روزنامه آرمان امروز: چراغ های راهنمایی را از دوران کودکی می شناسیم و برایمان قبل از اینکه یادآور استرس و ترافیک باشد حسی نوستالژیک به همراه دارد. با این وجود، ثانیه شمارهای کنار این چراغ ها که مسئول نشان دادن زمان منتظر ماندن ما هستند بیشتر از خود این چراغ ها استرس تولید می کنند. ثانیهشمارهایی که هرچند شهرداری هنوز هم از وجود آن در سطح شهرها تمام قد دفاع می کند و معتقد است ماموران راهنمایی و رانندگی با دستکاری این چراغ ها باعث عدم کارایی ثانیه شمارها هستند، اما مجموعه پلیس راهنمایی و رانندگی آن را طرحی شکست خورده می داند و حتی از سال ۹۳ زمزمه های جمع شدن آن یا جایگزینی طرحی جدید به جای آن مطرح شده است. زمزمه هایی که تاکنون محقق نشده و ثانیه شمارهای اطراف چراغ ها به عنوان دستگاهی تزیینی فقط گذر زمان را نشان داده یا روی یک عددی ثابت مانده اند.
امسال راهنمایی و رانندگی با ایده پردازی و تلاش برای تغییر شکل ثانیهشمارهای چراغهای راهنما، ثانیه شماری شبیه ساعت شنی را طراحی کرد و به جای نمایش زمان به صورت ثانیه ای آن را در قالب این طرح قدیمی به نمایش در آورد. با این وجود مشخص نیست برای سنجش زمانی که قرار است چند ثانیه باشد چرا باید از این قالب زمانی غیر دقیق بهره جست؟ تقاطع خیابان اسفندیار به جردن در تهران، ظهر یک روز تابستانی و هوا به شدت گرم است، آنقدر گرم که همه کلافه شده اند. هیچ چراغ راهنمایی در کار نیست و ثانیهشماری که گذر زمان را نشان میدهد نزدیک پنج دقیقه روی عدد سه ثابت مانده و چراغ سبز نشده است. همه رانندهها کلافه شده و دستشان را روی بوق گذاشته اند. پلیس آرام آرام به طرف چراغ می رود تا آن را سبز کند، اما این سبز بودن فقط ۱۰ ثانیه طول می کشد و دوباره نزدیک پنج دقیقه انتظار برای رد شدن! زن میانسال با عصبانیت از تاکسی پیاده شده و ترجیح می دهد مسافت نزدیک به ۳۰۰ متری را پیاده برود تا منتظر چراغی بماند که معلوم نیست کی سبز و کی قرمز میشود. این حکایت بسیاری از چراغ های راهنمایی شهر و کشور ماست. چراغ هایی که قرار بود ترافیک و تردد را آسان
تر کنند، اما این روزها خودشان به عاملی برای افزایش بار ترافیکی تبدیل شده اند.
این همه توجه و احترام به شهروندان!
احترام به حقوق مردم و وقت آنها؛ یادم می آید سال ۸۳ روزهای اولی که این چراغ های ثانیه شمار در خیابان های تهران نصب شده بود دوستانم و افرادی که از شهرهای دیگر به تهران می آمدند از این همه توجه و احترام به حقوق شهروندان در پایتخت ابراز خرسندی می کردند، زیرا معتقد بودند این ثانیه شمارها حداقل به فرد این حق را می دهد که بداند چقدر باید منتظر بماند. در همه جای دنیا وقت طلاست و دنیای امروز دنیای شتاب و غنیمت شمردن فرصت هاست. حالا چندین سال است این جلوه احترام به جلوه بی احترامی تبدیل شده و اینجا ثانیه شمارها هم به تو دروغ میگویند! ثانیهشماری که در نهایت باید ۷۰ ثانیه باشد، اما برای چندین دقیقه روی اعداد انتهایی شمارش مکث می کند و اینجاست که این پرسش مطرح می شود که اگر قرار است زمان انتظار مشخص نباشد اصلا وجود این ثانیه شمارها چه ضرورتی دارد؟ حالا امسال راهنمایی و رانندگی برای جبران این بیعلاقگی و اعتراض مردمی به ثانیه شمارهای دروغگو و دستکاری شده طرح جدیدی را روانه بازار کرده و از ساعت شنی به جای ثانیه شمار برای نمایش زمان استفاده میکند. در نمایش زمان انتظار به شیوه ساعت شنی کسی نمیفهمد چقدر منتظر شده و یا
چقدر دیگر در انتظار است و معلوم نیست این ایده جدید دیگر از کجا گرفته شده است. معضل ترافیک در تهران برای همه مردمی که مجبورند هر روز از آن بگذرند معضل کمی نیست و کمترین التفاتی که مسئولان شهری می توانند به آن داشته باشند این است که حداقل باعث افزایش آن نشوند.
