چرا بیبیسی هاشمی را تخریب کرد؟
بیبیسی بهفاصله دو هفته از انتخابات ریاست مجلس خبرگان و ناکامی آیتالله هاشمی رفسنجانی در این مسئله نسبت خود با وی را از حمایت به تحقیر تغییر داده است.
این خلاصه نگاهی است که بیبیسی فارسی به آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی دارد.، یک نگاه ابزاری که هاشمی رفسنجانی را صرفاً پلی میداند برای عبور یا نردبانی برای بالارفتن! ابزاری که وقتی گمان به کارآمدی و پیروزی او وجود دارد، بیبیسی فارسی او را قهرمان مینمایاند و وقتی ناکارآمد و شکستخورده و درمانده در رقابتهاست، همان بیبیسی فارسی به انتظار مرگ او مینشیند که وقتی زندهاش به کار نیاید، شاید مرگش بتواند نقش همان پل یا نردبان را بازی کند!
بیبیسی فارسی که از قبل از برگزاری انتخابات 7 اسفندماه و پیش از ورود هاشمی رفسنجانی به مجلس خبرگان، امیدوارانه بر طبل ریاست او بر مجلس خبرگان رهبری میکوبید و در گزارشات خود سعی میکرد بهگونهای القا کند که هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان خواهد بود، حالا و پس از به ریاست رسیدن آیتالله جنتی که شکست برنامه هاشمی برای کنار زدن آیتالله جنتی به شمار میآید، در گزارشی به این موضوع پرداخته که "چرا نباید هاشمی رفسنجانی را جدی گرفت؟" .
در واقع رسانه وابسته به وزارت خارجه انگلستان از مدتها پیش پروژه استفاده ابزاری از هاشمی رفسنجانی را کلید زده بود، بهصورتی که در بزنگاههای سیاسی ایران و آنجا که احساس میکرد هاشمی رفسنجانی میتواند مسئولیت جدیدی بگیرد، به حمایت تمامقد از وی میپرداخت و او را بازیگری مؤثر در سپهرِ سیاسیِ ایران مینامید اما پس از ناکامی آیتالله در رسیدن به مسئولیت جدید، از وی عبور میکند.
بیبیسی فارسی از مردادماه سال گذشته با انتشار گزارشی با عنوان "هاشمیرفسنجانی؛ تداوم بازیگری مؤثر" تلاش کرد به مخاطبین خود القا کند بازیگری مؤثر هاشمی در ساختار سیاسی قدرت جمهوری اسلامی ادامه دارد. این رسانه در گزارش خود اینگونه مینویسد:
"بازیگری مؤثر هاشمی در ساختار سیاسی قدرت جمهوری اسلامی ادامه دارد. اهمیت و نقش آن، چنان است که اقتدارگرایان را در عرصههای گوناگون وادار به واکنش تند و تهدید میکند، از صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه منصوب آیتالله خامنهای و یکی از نامزدهای بالقوه تندروها برای رهبری سوم نظام گرفته تا فقهای تندروی شورای نگهبان و مصباح یزدی و همفکران، و از نمایندگان اقتدارگرای مجلس گرفته تا بازوهای رسانهای راست افراطی (از جمله "کیهان" که مدیرمسئول آن را رهبر جمهوری اسلامی منصوب کرده)؛ فهرست مخالفان و دشمنان ــ و نهفقط منتقدان ــ رفسنجانی، کم نیست. با این همه، او با استقرار دولت اعتدالگرای روحانی، جاپاهای محکمتر و حوزههای نفوذ بیشتری در ساختار سیاسی قدرت دارد؛ و بهواسطه دیدگاههایی که در چند سال اخیر ابراز کرده، از پشتوانه اجتماعی و محبوبیت بیشتری برخوردار شده است. این همه، بهمعنای تداوم بازیگری مؤثر سیاستمداری است که خود نیز بهدلایل گوناگون، انگیزه کنش فعال و تداوم حضور دارد".
بیبیسی فارسی سعی میکرد بهبهانه حضور هاشمیرفسنجانی در انتخابات مجلس خبرگان، دریچه امیدی برای تغییر در ساختار حکومتی جمهوری اسلامی ایران برای خود و مخاطبینش درست کند و در همین راستا نیز تمامقد از کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی و لیست منتسب به وی در انتخابات 7 اسنفدماه حمایت کرد و با جدیت! از مردم ایران خواست تا در انتخابات خبرگان رهبری به لیست مورد حمایت هاشمیرفسنجانی رأی دهند.
