وقتی دعا میکنید یقین بدانید اجابت «دم در» است
وقتی دعا میکنید، یقین کنید اجابت دعا دم در است، تا دم در رسیده است، اجابت به دعا خیلی نزدیک است امیدوار باشید. در واقع استجابت با خود دعا اتحاد پیدا میکند پس ما نباید اجابت دعاها را دور بپنداریم.
خبرگزاری فارس: دعاهای هر روز ماه مبارک رمضان، دعاهایی لقمه شده، کوتاه و فشرده است. ادعیه ماه مبارک رمضان از حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) صادر شده و منبع آن کتاب زادالمعاد و بلدالامین است. علامه امینی(ره) در صفحه 214 کتاب زادالمعاد مینویسد: از ابن عباس روایت شده که رسول گرامی اسلام برای هر روز از ماه مبارک رمضان دعای مخصوص و با فضیلتی و پاداش فراوان ذکر کردهاند.
بر این دعاها شرحهایی نوشته شده است از جمله مرحوم حجتالاسلام سیدعلی نجفی که در نیمههای شبهای ماه مبارک رمضان سال 1409 هجری قمری در مسجد قندی تهران ایراد شده است.
حجتالاسلام سیدمحمدعلی نجفی یزدی در سال 1326 هجری شمسی در شهر عارفپرور نجف اشرف به دنیا آمد. نامش را به نام مولایش امیرالمؤمنین (ع) علی گذاشتند. پدرش سیدمحمد باقر روحانی بزرگوار و اهل علم بود و جدش سیدعبدالحی در یزد صاحب کرامات بود. وی تحصیلات مقدماتی خود را در نجف گذراند و در 17 سالگی به ایران آمد، ابتدا در مجلس درس آیتالله مجتهدی شرکت کرد و سپس از درس اخلاق آیتالله حقشناس بهره جست و درسهای اخلاقی پرشور و برنامههای سلوکی آیتالله حقشناس او را جذب کرد. پدرش مکرر به عتبات عالیات سفر میکرد در یکی از این سفرها سیدعلی که با پدر همراه بود در حرم حضرت علی (ع) در سن 19 سالگی به دست پدر، معمم شد.
سیدمحمدعلی نجفی یزدی مدتی را در تهران در بیت علامه امینی زندگی کرد. آیتالله امینی (ره) همیشه در مقابل این سید عظیمالشأن از جای خود برمیخواست و دست او را به احترام مقام سیادت میبوسید.
وی به زیارت جامعه، مناجات شعبانیه و مناجات خمسه عشر علاقه فراوانی داشت و آن روزها که هنوز خواندن دعای عرفه در فضای باز مرسوم نشده بود این مجلس را برگزار میکرد.
سیدمحمدعلی نجفی یزدی در سال 1371 هجری شمسی در حالی که بیش از 46 بهار از زندگیاش نگذشته بود به دیار باقی شتافت.
گزیدهای از شرح دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان را در ادامه میخوانیم:
«اللهمّ اعنّی فیهِ على صِیامِهِ وقیامِهِ وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ بتوفیقِکَ یا هادیَ المُضِلّین»؛
خدایا یارى کن مرا در این روز بر روزه گرفتن و عبـادت و برکنارم دار در آن از بیهودگى و گناهان و روزیم کن در آن یادت را براى همیشه به توفیق خودت اى راهنماى گمراهان.
«اللهم اعنی فیه علی صیامه و قیامه»
«خدایا امروز مرا بر صیام و قیام این ماه یاری کن».
یاری طلبیدن از خدا آن وقتی درست است که انسانی که از خدا یاری میخواهد از حول و قوه خودش بیزار شده باشد. شخصی حضور امام (ع) آمد و ظاهراً دروغ یا افترایی را به امام بسته بود، امام فرمودند: آیا قسم میخوری؟ گفت بله. دو، سه تا قسم بزرگ هم برای این افترایش خورد. هیچ چیزی نشد. امام (ع) فرمود: این گونه که من میگویم قسم بخور. بگو از حول و قوه خدا بیزار باشم و به حول و قوه خود متکی باشم، آن وقت قسم یاد کن. تو از خدا مایه میگذاری و با خدا معامله میکنی.
یا رحمان، یا رحیم، یا کریم، یا عفو و یا غفور میگویی که این صفات اجازه نمیدهد که خدا رسوایت کند. بگو من به حول و قوه خود متکیام. این کافر تاریکدل نفهمید آقا او را به چه جای خطرناکی بردند. گفت: از حول و قوه خدا بیزار باشم و به حول و قوه خود متکی باشم و قسم یاد میکنم و ظاهراً از پا افتاد. حالا اگر ما بر حول و قوه خود متکی باشیم، اصلاً نمیتوانیم درک کنیم که کمک خواستن از خدا یعنی چه و خدا چگونه باید آدم را یاری کند؟
روزی پیغمبر اکرم (ص) امیرالمؤمنین (ع) را موعظه میکردند، گفتند: یا علی، نماز شب را ترک نکن. بعداً هم رو به آسمان کردند عرضه داشتند: خدایا، بر این کار کمکش کن.
بله! عمده این است که انسان وقتی میگوید:
«إِلَهِی لَمْ یَکُنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ»؛
باور کند که من این حول و قوه را ندارم و خداوند باید عنایت کند.
عشق به عبادت
«اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ»
«خدایا مرا در رحمت خودت بپوشان».
