آسمان و ریسمان «شرق» برای کوبیدن «اوج» و شهرداری
اجرای بیلبوردهای «حقوق بشر آمریکایی» ازسوی شهرداری تهران و یک مؤسسه تبلیغاتی با واکنشهای زیادی همراه شد
جملاتی نظیر «آیا میدانید در هر ٩ ثانیه یک زن آمریکایی مورد ضربوشتم قرار میگیرد؟»، «آیا میدانید که از هر٠ ١١ شهروند آمریکایی یک نفر در زندان است؟» یا «آیا میدانید در آمریکا از هر پنج نوزاد، دو نوزاد به صورت نامشروع به دنیا میآید؟» این روزها روی در و دیوار و منظر عمومی شهر قرار گرفته است؛ جملاتی که قبل از هر واکنش رسمی با واکنش مردم و هنرمندان و کنشگران اجتماعی در فضاهای در دسترسشان و البته تعاملات روزمره خودشان به وجود آمد. وقتی که در تاکسی نشستهایم و با عبور از این تابلوها بحث بین مسافران شروع میشود که: «خودمان کم عیب داریم؟»، «خودمان کم معتاد و جوان بیکار و خشونت و دزدی داریم؟»، «کسی خشونت علیه زنان خودمان را محاسبه کرده؟ چرا عددش را اعلام نمیکنند؟»، «چشممان را به همه بچههایی که این روزها داستان فروختن و معتاد به دنیا آمدنشان را میشنویم، ببندیم و دنبال شمردن فرزندان نامشروع آمریکاییها برویم؟»...
از آنجایی که شهرداری تهران و زیرمجموعه آن یعنی سازمان زیباسازی، مسئول اول و آخری بیلبوردهای شهر تهران هستند، هفته قبل و چند روز پس از واکنشها به بیلبوردهای «حقوق بشر آمریکایی» تلاش کردیم تا با مدیرعامل سازمان زیباسازی درباره دلیل اجرای این بیلبوردها صحبت کنیم. او در جلسهای در همین رابطه با مدیران فرهنگی و روابط عمومی شهرداری تهران بعد از توضیح کوتاهی قول داد تا با توجه به دلایلی که از اجرای کار میداند، مفصل در این رابطه توضیح دهد اما بعد از قطع تلفن تا لحظه تهیه این گزارش او یا در دسترس نبود يا دیگر به هیچ تماسی پاسخ نداد. تماسهای روابطعمومی شهرداری تهران به شکل جالبی قطع میشد و تلفن معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری و روابطعمومیشان هم یا اشغال بود یا بوق آزاد داشت؛ اما دریغ از پاسخ! عیسی علیزاده در همان توضیح کوتاه به «شرق» گفت این بیلبوردها در راستای برنامههای پیشبینیشده برای هفته حقوق بشر آمریکایی است و در آن به اعمال حقوق بشر به وسیله آمریکا در این کشور و در کل دنیا پرداخته است. اما این موضوع خیلی زود محل انتقاد و چالش مخالفان و موافقان در حوزههای فرهنگی و اجتماعی و هنرمندان و فعالان فرهنگی و اجتماعی قرار گرفت. دراینمیان واکنشهای متفاوت اعضای شورای شهر درخور توجه بود. مدیرعامل سازمان زیباسازی که دو هفته قبل به خاطر نحوه اجرای «نگارخانهای به وسعت یک شهر» با انتقاد جدی چند عضو اصولگرا مواجه شده و متهم به نفوذ یک جریان سکولار و افراطی در زیباسازی شده بود اینبار تقدیر این اعضا را به دست آورد. دیروز مجتبی شاکری بیاطلاع از فرار به عقب شهرداری تهران و جمعکردن تعدادی از این بیلبوردها از سطح شهر، اقدام سازمان زیباسازی را «کار خوبی که باید تشویق شود» خطاب کرد و گفت: از میان ٣٧ نوع تصویری که در فضاهای تبلیغاتی سطح شهر به نمایش درآمده، تصاویری که با محتوای سرفصلهای نقض حقوق بشر بهوسیله آمریکا نظیر کودتای ٢٨ مرداد، تحریمهای اقتصادی، تحریمهای دارویی و جنایات علیه ملت یمن بود رویکرد خوبی است. شاکری به راهافتادن کمپین در واکنش به این بیلبوردها را برنامهریزی گلنخوردن آمریکا خوانده است. اما احمد مسجدجامعی، یکی از اعضای اصلاحطلب شورا که روزی وزیر فرهنگ هم بوده است، دیروز در شورا گفت: اختلاف ما با آمریکا اختلافی عمیق، استراتژیک و بنیانی است و با نگاه سطحی نباید آنها را در ذهنها تقلیل داد و احیانا نتیجه عکس از آن گرفت. ما با ملت آمریکا مشکلی نداریم که به آنها نسبتهای ناروای خارج از چارچوبهای عرفی، اخلاقی و مذهبی بدهیم و سطح دعوا را حتی به نامشروعبودن فرزندان آنها بکشانیم. اتفاق درخور توجه درباره این بیلبوردها آن بود که واکنشهای مردمی به بیلبوردها و جملات آنها همراه با عکسها و هشتگها و جملات اعتراضیشان قبل از هر رسانه و مسئولی توجهها را جلب کرد. این یعنی حتی اگر با انحصار و دسترسیهای غیررقابتی، درودیوار شهر برای یک جریان، یک تفکر یا حتی یک رنگ خاص باشد، مردم خیلی خوب میتوانند خوبوبد پشت آن را تشخیص بدهند و حتی اگر بر زبانشان نیاورند، در ذهنشان نگه دارند و به قضاوت بنشینند. اما دراینمیان برخی سؤالات و ابهامات وجود دارد. از جمله اینکه مؤسسهای که هنوز پنج سال از عمر فعالیت آن نگذشته، چطور میتواند اینطور در فضای تبلیغات شهری یکهتازی کند؟ شهرداری تهران در فروش و یا تحویل موقت و دائم این بیلبوردها در میدانهای مهمی چون فردوسی، ولیعصر(عج) یا جداره اتوبانهای اصلی تهران تنها نقش «طرف قرارداد» را دارد و به محتوا و نحوه عملکرد روی این بیلبوردها نظارت ندارد که حالا جواب رسانهها را نمیدهد؟ گرچه در این سالها درباره تابلوها و بیلبوردهای تبلیغات شهری، ساماندهی و رتبهبندی درخورتوجهی صورتگرفته اما شهرداری تهران هنوز نتوانسته انحصار شرکتها، مؤسسهها و سازمانهای دولتی و نیمهدولتی و وابسته به نهادهای خاص را بشکند. آیا شهرداری تهران به همه مؤسسههای تبلیغاتی در سطح شهر تهران اجازه میدهد با این دسترسی گسترده و فراگیر و این سطح از بیان «مفاهیم دلسوزانه»، فعالیت کنند؟ آیا شهرداری تهران در این بازار آشفته بیپولی که به جان فروش زمینهای ذخیره و باغات شهر تهران افتاده، از این مؤسسه پول نقد دریافت میکند یا اینجا هم تهاتر و جایگزینی پروژه و... است؟