حکایت دردناک ۱۵ میلیارد دلاری که دور ریختیم

گزارش زیر حکایت دردناکی از اتلاف سالانه ۱۵ میلیارد دلار غذا در جمهوری اسلامی ایران است.

کد خبر : 529341
خبرگزاری تسنیم: کشور ما متحمل هزینه‌های فوق‌العاده سنگین (اجتماعی،اقتصادی و زیست‌محیطی) می‌شود تا بتواند موادغذایی مورد نیاز جوامع خود را تأمین کند؛ بخش زیادی از این موادغذایی در مزارع، انبارها، حمل و نقل ، فروشگاه‌ها و آشپزخانه‌ها تلف شده و از بین می‌رود. پسماندهای ناشی از این اتلاف، تبدیل به زباله‌های مضر برای سلامت و محیط‌زیست می‌شوند و ما ناگزیر هستیم حجم کلانی از منابع کشور را صرف کنیم تا بتوانیم بخشی از آثار زیان‌بار ناشی از تولید و دفع این زباله‌ها را بر روی انسان و محیط‌زیست کنترل یا رفع کنیم. این چرخه زیان موجب وارد آمدن آسیبهای جدی و جبران ناپذیر به نظام، جوامع انسانی کشور و محیط‌زیست آن شده و به هیچ عنوان از منظر اقتصاد، کسب و کار، زندگی اجتماعی، زندگی شخصی، حفاظت از محیط‌زیست و هر منطق انسانی دیگر قابل توجیه نیست. با این اوصاف منافع ملی و مصالح نظام حکم می‌کند که با جدیت تمام به‌دنبال راهکارهای جدی برای مقابله با این پدیده و روندها و پیامدهای مخرب آن باشیم.
مقاله پیش رو به‌صورت گزیده از مقاله برتر نویسندگان (آقایان مهدی رستگاری و علی طیفوری) در اولین کنگره بین‌المللی کشاورزی سالم، تغذیه و جامعه (تهران، تیرماه 1394) اقتباس شده و در شماره پنجم ماهنامه تجارت جنوب (آبان 1394) منتشر شده است. این مقاله با اندکی ویرایش، تقدیم خوانندگان می‌شود. مقدمه جمهوری اسلامی ایران بدون شک یکی از بزرگ­ترین قدرتهای اقتصادی و کشاورزی خاورمیانه و آسیای مرکزی است. براساس گزارش سازمان جهانی غذا و خواربار (FAO)، ایران در دوازده مقوله از 13 مقوله محصولات کشاورزی مورد تولید در جهان، در فهرست 40 کشور برتر قرار می‌گیرد. جدول 1 ارائه کننده تصویری از جایگاه بخش کشاورزی جمهوری اسلامی ایران در جهان است.
طی سه دهه گذشته، بخش کشاورزی جمهوری اسلامی ایران مصدر خدمات ارزنده‌ای به ملت و دولت بوده و نه‌تنها امنیت غذایی را در کشور فراهم کرده، بلکه در سخت‌ترین شرایط نیز از استقلال و کیان ملی کشور پشتیبانی کرده است. امروزه بخشهای کشاورزی و موادغذایی کشور با چالشهای جدیدی مانند کمبود آب، شوری خاک، جنگل‌زدایی و بیابان‌زایی، تغییرات آب و هوا، رشد جمعیت (به‌خصوص جمعیت شهری)، آلودگی، و جهانی شدن مواجه گردیده و به اقتضای این موضوع باید برای حفظ این بخشهای راهبردی و توسعه آنها در پی راهکاریابی برای مواجهه با آنها باشیم. بدون شک «کاهش و کنترل ضایعات موادغذایی» یکی از مهمترین زمینه‌های بالقوه راهکاریابی برای تأمین امنیت غذایی کشور است. ضایعات غذایی یک مشکل جهانی است. طبق گزارش های منتشرشده سازمان خواروبار و کشاورزی( فائو) در جهانی که 900 میلیون نفر از جمعیت آن از گرسنگی رنج می‌برند، یک‌سوم از موادغذایی تولیدشده توسط انسان (بر مبنای محتوای کالریک آن) هدر می‌رود. ابعاد این مشکل از زیان اقتصادی صرف فراتر بوده و پیامدهای اجتماعی و زیست‌محیطی آن پایداری توسعه جوامع بشری را به‌نحو چشمگیری تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ تخمین زده می‌شود که تولید این حجم از غذای هدر رفته در هر سال متضمن کشت در 198 میلیون کیلومتر مربع از اراضی