فیشهای حقوقی آنچنانی مدیران برای وزیرانی با داراییهای هزارمیلیاردی ننگ نیست!
دهنمکی افزود: این افراد در همان سالها پشت اصل 44 و خصوصیسازی پنهان شدند و اختصاصیسازی کردند یعنی بجای اینکه توده های مردم را در امور اقتصادی و غیره دخیل کنند، خودشان و اقوامشان را وارد این حوزهها کردند و به مال اندوزی پرداختند؛ حتی در تریبون رسمی نماز جمعه شاهد بودیم که بچههای حزباللهی را ترغیب میکردند و به این جوانان میگفتند که لباسهایتان را عوض کنید و این امّل بازیها را کنار بگذارید!و این "جلمبربازی ها" را بس کنید.
این برنامه به بازخوانی آرمانهای امام (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی در دفاع از محرومان و مستضعفان و همچنین خط و آرمانهای امام در دفاع از مستضفین و جنگ فقر و غنا را تبیین کرد. همچنین باتوجه به ایجاد فاصله طبقاتی در جامعه و رسانه ای شدن فیشهای حقوقی برخی از مدیران در این برنامه نقش نفوذ جریان فکری، فرهنگی و اقتصادی نئولیبرال در رواج مصرف زدگی، رفاه طلبی و اشرافیت و فاصلههای طبقاتی مورد بررسی قرار گرفت.
از همان ابتدای انقلاب یک جریان لیبرال وجود داشت که شریک قدرت هم بود!
دکتر شهریار زرشناس در رابطه با اتفاقاتی که بعد از جنگ رخ داد و منجر به فاصله طبقاتی شد، اظهار داشت: یکی از محورهای اصلی انقلاب اسلامی واندیشه امام عدالتخواهی است یعنی بی تردید صدای امام خمینی بلندترین صدای عدالت طلبی در تاریخ کشور ماست و اندیشه امام خمینی حول محور عدالت طلبی شکل گرفته است چرا که اسلام ناب محمدی چنین چیزی را میگوید بنابراین وقتی انقلاب اسلامی رخ داد طبیعی است که این توقع وجود داشت که انقلاب به سرعت به سمت سامان دادن نظام اقتصادی اجتماعی بر پایه عدالتخواهی برود.
وی افزود: یکی از وجوه عدالتخواهی این است که باید بازتوزیع عادلانه ثروتها صورت بگیرد و زمانی که این امر انجام شد طبیعی است که فاصله وحشتناک بین مستضعفین کوخ نشین و مستکبران کاخ نشین و سرمایه داران از بین خواهد رفت؛ از همان ابتدای انقلاب یک جریان لیبرال وجود داشت کهمتاسفانه شریک قدرت هم بود و هم در بازه زمانی سال های 58 تا 60 حضور داشتند و هم از سال 60 به بعد بودند البته بصورت پنهانی تا سال 67 یک جریان نئولیبرالی بود که خودش را بازسازی کرده بود و این جریان مخالف هر نوع حرکت عدالت طلبانه بود و برای آن مانع تراشی میکرد.
در دولت موسوی اگر راجع به تئوری اقتصاد اسلامی حرف میزدید، محکوم میشدید!
وی خاطرنشان کرد: در فاصله سال های 60 تا 67 در دولت مهندس موسوی اگر شما میخواستید راجع به تئوری اقتصاد اسلامی حرف بزنید شما را محکوم میکردند و میگفتند که علم، علم است و یک علمی هم در دانشگاه داریم که علم اقتصاد است در حالی که ما میدانیم که ساخت این علم کاملا لیبرالی است؛ علم اقتصاد شاخه ای از علوم انسانی است و همه ما میدانیم که علوم انسانی جهت دار است و در جهت مدرنیته و سرمایه داری است و حتی در دنیا کشورهایی که میخواستند از مرزهای سرمایه داری بگذرند اگر اومانیست هم بودند با این علوم انسانی به مشکل میخوردند و ما نیز قطعا با مشکل موجه میشدیم چراکه ما ماهیتا با این ها در تقابل هستیم.