این رسانه حکومت سلطنتی انگلیس در یک گاف رسانهای حدود 10 روز مانده به انتخابات، به تبلیغ از یک لیست انتخاباتی پرداخت و در مطلبی با تیتر "یک محاسبه: حذف "یزدی، جنتی و مصباح" از خبرگان چگونه ممکن است؟" با مبنا قرار دادن تعداد آرای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری تهران نوشت:
"رأی دهندگان به فهرست رفسنجانی ــ روحانی، بیش از نیم میلیون نفر از رأی دهندگان به فهرست یزدی ــ جنتی ــ مصباح بیشتر هستند. در چنین شرایطی اگر حامیان رئیس جمهور فعلی در انتخابات خبرگان پیش رو، بهطور هماهنگ به 16 نفر رقیب آقایان یزدی، جنتی و مصباح رأی بدهند، بهراحتی امکان راندن آنها به جایگاههای 17 به پایین فهرست منتخبان استان تهران را خواهند داشت.
انتظار رأی دادن یکپارچه هواداران فهرست رفسنجانی ــ روحانی به فهرستی از 16 کاندیدای رقیب این سه نفر واقعبینانه نیست اما باید توجه داشت که در جانب مقابل نیز، اکثریت قاطع رأی دهندگان به آقایان یزدی، جنتی و مصباح، در کنار آنها به سایر اصولگرایان رأی خواهند داد، رفتاری که اگرچه در حالت عادی اتفاق مهمی نیست، ولی در شرایطی که نسبت بالایی از رأی دهندگان طیف مقابل در صدد حذف این سه نفر با رأی دادن به رقبایشان باشند، به حذف آنها (از طریق افزایش آرای رقبا) کمک خواهد کرد".
البته شفاف شدن حمایت این رسانه با هاشمی رفسنجانی و امتداد خط خبری رسانههای حامی فتنه و اصلاحطلبان داخل کشور در لزوم رأی نیاوردن حضرات آیات جنتی، یزدی و مصباح آن هم یک هفته مانده به برگزاری انتخابات برنامههای انتخاباتی هاشمی رفسنجانی را نیز تحتالشعاع قرار داد و سبب شد که هاشمی رفسنجانی از اساس وجود لیست انتخاباتی خود برای انتخابات مجلس خبرگان را منکر شده و بگوید: «بنده شخصاً لیست انتخاباتی ندارم، عدهای از داخل و خارج خبرگان مشورت کردند و از من و آقای روحانی خواستند سرلیستی این لیست را بپذیریم».
گرچه هاشمی رفسنجانی وجود لیست انتخاباتی خود را منکر شد اما بیبیسی فارسی بیتوجه به این انکارها در تبلیغ این لیست سنگ تمام گذاشت و لیست مورد حمایت هاشمی در انتخابات مجلس خبرگان را در کانال تلگرامی خود منتشر کرد.
پس از برگزاری انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری و پیروزی نسبی لیست منتسب به هاشمی رفسنجانی در تهران، بیبیسی فارسی مجدداً دست به انتشار یک گزارش بهظاهر بیطرف زد و سعی کرد به مخاطبین خود القا کند که شانس ریاست هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان پیشِرو بالاست.
بیبیسی در این گزارش خود که حدوداً دو هفته بعد از انتخابات 7 اسفند منتشر شد اینگونه نتیجه گیری کرد: "با پیروزی اکبر هاشمی رفسنجانی بهعنوان نفر اول فهرست منتخبان خبرگان در استان تهران و حذف محمد یزدی رئیس سابق این مجلس، گمانهزنی در مورد احتمال رقابت مجدد آقای هاشمی رفسنجانی بر سر ریاست خبرگان بالا گرفته است".
البته این رسانه انگلیسی 5 روز مانده به افتتاحیه مجلس خبرگان در گزارش دیگری سعی کرد یک حد میانهای را برای خود برگزیند تا در صورت عدم پیروزی هاشمی رفسنجانی در رقابت ریاست مجلس خبرگان و یا کاندیدا نشدن وی برای این منصب، شکست خورده این میدان نباشد.
بیبیسی در گزارش خود نوشت:
"قرار است دور تازه مجلس خبرگان رهبری از چهارم خرداد ماه آغاز به کار کند و در نخستین قدم رئیس جدیدش را انتخاب کند. بسیاری از چهرههای همیشگی از جمله محمدتقی مصباح یزدی اصلاً به آن راه نیافتند و چهرههایی مانند اکبر هاشمی رفسنجانی، بیشترین رأی را به دست آوردند. همین، این گمانه را ایجاد کرده که ریاست مجلس آینده خبرگان که از همین چند روز دیگر کارش را آغاز میکند، در دستان این از سیاستپیشهترین چهرههای نظام است: اکبر هاشمی رفسنجانی.
