برای استفاده از کلمه «عشق» در نوحه نزدیک بود باز داشت شوم

راه نو: سید مهدی میرداماد از مداحانی که با صدای دلنشین دل های مردم عاشق اهل بیت را به لرزه در آورده است و قلب های آنها را صیقل داده است و در قم محافل و جلسات پر هیاهو و شلوغی دارد در گفت و گویی در مورد برخی مسائل کاری و زندگی شخصی اش توضیحاتی ارائه داد. متولد چه سالی هستین و اهل کجایین؟ من در بهمن ماه سال 1357 در اهواز به دنیا آمدم و هم سن انقلاب هستم خانواده ما از پنج برادر و سه خواهر تشکیل شده که من فرزنده سوم هستم و افتخار می کنم که بچه خوزستانم، بعد از چهار سال از خوزستان به شهر مقدس قم آمدیم و از آن موقع نمک گیر حضرت معصومه شدیم و در اینجا هستیم. البته قشر ما نمی تواند متعلق جای خاصی باشد و هر جا مراسمی باشد از ما بخواهند ما در آنجا حضور پیدا می کنیم. زمان کودکی شما چه گونه گذشت؟ از چهار سالگی بنده، که همزمان با به اوج رسیدن جنگ در مناطق جنوبی همراه بود، خانواده ما از خوزستان به قم مهاجرت کردند. یکی از خاطرات فراموش نشدنی من از دوران این است که من در سن سه سالگی که همزمان با اوایل جنگ بود روزی از در خانه بیرون آمدم و به مدت سه روز گم شدم. چیز زیادی در ذهنم نیست اما از تعریف های مادرم برایتان بگویم این است که تمام شهر و کلانتری و مکان های مختلف را که در روزهای اوایل جنگ بسیار نا به سامان بود رفته اند سر زده اند، پدرم می گفت مادرت جانمازش را در حیات پهن کرده بود و مرتب برایت دعا می کرد و از امام زمان پیدا شدن تو را می خواست، اما تنها چیزی که من در ذهنم هست این است که اقایی با یک پیکان جوانان سبز رنگ مرا به بقال محل که سید بزرگواری بود سپرد و از او خواست مرا نزد پدر و مادرم ببرد. و مادرم همیشه به من می گفت تو را امام زمان برای من پیدا کرد. چه شد که شما سر از وادی اهل بیت در آوردید آن هم در بخش مداحی؟ واقعا نمی دانم چه شد! شاید دعاها و التماس های مادر و پدر بود که این افتخار نصیبم شد. مادرم خیلی آرزو داشت که من در این مسیر باشم، خدا برای دعای مادر خیلی احترام قائل است، من در نوجوانی شور و شر بودم و به سینما و ورزش علاقه خاصی داشتم، دوست داشتم بازیگر معروف و چهره ای شوم عکس بازیگران را جمع می کردم و به این قبیل کارها علاقه داشتم و دوست داشتم معروف شوم، اما مادرم با لطافت خاصی می گفت تو معروف می شوی اما نه به این شکل تو باید عزیز دل اهل بیت باشی و خدا و مردم تو را دوست داشته باشند. از در خانه امام حسین جایی نرو که اگر بروی دعای من پشت سرت نیست. از چه سالی رسما وارد فضای مداحی شدید؟ از سال 74 که دیپلمم رو گرفتم و وارد فضای حوزه شدم ، من شش سال بیشتر درس حوزه نخواندم اما همین شش سال بسیار برکت داشت و موجب آشنایی با حاج محمود کریمی و آقای سلحشور شد و این آشنایی تا به امروز ادامه دارد. محمود کریمی اولین کسی بود که پشت میکروفون مرا تشویق کرد و من مرتب به چیذر می رفتم و ایشان به من میدان می دادند و موجب شد معروف شوم، در آن زمان این میزان هیات و این حجم مداح جوان پرورش یافته نبود به ویژه قم که شهر علمی و فقهی هم هست من و آقای سلحشور در قم هر کدام در یک جهت و بر روی یک موج شنا می کردیم تا موفق شویم به اهدافمان برسیم یادم است برای