در سالهای 60 تا 68 به بهانه جنگ هیچ حرکت عملی در جهت تدوین تئوری اقتصاد اسلامی که حول محور عدالت است، صورت نگرفت
زرشناس تاکید کرد: مسئولین مانع هر نوع طراحی نظری و هر نوع گام عملی در خصوص اقتصاد اسلامی میشدند؛ در فاصله زمانی سالها 60 تا 68 به بهانه جنگ و تحت عنوان اینکه ما آمار و اطلاعات نداریم هیچ حرکت عملی در جهت تدوین تئوری اقتصاد اسلامی که حول محور عدالت است صورت نگرفت بلکه همان اقتصاد شبه مدرن سرمایه داری واقعا زنگ زده و ناعادلانه ما که میراث رژیم پهلوی بود ادامه پیدا کرد که دقیقا این اقتصاد را علی اکبر داور، وزیر اقتصاد رضا شاه و دولت رضا شاه و مشاوران انگلیسی آن را طراحی کرده بودند که در این سالها در بر همان پاشنه چرخید.
از سال 68 به بعد شعار دادند که باید مانور تجمل بدهیم و " مستضعفین" تبدیل به " قشر آسیب پذیر " شدند!
این استاد دانشگاه ادامه داد: سال 68 به بعد این جریان نئولیبرال خودش را آشکار کرد و دولت سازندگی با محوریت نیروهایی که بعدا کارگزاران سازندگی نامیده شدند یک رویکرد نئولیبرالی را رسما بر اقتصاد ما حاکم کردند یعنی اولین باری که ما آمدیم برنامه ریزی منسجم بکنیم و مدل توسعه تدوین کنیم، بازهم به سمت اقتصاد عدالت طلب و اسلامی نرفتیم و به دنبال این نرفتیم که یک برنامه اقتصادی تدوین کنیم که تودهها و مستضعفین و محرومین را مورد حمایت قرار بدیم بلکه به سمت همان اقتصاد سرمایه داری شبه مدرن نیمه ویران بحران زده جا مانده از رژیم پهلوی را با یک نسخه نئولیبرالی که بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به ما میدادند را بازسازی کنیم.
زرشناس تصریح کرد: همان تیم بروکراتی که در دوره مهندس موسوی در راس قدرت حضور داشت و فقط شعار چپ میداد دقیقا از 68 به بعد، راست ترین رویکرد سرمایه داری را در این مملک اجرایی کرد؛ شعار دادند که باید مانور تجمل بدهیم، شعار دادند به سرمایهدار بد نگویید، اصطلاح " مستضعف " را به " آسیب پذیر " تغییر دادند و بار ارزشی آن را زدودند.
نئولیبرالیزمی که کارگزاران بر اقتصاد و فرهنگ ایران حاکم کرد، هارترین نوع سرمایه داری و نابودکننده عدالت است
این پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی گفت: اگر شما روند حرکت را نگاه کنید متوجه خواهید شد تمام آیتمهایی که از سال 68 به بعد رخ داد با محوریت جریان فکری حزب کارگزاران سازندگی بود، حزبی که خودش میگوید لیبرال است! و اگر رجوع کنید میبینید که یکی از افراد شاخص این حزب میگوید که ما لیبرال دموکرات مسلمان هستیم؛ برنامه این حزب کاملا سرمایهداری نئولیبرال است و باید بدانیم که نئولیبرالیزم، هار ترین و بدترین صورت سرمایه داری است؛ خیلی از مسئولین کنونی کشور هم این تفکر را پنهان نمیکنند و رسما در کتابها، مقالات و غیره میگویند که ما نئولیبرال هستیم و رسما از فریدمن
وغیره حرف میزنند؛ باید بدانیم که با مدل نئولیبرالی ما به عدالت نمیرسیم.
حقوقهای 70،80 میلیونی محصول مستقیم سیاستهای نئولیبرالی دهه 70 است
زرشناس اظهار داشت: در طول تاریخ شاهد بودهایم که هرجا که نئولیبرالیزم به قدرت رسیده فاصله طبقاتی را چند برابر کرده؛ حقوقهای 70،80 میلیونی مسئولین و این اشرافیت نوظهور سرمایهداری که از دل نظام جمهوری اسلامی در آمده است محصول مستقیم سیاستهای نئولیبرالی است که از سال 68 به بعد تحت لوای حزب کارگزاران سازندگی اجرایی کردهاند و این رویکرد مقابل آرمانگرایی انقلاب ایستاد و اگر توجه کنید میبینید که از سال 69 رهبر انقلاب مکرر در مورد عدالت و تجمل گرایی هشدار میدهند؛ این جریان نئولیبرال دو محور فرهنگی و اقتصادی دارد و رهبر انقلاب بر روی این دو محور تاکید خاص دارند تا جلوی این جریان را بگیرند.
