
وقتی صدام ایران را به جنگ با اسرائیل فراخواند!
با مرور اخبار و تحلیل های آن دوره خاص تاریخی کمتر مطلبی را می توان یافت که روی خروجی این رسانه ها منتشر شده باشد و در آن یادی فروش سلاح توسط اسرائیل به ایران نشده باشد. از جمله مانورهای رسانه ای صدام برای تکمیل این پازل بعد از شکست در جبهه خرمشهر که در همین رسانه ها انعکاس زیادی یافت هم پیشنهاد به ایران برای آتش بس و متحد شدن برای مبارزه با اسرائیل بود! او که هنوز بخشهایی از خاک ایران را در اشغال داشت ایران را به دشمنی مشترک با اسرائیل فرا می خواند! حالا شاید بهتر بتوان دلیل نیروهایی که ایران از حدود 30 کشور مختلف عربی طی جنگ در جبهه های مختلف با عراق به اسارت گرفت را مشخص کرد.
فروش نفت ایران به اسرائیل
ماجرا وقتی جالب تر می شود که این خط رسانه ای در این میان انقلاب بزرگی که رژیم شاه را سرنگون کرده است نادیده می انگاشت و برای این نسبت بین ایران و اسرائیل سوابق تاریخی همکاری و ارتباط نزدیک شاه ایران با اسرائیل را مرور می کردند. ارتباطی که تعاملات امنیتی رده بالا و کمک های اقتصادی کلان ایران به اسرائیل بخشی از آن بود و نقطه اوج آن به فروش نفت ایران به اسرائیل در زمان تحریم فروش نفت توسط کشورهای عربی در جریان جنگهای اعراب اسرائیل و بسته شدن کانال سوئز در بحران نفتی 1973 باز می گردد.
عمق تاریخی یک کاریکاتور
حالا وقتی به امروز بازگردیم و کاریکاتور روزنامه سعودی «الریاض» را مرور کنیم که در آن تلاش شده این نکته به مخاطب القا شود که تروریستها جایی که باید خود را در آن منفجر کنند، از یاد بردهاند و به جای اینکه این انفجارها را در ایران و اسرائیل انجام دهند به سوی جهان عرب میآیند. ابعاد این ماجرای عمیق را بیشتر درک می کنیم.
داعش شیعه است یا وهابی؟
جالب تر آنجاست که این خط قوی رسانه ای با استدلالی ایران را در کنار اسرائیل قرار می دهد، که نقطه اشتراک رسانه های ایران با آنهاست! هر دو داعش را در قبال عدم حمله به اسرائیل به عنوان دشمن شماره یک مسلمانان متهم می داند.
البته آنها هیچ وقت در خصوص اینکه افکار خشک و افراطی وهابی گونه داعش و رهبران آن که اتفاقا گرایش های ضدشیعی بخش مهمی از آن هستند، به تفکر حاکم بر چه کشوری نزدیکتر است، صحبت نمی کنند. یعنی بنگاه های رسانه ای عربی سعودی در ذهن مخاطب خود دقیقا همان چیزی را تقویت و تثبیت می کنند که مشابهش را در افکار داخلی کشور ایران درباره ترکیه، عربستان و قطر مشاهده می کنیم و آنها را ریشه های اصلی و تغذیه کننده داعش می دانیم و رفقای رژیم صهیونیستی.
اینجا هیچ کس به فکر افکار عمومی عربی نیست
در این میان بین رسانه های عربی و غربی یک تقسیم کار نانوشته وجود دارد. این خط رسانه ای با وجود تمام معادلات و معارضات آشکاری که نشان می دهد ایران هنوز دشمن اصلی و شماره یک اسرائیل و گروه های تکفیری است و این سعودی و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس هستند که آب به آسیاب داعش می ریزند و با اسرائیل دوستی می کنند، سعی دارد جغرافیایی خلاف آنچه هست ترسیم کند.
در خلاء رسانه ای ایران این روش تا حد زیادی موفق بوده است چرا که متاسفانه استراتژی رسانه ای ایران در تمام دهه های گذشته برنامه خاصی برای جلب توجه و روشنگری افکار عمومی جهان عرب نداشته و حرکت درخوری انجام نداده است. اینجا سالهاست هیچ کس به فکر افکار عمومی جهان عرب و دیگر مسلمانان درباره ایران نیست.