آدم کشی های جدید در راه است
حدود یک هفته از ماجرای تیر انداری در کلوب همجنسگرا ها در شهر اورلاندو ایالات متحده آمریکا که منجر به کشته شدن ۵۰ نفر شد میگذرد. رسانههای آمریکا این حمله را بعد از حملات یازده سپتامبر خونینترین کشتار در آمریکا معرفی کردند. این مسئله باعث شد نوک پیکان حملات رسانه ای علیه مسلمانان تیز تر شود. این در حالی است که بعد از واقعه تروریستی san Bernardino پاریس حمله به مسلمانان، مساجد و محل زندگی آنها سه برابر شده است.
کد خبر :
535134
این آمار را موسسه مطالعات «تنفر و افراط گرایی» زیر نظر دانشگاه کالیفرنیا جمع آوری کرده است. تا قبل از حملات پاریس ماهانه ۱۳ حمله به مسلمانان گزارش شده است در حالی که پس از آن در فاصله یکماهه ۱۳ نوامبر تا ۱۳ دسامبر ۳۷ حمله به مسلمانان صورت گرفته است. هیلاری کلینتون در اولین تبلیغات انتخاباتی خود بعد از کشتار اورلاندو با استناد به این آمار عنوان کرد که ما نباید از مسلمانان اهریمن بسازیم. او برخلاف رقیب جمهوری خواهش «ترامپ» سعی دارد دل مسلمانان را بدست بیاورد. آمار هم نشان میدهد که در چند ماه اخیر مسلمانان آمریکا تمایل بیشتری به هیلاری کلینتون پیدا کردهاند. سایت Politico در گزارشی آورده است که مسلمانان میشیگان قبل از این طرفدار کلینتون نبودند اما بعد از صحبتهای دونالد ترامپ علیه اسلام و مسلمانان نظر آنها را عوض کرده است. ۳.۳ میلیون نفر مسلمان در آمریکا زندگی میکنند؛ اما آیا این تعداد مسلمان میتوانند امیدوار باشند که با برنده شدن کلینتون اوضاعشان بهتر شود؟ در حال حاضر باراک اوباما رییس جمهور آمریکا است. او همانند هیلاری کلینتون دموکرات است و اخیراً نیز رسماً از او اعلام حمایت کرده است. با این وجود اگر
بنا بود اوضاع مسلمانان در آمریکا بهتر شود، باید در زمان باراک اوباما نیز شاهد پیشرفتهایی میبودیم. چرا اوضاع مسلمانان آمریکا در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما بدتر شده است؟ چطور حملات تروریستی داعش در پاریس باعث افزایش حملات به شهرواندان مسلمان در آمریکا شد و دولت این کشور نتوانست جلوی آن را بگیرد؟ سیاست خارجه غلط آمریکا آمریکا در تعامل با کشورهای مسلمان به سمت کشورهایی رفت که منافعش را بیشتر تأمین میکردند. تا جایی که ایران قبل از پیروزی انقلاب به عنوان ژاندارم منطقه مطرح شد؛ اما پس از پیروزی انقلاب آمریکا نتوانست سیاستهای خود را از طریق ایران بر منطقه حاکم کند و به ناچار رو به کشورهای عرب همجوار با ایران آورد. حمایتهای بی دریغ آمریکا از صدام در هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران، صدام را تبدیل به مهره تحت نفوذ آمریکا کرد؛ اما این مهره دیری نپایید که علیه حامی خودش طغیان کرد و سرانجام در سال ۲۰۰۳ پشتیبان سابق طناب دار را بر گردن صدام حسین انداخت. نتیجه اما این شد که در طی سالهای حمایت آمریکا از صدام حسین (۱۹۸۱ تا ۲۰۰۰) گروههای تروریستی اسلام گرا در عراق شکل گرفتند و با دلارهای نفتی چاق شدند. هسته اولیه
داعش در دهه ۹۰ میلادی با نام «جماعت التوحید و الجهاد» در عراق شکل گرفت. آنها در استانهای الانبار، نینوا، کرکوک، بیشتر مناطق صلاح الدین، بخشی از بابل، دیاله و بغداد حضور چشمگیر داشتند و بعقوبه را به عنوان پایتخت خود برگزیدند. این گروه بعداً به «تنظیم قاعده الجهاد فی بلاد الرافدین» تغییر نام داد، بعد از آن به «القاعده عراق» معروف شد و از سال ۲۰۱۲ به بعد هم به «داعش» تغییر نام داد. در سالهای ۱۹۸۰ تا اوایل ۲۰۰۰ این گروهها در عراق درسایه حمایت آمریکا از صدام رشد و نمو کردند. هر بار گروهها و سازمانهای مردمی حقوق بشر خبر از نقض آزادی و حقوق بشر در عراق دادند توسط لابی آمریکایی در سازمان ملل ساکت شدند یا تلاششان بی نتیجه ماند تا آنکه صدام «این سگ هار»، افسار گسیخت و علیه آمریکا قد علم کرد. بنابراین داعش را میتوان ثمره سیاست بازی آمریکا با دولت صدام حسین دانست. سیاست غلطی که آمریکا هنوز هم آن را ادامه میدهد اما با بازیگران جدید. عربستان سعودی، مهره جدید آمریکا در سیاست خارجی دولت بوش و اوباما است. سعودیها این روزها با مصونیت قضایی بین المللی یمن را بمباران میکنند، شیعیان کشور خود را تحت سختترین فشارها
و شکنجهها محدود میکنند و به برخی گروههای تروریستی در سوریه سلاح میرساند. این در حالی است که چند روز پیش نام عربستان سعودی از فهرست سیاه «ناقضان حقوق بشر» سازمان ملل خارج و پرونده دست داشتن حکومت سعودی در حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱ نیز معلق شد. پیش بینی اورلاندو های بیشتر همان حمایتهایی که آمریکا از صدام حسین تا سال ۲۰۰۰ انجام داد، بعد از ۲۰۰۰ از حکومت عربستان سعودی میکند. این بدان معنا است که آل سعود همانند صدام از مصونیت ویژه بین المللی برخوردار هستند. مصونیتی که مجال رشد افراط گرایی در سایه حمایت بین المللی را نتیجه میدهد. گروههای تروریستی اسلام گرا رشد بیشتری خواهند کرد، اورلاندو های بیشتری اتفاق میافتد و بنابراین امیدی هم به بهبود وضع مسلمانان در آمریکا نمیتوان داشت. آمریکا چوب طمع خود در سیاست خارجی با کشورهای مسلمان را میخورد. برای تأمین زیاده خواهی های اقتصادی آمریکا، از یک طرف با دولتهای ناقض حقوق بشر و کشورهای تروریست پرور مسامحه میکند و از طرف دیگر ایران را تحت فشار و تحریم قرار میدهد و محکوم به حمایت و تقویت تروریسم میکند. درحالی که همه نهادهای بین المللی تأیید میکنند که تا بحال
در هیچ حادثه تروریستی در آمریکا یا اروپا حتی یک ایرانی از طرف حکومت ایران نقش آفرینی نداشته است. این تناقض چیزی نیست که به راحتی توجیه شود.