سحر زکریا: به آدمها اعتماد ندارم
با بازی در سریال پاورچین به شهرت رسید. در این سریال نقش مهتاب، همسر فرهاد (مهران مدیری) را بازی میکرد. مهتاب به شاعری علاقه داشت و با سرودن «یاس من گولا» بین عموم مردم معروف شد.
جام جم: بعد از پاورچین در سریالهای مرد دو هزارچهره، قهوه تلخ، در حاشیه و ... با مدیری همکاری کرد. زکریا در سریالها و فیلمهای جدی باران عشق، درپناه تو و مردی از جنس بلور هم بازی کرده است. با زکریا درباره سبک زندگیاش هم صحبت شدیم. شما چند سال قبل همراه مادرتان به یک برنامه تلویزیونی آمدید، حس خوبی نسبت به مادرتان داشتید و این حس را خیلی قوی به بیننده منتقل کردید. به نظرتان پدر و مادر چگونه میتوانند از فرزند خود حمایت کنند و به عنوان حامی همیشه کنار او باشند؟ اولین کسانی که از کودکی، فرد را مورد حمایت قرار میدهند، اعضای خانواده است. خانواده نقش مهمی در تربیت و آینده فرزندان دارد. البته خانوادههایی که ما در آن بزرگ شدیم، با خانوادههای امروزی خیلی فرق دارند؛ انسجام داشتند، زن و شوهر تحت هر شرایطی در کنار هم زندگی میکردند، اگر مشکلاتی وجود داشت، تحمل میکردند اما الان زن و شوهرها براحتی از یکدیگر جدا میشوند و اصلا به فرزندی که دارند، فکر نمیکنند. خانواده من همیشه از من حمایت کرده و میکند و این اتفاق بزرگی در زندگی هر فردی میتواند باشد. حمایت آنها چگونه است؛ مالی، معنوی، عاطفی و ... ؟ همه نوع حمایتی را که لازم بوده، انجام دادهاند. قدیمیها میگویند: طرف سر سفره پدر و مادرش بزرگ شده است. این خیلی مهم است چون نشان میدهد خانواده همواره کنارت بوده و به تو نان حلال دادهاند. شاید به نظر برخی، من خیلی سنتی حرف میزنم اما به همه این اصول اعتقاد دارم و فکر میکنم همه این آداب روی خلق و خوی بچه و آیندهاش تاثیرگذار است. میگویند وقتی میخواهی ازدواج کنی، باید روی خانواده طرف مقابل متمرکز شوی و ببینی در چه خانوادهای بزرگ شده است. به همین دلیل معتقدم خانواده بیشتر از جامعه روی آدمها تاثیر میگذارد. اگر اصول و قواعد خانواده برای تربیت بچه درست باشد، جامعه و حتی دوستان نمیتوانند فرد را از مسیر درست خارج کنند. استحکام خانواده، آینده افراد را شکل میدهد. شما بازیگرید و با دنیای مدرن امروزی آشنایید اما باز هم به آداب سنتی گرایش دارید، چه چیزی در این سبک زندگی وجود دارد که شما را به آن علاقهمند کرده است؟ در تکنولوژی و عصر جدید چیزهای خوبی نمیبینم. در دنیای فناوری آدمها افسردهاند و نمیدانند چه میخواهند و اعتقاداتشان کم شده است. در ظاهر همه چیز بهتر شده اما آرامش وجود ندارد. به عقیده من وابستگی به تکنولوژی تبدیل به بیماری شده است. شاید به این دلیل است که ما هنوز یاد نگرفتهایم چگونه از آن استفاده کنیم؟ اگر واقعبین باشیم، میبینیم در همه جای دنیا این اتفاق افتاده است. دیگر آن انسجام و محبت در بین اعضای خانواده نیست. ما مهمانی برگزار میکنیم تا دور هم باشیم اما در همین مهمانی همه سرهایشان توی موبایلشان است! قدیمترها برای هم نامه مینوشتیم، به هم تلفن میکردیم اما الان، پیامهای کوتاه جای آنها را گرفته است. این روش باعث شده آدمها بشدت تنها شوند اما خودشان متوجه این تنهایی نیستند. برخی از آدمها به نگهداری حیوان در خانه روی آوردهاند چون احساس تنهایی میکنند. همیشه به کسانی که مثلا در خانهشان سگ نگهمیدارند، میگویم با هزینهای که برای این حیوان صرف میکنی، میتوانی به آدمهای نیازمند کمک کنی یا بچه بیسرپرستی را سروسامان دهی. برخی معتقدند در خانهشان حیوان نگه میدارند چون دیگر به آدمها اعتماد ندارند... با این حرف موافق نیستم. حیوان نگه داشتن در خانه، از آن کارهایی است که ایرانیها از غربیها تقلید میکنند. چون ما خیلی اهل تقلید هستیم. حتی در لباس پوشیدن هم بدون این که فکر کنیم مدل یک لباس به ما میآید یا نه، از روی مدلهای اروپایی تقلید میکنیم. حتی به این هم فکر نمیکنیم آیا این لباس با فرهنگ کشور ما سازگار است یا نه! باید ببینیم چه بلایی سر ما آمده است که دیگر به هم اعتماد نداریم، چرا دوستیهای عمیق و روابط عاطفی قوی از بین رفته و جایش را بیاعتمادی گرفته است. شاید به این دلیل که با ورود تکنولوژیهای جدید، ار تباطات حضوری آدمها کمتر شده و همین باعث شده تا از دنیای واقعی فاصله بگیریم، از حال واقعی یکدیگر کمتر خبر داشته باشیم. از طریق دنیای مجازی نمیتوان از حال واقعی آدمها باخبر شد. شما بازیگر طنز هستید و در سریالهای پربینندهای هم بازی کردهاید که برای شما شهرت زیادی همراه داشته اما آدم بی حاشیهای هستید و مسلما آسیب کمتری هم دیدهاید، چگونه از خودتان در مقابل این حواشی مراقبت میکنید؟ راستش را بخواهید، اعتمادم از آدمها تا حدود زیادی سلب شده است، به همین دلیل ترجیح میدهم تنهاییام را بپذیرم و برای پر کردن تنهاییام به هر چیز بیهودهای چنگ نمیزنم. دوستانم محدود هستند، معاشرتم محدود است؛ آنگونه که به کارم و به زندگیام لطمه نزند. من بازیگرم و مسلما زیر ذرهبینم و دیده میشوم؛ بنابراین قوانین را نادیده نمیگیرم که دچار حاشیه شوم. وقتهای خالیام را با مطالعه و تماشای فیلم پرمیکنم. با دوستانی رفت و آمد میکنم که آنها را خوب میشناسم و میدانم مثل خودم دنبال حاشیه و به هر طریق دیده شدن، نیستند.