کسانی که کنار امام بودند و جرات بروز اندیشههای نئولیبرالی را نداشتند، بعد از امام پررو شدند!
مسعود دهنمکی، کارگردان و فعال فرهنگی عرصه انقلاب اسلامی در خصوص دغدغه تولید فیلمها و مستندهای عدالتخواهانهای که داشته است، اظهار داشت: این افرادی که در ابتدای مباحث ذکر شدند که رسما میگویند ما نئولیبرال و تکنوکرات هستیم ملموسترین جریان بودند اما یک عدهای که معذوریت داشتند پشت این جریات پنهان شدند و دقیقا این افراد لایه خطرناکتری برای امام زدایی از بعد از رحلت امام بودند؛ کسانی که کنار امام بودند و جرات بروز چنین اندیشههایی را نداشتند، بعد از امام پررو شدند و تعبیر اسلام آمریکایی برای همین افراد است.
دهنمکی افزود: در گذشته برخی فکر میکردند وقتی امام اسلام را تقسیم بندی میکند و از اسلام آمریکایی نام میبرند نماد اسلام آمریکایی شیخ نشینان حاشیه خلیج فارس میشوند؛ آیا درون انقلاب اسلامی ما همین تقسیم بندی را نداریم؟ این افراد بعد از پایان جنگ و بعد از رحلت امام به امام زدایی پرداختند و کلید واژهها و تفکرات امام را تغییر دادند و در ابتدا بسیار ساده اندیشانه برخی میگفتند که برای بازسازی بعد از جنگ احتیاج به ورود سرمایهها داریم و تن به لیبرالیزم اقتصادی میدهیم ولی در حوزه سیاست و فرهنگ آن را وارد نمیکنیم!
این کارگردان سینما اظهار داشت: بخشی از این جریان در مباحث تئوریک کار کردند و بخش دیگر کاملا صریح نمادها و شعائر انقلاب را از خیابانها پاک میکردند و بجای آن گل و بلبل میکاشتند و میگفتند که مردم از جنگ و این شعارها خسته شدهاند که این امر در نهایت به سمت تغییر کلید واژهها رفت بطور مثال میگویند که ما جنگ فقر و غنا نداریم بلکه این دو طبقه باید کنار هم زندگی مسالمت آمیز داشته باشند؛ در این سمت پولدار ها هستند که باید به فقرا کمک کنند و در آن سو فقرا باید دستشان را دراز کنند تا از سرمایهداران کمک بگیرند.
آقازادهها با دست انداختن به گلوگاههای اقتصادی، اقتصاد و فرهنگ امروز را رقم زدند!
دهنمکی افزود: این افراد در همان سالها پشت اصل 44 و خصوصیسازی پنهان شدند و اختصاصیسازی کردند یعنی بجای اینکه توده های مردم را در امور اقتصادی و غیره دخیل کنند، خودشان و اقوامشان را وارد این حوزهها کردند و به مال اندوزی پرداختند؛ حتی در تریبون رسمی نماز جمعه شاهد بودیم که بچههای حزباللهی را ترغیب میکردند و به این جوانان میگفتند که لباسهایتان را عوض کنید و این امّل بازیها را کنار بگذارید!و این " جلمبربازی ها " را بس کنید. یک جاهایی هم پشت بچههای جنگ و رزمنده پنهان میشدند و به اسم اینها خصوصی سازی میکردند و یک سهمیهای به این افراد
رزمنده و جانباز میدادند و چون این رزمنده پولی نداشت، سرمایه داران از مجوز رزمنده و جانباز استفاده میکردند و آقازاده پشت اینها پنهان میشدند و در نهایت چندرغاز به اینها میدادند و در نهایت این آقازادهها با دست انداختن برگلوگاهای اقتصادی امروز را رقم زدند یعنی همان آقازادههایی که بجای اینکه در نماز جمعه کنار پدرانشان بنشینند به کیش میرفتند و به تفریح با جت اسکی و غیره پرداختند و امروز همین افراد تصمیمگیر در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست شدهاند و به راحتی وارد شبکه نمایش خانگی، سینما و غیره میشوند و با پول این افراد فرهنگ ما باز تولید
میشود!