اما آقای رفسنجانی دیروز در یک گفتگوی مطبوعاتی، قضیه را آسانتر گرفته است. او از جمله گفته که "من که فعلاً بنا ندارم خودم را برای ریاست مطرح کنم، برای اینکه اولاً الآن در همین جا کارم بیش از ظرفیت وجودی من است و کارهای زیادی داریم". آقای رفسنجانی جمله قابل توجه دیگری هم گفته است: در مجلس خبرگان نیاز نیست که انسان رئیس باشد و همین که در خبرگان باشم، خوب است".
و حالا با گذشت بیش از 10 روز از انتخاب شدن رئیس جدید پنجمین مجلس خبرگان رهبری، بیبیسیِ ناکام، پروژه عبور از هاشمی را کلید زده و به این میاندیشد که چرا نباید هاشمی رفسنجانی را جدی گرفت؟
بیبیسی این بار و بهخلاف اخبار چندماه اخیر خود که موجی از امیدواری برای پیروزی هاشمی رفسنجانی را به مخاطبین خود القا میکرد، در گزارشی به شکستهای فرد مورد نظر خود در انتخاباتهای چندساله ایران اشاره کرد و علنیشدن سقوط هاشمی را مربوط به انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی دانست.
بیبیسی در ادامه گزارش خود با یادآوری وقایعی که از ابتدای ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی تا امروز در صحنه سیاسی کشور رخ داده، سعی در القای این مطلب دارد که با اتفاقاتی که در حین انتخابات 7 اسفندماه و سپس تعیین رؤسای مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری رخ داد، باید بهجای پرداختن به جزئیات این وقایع به سرنوشت فردی بپردازیم که انتخاباتهای دو دهه اخیر در ایران، برای او محصولی جز شکست در پی نداشته است.
بیبیسی در این گزارش خود با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری 92 مینویسد: "بازی آخر هاشمی رفسنجانی به صحنه آوردن کسی بود که مرگ نمادین خود او را رقم زد. اکنون روحانی همان جایی ایستاده است که علی اکبر هاشمی رفسنجانی سودایش را در سر داشت: یک شخصیت سیاسی فراجناحی. همراهی حسن روحانی و دولتش در ریاست دوباره علی لاریجانی بر مجلس نشان میدهد رئیس دولت یازدهم خود بر این جایگاه وقوف کامل دارد، جایگاهی که تنها بهواسطه قدرتی ملموس ممکن میشود.
واقعیت آن است که هاشمی دیگر نه قدرت سیاسی پیشبرد گفتاری را دارد که در بر ساخته شدنش نقش داشت و نه دیگر جریانی سیاسی را نمایندگی میکند. روزگار پساهاشمی نزدیک دو دهه است که آغاز شده. او که زمانی در اواخر دهه شصت میتوانست جهت چرخش قدرت در جمهوری اسلامی را تعیین کند، حالا حتی رد صلاحیتش هم هیچ هزینهای بر دوش حکومت نمیگذارد".
با نگاهی به خط خبری و گزارشات رسانه سلطنتی انگلیس در چند سال اخیر این موضوع بهوضوح به اثبات میرسد که حمایت بیبیسی از هاشمی رفسنجانی جنبه مبنایی نداشته و صرفاً نگاهی ابزاری برای پیشبرد اهداف خود بوده است؛ آنجا که امید به تداوم حضور این فرد در صحنه سیاسی ایران دارد، هاشمیرفسنجانی را فردی مؤثر در نظام جمهوری اسلامی ایران مینامد و آنجا که دیگر امیدی به اثرگذاری آیتالله در صحنه سیاسی ایران ندارد، از مرگ سیاسی وی در هشتمین دهه زندگیاش سخن میگوید، آنجا که مینویسد: " شاید کتابهای پرحجم خاطرات هاشمی رفسنجانی یک فصل نانوشته دارد: فصلی درباره "زندگی پس از مرگِ" او، مرگی نمادین که 18 سال است آغاز شده است. و مرگی که برخلاف مرگ رهبر ایران احتمالاً هیچ اثری در حیات سیاسی و اجتماعی ایران نداشته باشد".