استفاده از کلمه عشق در یکی از نوهه ها نزدیک بود بازداشت شویم. مداحی کاملا یک کار و نگاه علمی می خواهد یادم هست در آن دوران با سختی و با اتوبوس به هیات های مختلف از قبیل حاج سعید حدادیان، حاج منصوری ارضی، حاج محمود کریمی و حاج حسن خلج و سایر دوستان که اکثرا هم در تهران بود می آمدم و گاهی برای رسیدن به این جلسات از شب قبل در پارک می خوابیدم و به جلسات این اساتید می رفتم و سعی می کردم نکته به نکته یاد بگیرم. من در سال 82 در بیت رهبری و برای حضرت آقا مداحی کردم در آن زمان جوانترین مداحی بودم که توانست این افتخار را کسب کند که این مسئله بازتاب زیاد در آن زمان برایم داشت. من شغلم مداحی نیست ولی وقتی که برای مداحی می گذارم بیشتر از کارم است، از اساتید من حاج علی انسانی و حاج منصور ارزی هستند، حاج علی انسانی سال 79 به من گفتند که تو برای پیشرفت باید مجالس تهران را ببینی من آن سال با ایشان به هیات های مختلف رفتم و در پیشرفتم نقش زیادی داشت. ما در حال حاضر خواننده ای که در غالب های مختلف ،روضه ، دعا، مناجات، قصیده و شور خوب بخواند نداریم. در حال حاضر مداحی بیشتر به کدامیک از شاخه هایی که گفتید خلاصه می شود؟ در شرایط فعلی و به ویژه علاقه جوانان بیشتر روی شور است، حاج علی انسانی می گفتند کلاس اول مداحی شور است، شور غالب بسیار مهمی است و من خودم انرژی زیادی می گذارم ، اما انتقاد من این است که سبک شور پایان کار نیست و زمینه بستر است.شور تاثیر گذاری زیادی ندارد، چیزی که خواننده را نگه می دارد مرصیه است و اثر بخش تر از آن اشک است. شغل اصلی شما چیست؟ من از سال 82 شرکت بیمه مشغول هستم، وقتی از نظر تمکن مالی تامین باشی برای دلت می خوانی، مداحی وقتی شغل شد مجبور هستی به هر مراسمی بروی، نگاه من به مداحی به هیچ عنوان مادی نیست، امام رضا حدیثی دارد که می فرمایند ملعون است کسی که ما را وسیله امرار و معاش قرار می دهند. تمام زندگی من از اهل بیت است. بدون پاکت هم به مجلسی برای مداحی می رودید؟ نصف جلسات برای دوستان ماست و نه آنها به ما پول می دهند و نه ما از آن ها توقع مالی داریم.واقعا بعضی هایی که برای حضور در مجلس توافق می کنند و چونه می زنند کار قشنگی نیست در واقع آنها دارند بر سر امام حسین معامله می کنند که این کار اصلا درست نیست. اولین چیزی که بعد از شنیدن این اسم ها به ذهنتان می رسد بگویید؟ اصغر فرهادی: تبریک می گویم به ایشان این افتخار را که متعلق به سینمای ایران، امیدوارم هر کاری که می کنیم ارزش آن در کشور مشخص شود، از فرهادی باید در کشور خودمان تقدیر شود. عبدالرضا هلالی: رضا از دوستان خوب بنده است و شخصیت دوست داشتنی دارد، امثال ایشان از فرمانده هان جبهه فرهنگی هستند و امیدوارم همیشه سلامت باشند شیرین عبادی: در همین حد می دانم که ایشان جایزه نوبل بردند محمود کریمی: عشق است جرارد پیکه: دخترم طرفدار رئال است و پسرم بارسایی ، خودم هم پرسپولیسی هستم علی لاریجانی: بارها به جلسات آمدند و حضورشان در جلسات ما بسیار خوب است ، آدم متواضع و خوبی هستند جواد مقدم: ایشان را ندیده ام ، همین که در فضای اهل بیت هستند توفیق دارند و کسی حق ندارد به نوکر امام حسین توهین کند. رحیم مشایی : دوست ندارم در مورد ایشان صحبت کنم