علم عدالت باید در دست رسانه ملی باشد؛ صداوسیما نباید روابط عمومی دولت ها باشد
کارگردان فیلم رسوایی2 در رابطه با ساخت این نوع فیلمها و مستندها اظهار داشت: اگر یک بیگانه همین حرفهای ما را بزند و اگر مستندی در شبکهها ماهوارهای و غیره باشد همه دقیق توجه میکنند که کار را تحلیل کنند ولی وقتی از درون بدنه انقلاب و نیروهای انقلاب این نوع کارها ساخته بشود باعث عصبانیت دشمن میشود بطور مثال در دورهای که بنده "فقر و فحشا" را ساختم شبکههای بیگانه میگفتند که این افرادی که این مستند را ساختهاند ما را خلع سلاح کردند و حرفهایی را که ما باید در رابطه با انقلاب بزنیم این افراد میزنند و خودشان انقلاب را در درون نقد میکنند بنابراین باید علم عدالت باید در دست رسانه ملی باشد، رسانه ملی که روابط عمومی دولتها نیست اگرچه که باید هم خدمات دولتها را بروز بدهد و ذره بین باشد تا اشکالها را بررسی کند؛ نباید کسی این گمان را داشته باشد که برنامه ثریا یا برنامههای مشابه اگر نقدی دارند هدفشان زیر پاکشی است کمااینکه تجربه نشان داده است که نیروهای انقلابی برای گرفتن جای حضرات این نقدها را انجام نمیدهند.
گفتمان سازی عدالتخواهی در دهه 70 هزینههای زیادی داشت
مسعود دهنمکی در رابطه با استقبال مسئولین از نقد تصریح کرد:کسی برای طرح مباحث عدالتخواهانه و انتقادی فرش قرمز پهن نمیکند؛ بجز رهبر انقلاب و امام در این سیستم شما کسی را پیدا نمیکنید که مروج گفتمان نقد باشد. گفتمان سازی عدالتخواهی در دهه 70 هزینههای زیادی داشت و افراد واقعا تحت فشار بودند بطور مثال آقای رحیم پور ازغدی ممنوعالمنبر میشدند و نهادهای انقلابی به دانشگاهها نامه زده بودند که این افراد را دعوت نکنید و اتفاقا ما را تشکلهایی که زیاد انقلابی نبودند دعوت میکردند؛ بحث این است که واقعا اگر این نقدهای آسیب شناسی دیر انجام بشود فایدهای ندارد.
امروز حتی از حرم امام نمادهایی بیرون میآید که آن امام ساده زیست، انقلابی و امام مستضعفین را نشان نمیدهد
این فعال رسانهای تاکید کرد: در جایی که هانتیگتون و فوکویاما از پایان تاریخ و برخورد تمدنها حرف میزنند آقایان از گفتگوی تمدنها صحبت میکنند و از امام خمینی امامی میسازند که از بین حرفها و تفکرات امام و حتی از حرم امام و نمادهایی که در آن استفاده شده چیزی بیرون میآید که آن امام ساده زیست، انقلابی و امام مستضعفین را نشان نمیدهد و اگر نسل کنونی ما این ویژگیهای امام را نبیند آدرس را گم میکند و بنده اعتراف میکنم که در رسوایی 2 این حرف را دیر زدهام.
وی گفت: بنده شنیدهام که مستندی در رابطه با آسیبهای اجتماعی تهیه شده است که 150 تا از مسئولین کشور در جلسهای این مستند را دیدهاند و متاثر شدند و گریه کردهاند اما من میگویم برای این گریه دیر شده است یعنی اگر در سال 82 که "فقر و فحشا" ساخته شده بود به جای توقیف مستند به من میگفتند که این فقر و فحشا در کجای جامعه است امروز نرخ آسیبهای اجتماعی ما این نبود.
دهنمکی ادامه داد: بنده یکی از جملات رهبر انقلاب را تیتر اول نشریه کرده بودم که برای من توبیخ آمده بود! که این تیتر چیست؟ و جمله این بود که "اشرافیگری مسئولین از مال مردم است"؛ تحریف امام فقط خواب تعریف کردن و تغییر دادن نص صریح جملات امام نیست بلکه آدرس غلط دادن در تفکرات امام نیز از تحریف امام حکایت دارد.