چراغ همیشه قرمز اتوبان نیایش
ثانیه شمار چراغ راهنمایی طرحی بود که سال ۸۳ در خیابان کریمخان تهران و بعضی از شهرهای دیگر به اجرا درآمد و زمان اجرای آن همه مسئولان شهری تمام قد از آن دفاع کردند. با این وجود، از سال ۹۳ و با گذشت ۱۰ سال زمزمههای حذف این ثانیهشمارها شنیده می شد و همان سال حسن عابدی جانشین وقت رئیس پلیس راهور تهران، زمزمه های احتمال حذف تایمر چراغ سبز تابلوهای راهنمایی و رانندگی نصب شده در چهارراه های پایتخت را مطرح کرد. هرچند با گذشت نزدیک دو سال هنوز هم در اکثر تقاطع های تهران و شهرهای دیگر در کنار چراغ راهنمایی این ثانیه شمارها هم نصب شده اند، اما این طرح از طرح های شکست خورده شهرداری تهران است که سال ۸۳ عنوان می شد آن را بر اساس الگوگیری از کشورهای توسعه یافته ایجاد کرده است. تشکری هاشمی، معاون حمل و نقل و ترافیک تهران وجود ثانیه شمارها در اطراف چراغ های راهنمایی را کماکان مثبت ارزیابی می کند و معتقد است نارضایتی شهروندان به دلیل دستکاری این تایمرها توسط ماموران راهنمایی و رانندگی است. ملکی مامور راهنمایی و رانندگی چهارراه جردن که خودش مسئول سبز یا قرمز کردن این چراغ است در این باره می گوید:« به ما گفته اند این کار
را خودمان انجام دهیم و ما بر اساس اطلاعاتی که از حجم ترافیکی خیابان ها داریم این کار را انجام می دهیم.» او از راهنمایی و رانندگی دستور گرفته که چراغ را دستکاری کند در حالی که بخشنامه فعالیت های ماموران راهنمایی و رانندگی باید با نظارت شهرداری و مدیریت شهری باشد. این ناهماهنگی در فعالیتهای دو نهاد اصلی حاکم بر شهر یعنی راهنمایی و رانندگی و شهرداری، سبب شده چراغ های راهنمایی با این ثانیه شمارها حالتی تزیینی به خود بگیرند. این در حالی است که تهران و بسیاری از کلانشهرها با معضلی تحت عنوان ترافیک هم دست به گریبان هستند و مسئولان شهری باید از هر فرصتی برای کاهش بار ترافیکی بزرگراه ها و خیابان های اصلی استفاده کنند. در عمل خود این برنامهریزیهای بدون هماهنگی باعث افزایش ترافیک می شود.
۵۴۷۵ دقیقه وقتی که تلف میشود
باز هم ظهر یک روز گرم است. تقاطع اتوبان نیایش به خیابان ولیعصر تهران را همه به عنوان مسیری پر ترافیک می شناسند و چراغی که انگار هیچ وقت سبز نمی شود. در ساعات عادی کل اتوبان باز است، اما وقتی به انتهای آن و جایی که چراغ راهنمایی و رانندگی با ثانیه شمار کذایی آن قرار گرفته می رسی همه جا قفل می شود. اینجا هم خودروها هستند که با بوق ممتد خود مامور راهنمایی و رانندگی را وادار به سبز کردن چراغ می کنند و بعد از سبز شدن تقریبا همه خودروها با سرعتی مهیب از خیابان رد می شوند. کمی آن طرف تر و درست صد متر قبل از این چراغ شلوغ ، کارگران در حال حفاری زمین و کشیدن لوله گاز هستند و این کار نزدیک به دو هفته به درازا کشیده است. اکثر افرادی که هر روز به دلیل محل کار یا زندگی خود مجبور به تردد از این مسیر هستند با این چراغ همیشه قرمز که چالشی بزرگ محسوب می شود مواجه شده و دقایقی را که می تواند تبدیل به ساعت شود برای سبز شدن این چراغ انتظار کشیده اند. زن میانسال که از ظاهر لباس پوشیدنش مشخص است کارمند یک اداره است با رسیدن تاکسی به محل ترافیک در حالی که نزدیک ۸۰۰ متر تا چراغ و سر تقاطع مانده، از تاکسی پیاده می شود و راننده
خطاب به مرد جوانی که جلو نشسته میگوید: پیاده بروی سریع تر می رسی! مرد جوان دیگری که در صندلی عقب و کنار من نشسته در پاسخ به این صحبت راننده می گوید: من هر روز از این مسیر به سر کار می روم و بلا استثنا یک ربع تا نیم ساعت اینجا معطل هستم که با پای پیاده یا با تاکسی فرقی نمی کند، باز هم میانگین هر روز یک ربع، در ماه ۴۵۰ دقیقه و در سال ۵۴۷۵ دقیقه را پشت این چراغ هدر می دهم! راننده می خندد و می گوید: اینجا تنها چیزی که ارزش ندارد وقت مردم است! و از فرصت یک ربعی برای سبز شدن چراغ نیایش استفاده کرده و ادامه می دهد: سال گذشته زن بارداری را در شرق تهران سوار کردم تا با مادرش او را برای وضع حمل به بیمارستانی در شمال تهران برسانم. ابتدا حال آن خانم خوب بود و هیچ مشکلی نداشت، اما در ساعاتی شلوغ می خواستیم از شرق تهران به شمال آن برویم، چیزی نزدیک سه ساعت در راه بودیم. او به چراغ تقاطع جردن اشاره کرده و می گوید: برای رد شدن از آن چراغ آنقدر معطل شدیم تا کیسه آب آن خانم پاره شد و من فریاد کنان به سمت پلیس سر چهارراه که با ظاهری خونسرد بی توجه به بوق خودروها کار خودش را می کرد رفتم و از او خواستم چراغ را سبز کند
وگرنه آن خانم فوت میکند. خوشبختانه او سریع با من همکاری کرده و چراغ را سبز کرد.