«اللهمّ غَشّنی»، یعنی خدایا دیگر غش کردیم! جانمان را خلاص کن! میگفت: اللهم غشنی را هم خواندم. امروز همه مؤمنین غش کرده بودند! ما مؤمنین لنگ میزنیم. یک عدهای هم دوست دارند ماه رمضان تمام نشود، اگر ماه رمضان تمام شود ما کجا برویم؟ چه خاکی بر سرمان بریزیم؟ حالا همین نمونهاش، ماه رمضان تما شد ساعت دو نصف شب کجا برویم؟ یک وقتی فکری به سرم زد. گفتم: خوب ادامه مید هیم کسی که جلویمان را نگرفته است. این رمضان را به آن رمضان وصل میکنیم. آن رمضان را هم به رمضان بعدش وصل میکنیم، البته از باب وصف العیش نصفالعیش بد نیست، اما موفق که نیستیم، حالا ماه رمضان را نبینید.
در غل و زنجیر بودن شیطان در ماه رمضان
پیغمبر(ص) فرمود: شیاطین را در این ماه غل کردهاند. آثارش هم پیداست. شیاطینی که مأموریتهای مختلفی داشتند، از جمله ما را خواب میکردند و نمیگذاشتند نماز صبح هم بخوانیم حالا غل شدند. مثلاً الان نیمه شب ساعت یک نصف بنده دارم صحبت میکنم، حالا چه بسا در غیر ماه رمضان صبح هم برای نماز صبح به زور بلند میشدم. پیامبر(ص) فرمود: شیاطین در این ماه غل شدهاند، از خدا بخواهید که بعد از ماه رمضان بر شما مسلطشان نکند و درهای بهشت در این ماه بر شما باز است، از خدا بخواهید که بر شما نبندند و درهای جهنم در این ماه بر شما بسته است، از خدا بخواهید که بر شما نگشاید.
اعمال بد در ماه رمضان نشانه ذات پلید انسان
«وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ»
«خدایا مرا از لغزشها و آثام این ماه برکنار بدارم.»
هر چه مقام خطیرتر باشد، خطر سقوطش هم بدتر است. لغزشهای این ماه! میدانید گناه در این ماه چند برابر حساب میشود؟ میدانید اگر در این ماه در عین حالی که شیاطین غل شدند، کسی بر اعمال بدش ادامه داد حاکی از این است که از ذات بد خودش بوده و از وسوسه شیطان نیست. دست و پای شیطان وسوسهکننده را که بستهاند و محدودش کردهاند، پس چرا تو هنوز عوض نشدهای؟ معلوم میشود که این گناهان مال ذات کثیف خودت است. به گردن ابلیس نینداز، شیطان را که غل کردهاند، همه آدم شدند پس تو چرا آدم نشدی؟
یقین به اجابت دعا
وقتی دعا میکنید، یقین کنید اجابت دعا دم در است، تا دم در رسیده است، اجابت به دعا خیلی نزدیک است. امیدوار باشید. امام(ع) در شنونده، استعداد بیشتر از این ندیدند والا از این هم نزدیکتر است. لذا استجابت با خود دعا اتحاد پیدا میکند پس ما نباید دعاها را دور بپنداریم.
«وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ»
بهبه! میفرماید:
«خدایا در این روز ذکر مداومت را روزی من کن.»
ما این ذکری که گاه هست و گاه نیست را نمیخواهیم. قرآن میگوید: این ذکر کم را منافقین هم دارند. این حرف خیلی وحشتآور است. ببینید قرآن در مورد منافقین چه میگوید: «وَلاَ یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِیلاً».
نمیشود کسی قلیل ذکر را نداشته باشد. چون فطرت بر توحید است. ولی کاری انجام نمیدهد. حتی منافقین را از مدار منافق بودن خارج نمیکند و در درکات اسفل جهنم با کفار هستند. به این دل خوش نکن که ما صبح که از خواب بیدار میشویم، یک توکلت علی اللهی میاندازیم. چه ذکری گفتهایم؟ گفت:
هیزم سوخته شمع ره منزل نشود/ رو بر افروز چراغی که ضیائی دارد
چراغتان را پرنور کنید. نورتان را بیشتر کنید والا معلوم نیست این نور کم نجاتبخش باشد، چون اگر نجاتبخش بود، منافقین را نجات میداد. میفرماید: آنها هم ذکر قلیل دارند: «وَلاَ یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِیلاً»، چون خداوند تبارک و تعالی بر مسند حق نشسته است بالاخره همه چیز را بیان میکند. میفرماید: خدا را یاد نمیکنند بعد استثنا میکند و میفرماید: الا قلیلا. پس این ذکر قلیل کارساز نیست. چطور میتواند یاد نکند؟ معلوم است کم را یاد میکند، برای اینکه انسان فطرتش بر توحید است: «کل مَوْلُودٍ إِلاَّ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ»
هر کافری و هر منافقی بر فطرت آفریده شده است، ولی آن ابعاد در اثر ضعف ذکر این فطرت را کاملاً تحتالشعاع قرار میدهد والا کافر و منافق هم ذکر خدا دارد، ما هم ذکر خدا داریم. حالا تا چه حد است؟ خوشحال نباشید که اولاً چند بار خدا را یاد کردیم این کارساز نیست و دوم اینکه اگر به دوام نباشد خیلی خطرناک است.