فیشهای حقوقی آنچنانی مدیران برای وزیرانی که داراییهای هزار میلیاردی دارند، ننگ نیست!
این کارگردان سینما اظهار داشت: امام در خصوص سپردن مسئولیتها به افراد، میفرماید وقتی کسی درد فقر و محرومیت را نچشیده باشد نمیتواند در این موقعیت و مسئولیت قرار بگیرد اما برای ما افتخار است که امروز وزیران ما هزار میلیارد و بیشتر دارایی دارند اما این آدم اصلا نمیتوانند بفهمد که مردم چه میکشند و فیشهای حقوقی آنچنانی برای این افراد اصلا مایع ننگ نیست بلکه میگویند که این حقالزحمه این فرد است چراکه اگر این فرد در بخش خصوصی بود بیشتر از این مبلغ دریافت میکرد، اصلا بگذارید به همان بخش خصوصی برود!
دکتر شهریار زرشناس در ادامه گفت: حتی در بخش خصوصی هم اینجور فاصله قابل پذیرش نیست؛ درهر جامعهای میزان ثروت میزان محدود و مشخصی است، وقتی که عدهای با استفاده از رانت های مختلف بخش عمدهای از این ثروت را به خودشان اختصاص میدهند به این معنی است که اکثریت جامعه باید محروم بشود درست مثل اینکه شما یک نانی دارید و 10 نفر میخواهند این را بخورند اما وقتی دو نفر آدم از موقعیتشان سوءاستفاده میکنند و سه چهارم نان را برمیدارند بقیه باید با یک چهارم نان بسازند و در کنار قله های ثروت درههای فقر حتما بوجود خواهد آمد بنابراین این فیشهای حقوقی برای دولتیها که به هیچ وجه نباید باشد اما در جامعه هم اینگونه نیست که شما بگویید تحت ثروت مشروع هر حدی که میخواهید داشته باشید چراکه این موضوع اصلا با روایت و منطق نهج البلاغه نمیخواند؛ قطعا وقتی انباشت سرمایه در مقیاس کلان صورت میگیرد یقینا حق عده زیادی خورده شده و استثمار شده است.
دولت سازندگی شکاف طبقاتی را نهادینه و مقصر آن را شعارهای انقلاب معرفی کرد!
این پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی خاطر نشان کرد: مسئله این است که از سال 68 به بعد دولت کارگزاران سازندگی ریلگذاری اقتصادی و فرهنگی ما را در مسیر سرمایهداری قرار دادند بطور مثال شهردار و شهرداری آن زمان سعی کردند فرهنگ سرمایهداری را در شهر ایجاد کنند که جدای از تمام مشکلاتی که با فروش تراکم برای شهر ایجاد کردند، راحت منطق سرمایهداری را اجرا کردند که هرکس پول دارد و رشوه میدهد با این رشوه میتواند در یک کوچه 8 متری برج بسازد که به این ترتیب بر اقتصاد ما بصورت منفی تاثیر گذاشتذد.
وی افزود: جالب این است که این افراد مدعی کارشناسی بودند و البته امروزهم دچار این بلا هستیم، این افراد ظالمانه ترین مدل سرمایهداری را که ام الفساد و منشا بیعدالتیها، منشا بحران مستمر رکودی-تورمی و منشا بیکاری است را بازسازی کردند و ثمره وحشتناک اعمال خودشان را به حساب انقلاب گذاشتند و گفتند تقصیر انقلابیهاست و تقصیر یک عده افراطی است که شعار مرگ بر آمریکا میدهند که نمیگذارند ما کار بکنیم اما باید بدانند که مدل اقتصادی مطلوبشانهرجای دنیا که پیاده شده است عین ظلم است.
برخی از آقایان تحت این عنوان که ما ژنرالیم وبقیه گروهبانند بدترین مدل اقتصادی ظالمانه را بر ایران حاکم کردند!
