شکارچیان بچه پولدارهای بالاشهری
پولهای دزدی از نوجوانان شمال شهر خرج قلیان و رفیقبازی میشد
کد خبر :
531039
خبرگزاری میزان: پسر جوانی که به اتهام سرقت و زورگیری ازنوجوانان شمال شهر دستگیر شدهاست، میگوید از اینکار خسته شده و میخواهد پس از توبه به زندگی عادی برگردد. این جوان 23 ساله که در شمال تهران دستگیر شده است. برای سومین بار از سوی مأموران به اتهام سرقت و زورگیری دستگیر میشود. در این گزارش گفتوگویی را که با متهم انجام شده میخوانیم: به چه اتهامی دستگیر شدهای؟ سرقت و زورگیری از نوجوانان شمال شهر. چرا از آنها سرقت میکردی؟ آنها پولدار هستند و فکر نمیکنم سرقت 100 یا 200 هزار تومن برای آنها مشکلی ایجاد کند اما من و همدستانم به این پول نیاز داریم ما از بچگی طعم فقر را چشیدهایم. طعم فقر باعث میشود دست به سرقت بزنید؟ وقتی بچهای نصف تو سن داشته باشد و لباس مارک دار بپوشد یا در رستورانهای آنچنانی غذا بخورد به آدم برمیخورد. چگونه تصمیم به سرقت گرفتید؟ من و دو نفر از بچهمحلهایم به نام رضا و احمد از 6 ماه پیش تصمیم گرفتیم با تشکیل یک باند دست به سرقت از نوجوانان شمال شهر بزنیم. 3 نفری سوار بر موتورسیکلت در شمال شهر پرسه میزدیم و با شناسایی نوجوانانی که به قیافهشان میخورد پولدار باشند با چاقو از آنها
زورگیری میکردیم. در این مدت هم از 35 نوجوان به روش زورگیری سرقت کردهایم. چقدر پول بهدست آوردید؟ در کل 4 میلیون تومان به دست آوردهایم که بین خودمان تقسیم کردهایم. از این پول یک میلیون و 400 تومان به من رسید. با پولها چه کردید؟ همه را خرج رفیق بازی و قلیان کردم. سابقه داری؟ سه بار دستگیر شدهام و به زندان افتادهام. آخرین بار در زندان با رضا آشنا شدم و بعد از اینکه آزادشدیم همدست دیگرمان به ما ملحق شد که سرقتها را شروع کردیم. در سرقتها از خشونت استفاده میکردید؟ خیر طعمههای ما آنقدر کوچک بودند که برق چاقو آنها را میترساند و به هیچ وجه مقاومت نمیکردند. چگونه دستگیر شدید؟ در خیابان گاندی از یک نوجوان زورگیری میکردیم که بسیار سر و صدا راهانداخت اما توانستیم فرار کنیم چون در زمان تعطیلی مدرسه بود. وسوسه شدیم از یک نفر دیگر سرقت کنیم. مشغول پرسه زدن در خیابان بودیم که گشت پلیس سر رسید و ما را دستگیر کرد. البته میدانستم بالاخره دستگیر میشوم اما فکر نمیکردم به این زودی مأموران سر برسند و من 6 ماه پس از آزادی از زندان دوباره دستگیر شوم. باید دوباره چند ماهی در زندان بمانم و رد مال کنم.درست است
کمبودهایی در زندگیداشتم اما زیاده خواهیهای خودم و دوستانم بیاثر نبود. نمیخواهی توبه کنی؟ شاید لازم باشد این کار را بکنم اما دیگر از زندان رفتن خستهشدهام. میخواهم به سرکار بروم برای خودم درآمد داشته باشم.