وی در رابطه با این مدل اقتصادی اظهار داشت: به نام خصوصی سازی همیشه اختصاصیسازی کردهاند یعنی حلقه قدرت بنام خصوصی سازی با استفاده از رانتهای اطلاعاتی و حکومتی کارخانهای را در مناقصههای تشریفاتی زیر قیمت فروختهاند و زمین آن را وارد بازار مسکن کرده است و این دقیقا نتیجه سیاستهای نئولیبرالی اقتصادی جماعتی است که خودشان را کارشناس میدانند و مدام میگویند به ما زمان بدهید تا با آمریکا رابطه برقرار کنیم و سرمایه خارجی را به داخل بیاوریم تا مشکلات حل بشود اما باید بدانیم که تمام مشکلات ما ناشی از پافشاری بر اقتصاد سرمایه داری شبه مدرن در ایران است.
زرشناس در رابطه با انگیزههای غرب برای ایجاد اقتصاد سرمایهداری شبه مدرن در ایران خاطر نشان کرد: غربی ها این اقتصاد را ایجاد کردند تا چند چیز را در ایران نهادینه کنند؛ یکی وابستگی ماست که با این اقتصاد ما را وابسته کردند و تازمانی که این اقتصاد باشد ما وابسته خواهیم بود. دوم، این اقتصاد ظالمانه و ناعادلانه است و بین طبقات جامعه فاصله عظیم ایجاد میکند. این اقتصاد همیشه بحران دارد و بحران رکود و تورمی دارد؛ مشکل اقایان این بود که بنام کارشناسی و تحت عنوان عقل و خرد و اینکه ما ژنرالیم وبقیه گروهبانند بدترین مدل اقتصادی ظالمانه را بر ایران حاکم کردند چراکه منافع خودشان کاملا در این امر بود.
برخی از کارگزاران اشرافیت، می گفتند برای مهار اعتراضات مردم، باید باتوم و سپر هم بخریم!
دکتر شهریار زرشناس در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا مسئولین تاکنون به این سمت نرفتهاند که قلههای ثروت را مهار کنند تا درههای فقر ایجاد نشود، اظهار داشت: بخش عمدهای از نگاه حاکم بر قوه مجریه ما نگاه سرمایه دارانه است و وقتی که وزرا و مدیران این دولت ها سرمایه دار هستند و جالب است که اکثر این مدیران تمام عمرشان را در کار دولتی بودهاند و اکنون چندهزار میلیارد دارایی دارند! و اگر این افراد تمام عمرشان مدیر بوده باشند و هیچی هم نخورده باشند داراییشان هزارمیلیارد نمیشود؛ کار مشروع هیچگاه به سرمایه کلان انباشته شده بدل نمیشود بلکه کاری مشروع است که شما مالیات آن را بدهید و حاصل رنج شما باشد و حاصل روزنههای فرا قانونی نباشد اما این سرمایهها حاصل دور زدن قانون است و حاصل حضور داشتن در مصدر امر، بهرهمند شدن از رانتها و وامهاست.
وی تصریح کرد: وقتی چنین نگاه سرمایهدارانهای بر قوه مجریه حاکم است، اولا دغدغهای برای مسئله فقر و بیعدالتی و گرسنگی آدمها ندارد و ثانیا راهحلهایی که جستجو میکنند نیز جالب است بطور مثال میگویند ما میخواهیم توسعه پیدا کنیم و یک عده این وسط باید هزینه توسعه را بدهند، چرا هزینه این توسعه را نباید سرمایهدارها بدهند؟!
زرشناس گفت: آن آقایی که در دولت کارگزاران وزیر بود و الان در لندن است زمانی که مردم به تورم49درصدی (در سال 74) اعتراض میکردند در جلسه شورای امنیت ملی گفته بود که باتوم و سپر بخرید! که این شیوه منطق اینهاست بطور مثال در شیلی وقتی پینوشه حکومت را گرفت یکی از مشاور اصلی آن از مرادهای نئولیبرالهای وطنی ماهستند که فریدمن بود که تز آنها این بود یک عدهای این وسط له میشوند اما توسعه بدست میآید اما واقعا توسعهای هم در کار نیست!
نگاه سرمایهدارانه انقلابیگری، آرمانخواهی و عدالت طلبی را متهم به افراطیگری و بیخردی میکند
این استاد دانشگاه تاکید کرد: یک نگاه سرمایهدارانهای مقابل نگاه امام هست اما این امر را انکار میکند و میخواهد این نگاه را تحریف کند؛ این نگاه، انقلابیگری، آرمانخواهی و عدالت طلبی را متهم به افراطیگری و بیخردی میکند؛ این نگاه سر پل سیاست امپریالیزم جهانی است. عدالت در ایران بعد از انقلاب دو دشمن اصلی دارد که یکی نظام استکبار و دیگری طبقه نوظهور سرمایهداری داخل کشور است که متاسفانه این گروه دوم از خود مدیران هستند و بینش حاکم بر قوه مجریه ماهم هستند؛ برای این گروه طبیعی است که یک عده زیادی در فقر باشند و عده کمی در رفاه باشند و اتفاقا همین افراد هستند که میگویند ما باید با نظام جهانی کنار بیاییم.
حضرات به جای اینکه وصیت نامه امام را با جلدهای زرکوب نگهداری کنند باید آن را برای مردم بخوانند
ده نمکی در پاسخ به این سوال که چرا سینماگران در رابطه با سوژههای عدالت محور دراماتیک، بسیار کم ورود میکنند، اظهار داشت: وقتی امام هنر متعهد را تعریف میکند شاخصهایی مثل حق و باطل و فقر و غنا را مشخص میکند اما سوال من این است که بچههای حزب اللهی ما چقدر این مسائل دغدغه است و اتفاقا اگر قرار است در رابطه باجنگی حرف بزنند از جنگی میگویند که خنثی است یعنی بعدی از زندگی یک شخصیتی را نشان میدهند که بعد بی خطر آن شخص باشد حتی در جشنواره های ما پشت اثری از آثار دفاع مقدس پنهان میشوند که بعد مطالبه گرانه ندارد و اگر این افراد بتوانند امام و انقلاب بی خطر را نمایش میدهند.
وی افزود: اگر قرار است کسی وارد این عرصه بشود باید هم خودش دغدغه داشته باشد و هم باید مدیریت و مهندسی فرهنگی ما در این حوزه سفارش تولید آثار به نیروهای دغدغهمند بدهد؛ شما اگر در مورد امام به کسی سفارش بدهید که امام را نمیشناسد و محصول این سفارش میشود فیلمی که پخش هم نمیشود و بعد از این همه هزینه پای این فیلم، میگویند کسی فیلم ما را درک نکرد!
این کارگردان سینما با قرائت بخشی از پیام قطعنامه گفت: امام در این پیام میفرماید که با غضب و خشم بر دشمنان نظر کنید اما برخی از گفتگوی تمدن ها حرف میزنند! امام این حرف را میزند اما شما از تعامل سازنده میگویید؟! منشور انقلابیگری ما وصیت نامه حضرت امام است و بجای اینکه حضرات وصیت نامه امام را در گنیجینههایی با جلدهای زرکوب نگهداری کنند باید آن را برای مردم قرائت کنند تا تکلیف برای همه مشخص بشود.
در مکتب امام، برای انقلابی ها سفره و پلویی در کار نیست به جز سفره جهاد و شهادت
مقصودی، مجری برنامه نیز با در این بخش با بیان بخشهایی از پیام قبول قطعنامه حضرت امام مبنی بر اینکه " امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه ها و مرفهین بی درد شروع شده است" گفت وقتی اینها برای مردم خوانده نمی شود عده ای فکر می کنند جهاد و مبارزه تمام شده است و به انقلاب به عنوان غنیمت نگاه می شود و بحث دعوای سفره و پلوی انقلاب مطرح می شود درحالیکه با نگاه امام، سفره و پلویی برای انقلابی ها در کار نیست، همه اش استمرار مبارزه و جهاد و خون و عرق ریختن است در حوزه های مختلف، نه غنیمت و سفره ای که برایش دعوا باشد!
اگر ما رفاه و عدالت طلبی و عزت و استقلال میخواهیم باید با این جریان فاسد نوظهوری که یک چهره منافقانهای دارد مبارزه کنیم
شهریار زرشناس در جمعبندی مباحث اظهار داشت: ما در شرایطی قرار داریم که یک جریانی میخواهد امام زدایی بکند و خودش را پیرو امام میداند، خاطره نقل میکند و خواب میبیند اما میخواهد مبارزه با استکبار و عدالت طلبی را از امام دور کند؛ اگر ما رفاه و عدالت طلبی و عزت و استقلال میخواهیم باید پشت سر رهبر انقلاب از آرمانهای امام دفاع کنیم و با این جریان فاسد نوظهوری که یک چهره منافقانهای دارد مبارزه کنیم.
زهراساداتصالحی، از فعالین کانون فرهنگیآل یاسین در رابطه با فعالیتهای این کانون اظهار داشت: کشور ما بعد از انقلاب جهت حرکتش را به سمت تحقق عدالت و تمدن اسلامی گذاشته است لذا ما دونیاز اساسی را در جامعه حس میکنیم که یکی بحث تولید فکر است و دیگری بحث نیروی متفکر است و در همین راستا کانون آل یاسین با اجرای طرح فرزندان یاسین به امر تربیت نیروی میپردازد.
منصوره اخوان نویسنده مجموعه مستند بعد از خمینی اظهار داشت: گفتمان انقلاب اسلامی مولفههایی مانند استکبار ستیزی و توجه به محرومان و غیره دارد و از زمانی که انقلاب پیروز شد نسخههای موازی و مقابل این گفتمان نیز موجود بود بطور مثال در این سمت ایستادگی گفتمان بود و در سوی دیگر وادادگی؛ قطعا کسی رسمی نمیگوید ملت ایران ما شما را به سمت وادادگی میبریم لذا برچسبهای خوبی بر این عناوین گذاشته شد بطور مثال وادادگی به تعامل سازنده با دنیا تبدیل شد.
وی در رابطه با مولفه توجه به محرومان اظهار داشت: برای از بین بردن این مولفه هزینهبری توسعه را مطرح میکنیم؛ کسی از پیشرفت بدش نمیآید اما مرز این هزینه کجاست؟!
تخریب فیلم آرشیو نمازجمعه مانور تجمل! یک جمله " برفک " شده است
اخوان گفت: بعد از رحلت امام مدیران کشور کم کم از مولفه های انقلاب اسلامی فاصله گرفتند که حتی برخی آنقدر فاصله گرفتهاند که به آرمانها اعتقاد ندارند بطور مثال خودکفایی را قبول ندارند لذا ما این برهه از تاریخ را به تصویر کشیدم چراکه احساس کردیم شکلگیری این تفکر از آنجا شکل میگیرد. در دهه دوم انقلاب تغییرات جدی در مسیر انقلاب رخ می دهد و از آرمانها فاصله می گیریم و بحث اشرافیگری جدی می شود. در این دوره یکی از مسوولین در مجلس در پاسخ به چرایی برخورد با اعتراضات مردم می گویند در کره جنوبی هم این مدل اقتصادی پیاده شد و انجا هم باتوم وارد کردند ما هم باید همین کار را بکنیم و توسعه هزینه دارد! اما متاسفانه در خصوص این برهه از تاریخ یعنی دهه دوم انقلاب کار رسانه ای خوبی انجام نشده است در خصوص آرشیوهای موجود از آن زمان گفت متاسفانه اکثر آرشیوها را باید از منابع آنلاین خارجی بگیریم و حتی برخی آرشیوهای داخلی بعضا محرمانه اند و برخی از آنها هم مفقود شده است! و برخی معیوب. برای مثال یک نمازجمعه خاص و مهم که در آن از بحث ضرورت مانور تجمل بعد از جنگ صحبت می شود فیلم کاملش در آرشیوهای مراکز هست اما فقط این جمله مانور تجمل برفک شده است و آن را نداریم.
شلاق خوردن کارگران زیبنده نظام اسلامی نیست
گفتنی است در بخشهایی از این برنامه مستندها و گزارش ها یمتنوعی از موضوع عدالت و فاصله طبقاتی پخش شد از جمله گزارشی از مردم مناطق محروم در منطقه 19 تهران که موجب تأثر شدید مخاطبان شد. همنچنین در بخش پیگیری ثریا به مساله اعتراض رانندگان و کامیون داران جنوب کشور به وجود فساد و بی عدالتی در بخش حمل و نقل کشور پرداخته شد و از برخوردهای تند و امنیتی با معترضان انتقاد شد و همچنین در برنامه با اشاره به حکم شلاق برای کارگران معترض معدن از اینگونه برخوردهای تند و شدید با اعتراضات کارگری نیز انتقاد شد و مجری و مهمانان برنامه خواستار توجه بیشتر مسوولین در واکنش به اعتراضات به حق کارگران در بخش های مختلف شدند. با فیلم کامل این برنامه در سایت ثریا موجود است.