کشاورزی کره زمین (تقریباً معادل مساحت کشور مکزیک)، صرف 173 میلیارد متر مکعب آب شیرین، مصرف 28 میلیون تن کود شیمیایی و تولید گازهای گلخانه‌ای به میزان 3300 تا 5600 میلیون مترمکعب (معادل دی‌اکسید کربن) است. ابعاد خیره‌کننده این پیامدهای ضایعات غذایی نشان دهنده آن است که ضایعات غذایی در شمار یکی از بارزترین مصادیق اتلاف و اسراف در جوامع بشری و انحراف آنها از معیارهای «توسعه پایدار» به شمار می‌آیند. ضایعات موادغذایی در جمهوری اسلامی ایران نیز یک مشکل جدی است. درواقع، پدیده ضایعات موادغذایی به طور کامل در تضاد با چشم انداز تصویر شده کشور در 1404 و رهنمودهای اقتصاد مقاومتی است. در این مقاله، به بررسی اجمالی ابعاد این پدیده نامطلوب و آثار زیان­بار آن بر اقتصاد، جامعه و محیط زیست پرداخته و برخی راهکارهای متصور برای مواجهه با آنها را طرح خواهیم نمود. نگاهی به ضایعات مواد غذایی در سطح ملی اطلاعات حاصل از گزارشهای موجود در زمینه ضایعات غذایی در ایران بسیار متنوع هستند. گزارش مراجع رسمی کشور در سال 1388 نشان‌دهنده متوسط ​​18.85 درصد ضایعات در محصولات کشاورزی بوده است. (1) براساس این گزارش، ارزش ضایعات محصولات کشاورزی برابر با حدود 25 درصد درآمد ملی حاصل از صادرات نفت در آن سال بوده است. در سطح ملی بیشترین ضایعات متوجه میوه‌ها و محصولات باغی و کم­ترین ضایعات متوجه شیلات و غذاهای دریایی است. در آن زمان برمبنای ماده 18 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی، دولت موظف به کاهش 50 درصدی سطح ضایعات در بخش کشاورزی بوده که متأسفانه این هدف محقق نشده است. در عوض ضایعات در سالهای آینده نیز افزایش یافته است. برخی گزارشها حاکی از ضایعات 35 درصدی در 100 میلیون تن محصولات کشاورزی تولید شده کشور در هر سال است؛ شایان ذکر است این مقدار محصولات کشاورزی برای تغذیه یک جمعیت 15 میلیون نفری کافی است (2و3). آمار و ارقام ضایعات غذایی موجود در جمهوری اسلامی ایران نه تنها بهتر از سطوح ثبت َشده منطقه‌ای و جهانی نیست، بلکه در بعضی موارد در سطحی نازلتر از این سطوح قرار می‌گیرد. در این زمینه می‌توان به 30 درصدضایعات در نان، 25-30 (و حتی گاهی تا 50) درصد ضایعات در میوه‌ها و سبزیجات، 10 درصد ضایعات در برنج، 25 درصد ضایعات در خرما، و غیره اشاره کرد.(4 تا 10) گزارشهای دیگری نیز حاکی از زیانهای اقتصادی عظیم ناشی از ضایعات غذایی در کشور هستند. به‌عنوان مثال مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی، در گزارش منتشره خود در دی ماه 1393 برآورد کرده که هزینه تحمیل شده به دولت از محل ضایعات سالانه نان به 2.857 میلیارد دلار (1) دلار بالغ می‌شود (11). به‌تصریح عباس پاپی‌زاده، سخنگوی کمیسیون کشاورزی در مجلس شورای اسلامی، ارزش ضایعات موادغذایی در ایران در سال 2014 تقریباً با مجموع ارقام کالاهای اساسی و محصولات کشاورزی وارداتی دولت در همان سال برابری می­‌کند. (10) این در شرایطی که است که جمهوری اسلامی ایران در اوج فشارهای ناشی از تحریمهای بین‌المللی ونهایت تنشهای اقتصادی در سال 2014 بود. این روند کاملاً مخالف مقاصد و اهداف اقتصاد مقاومتی بوده و با اهداف 5 ساله برنامه توسعه ملی که الزام‌کننده حداقل 7 درصد رشد سالانه در ارزش افزوده محصولات کشاورزی است، نیز مغایرت دارد (12).
شکل 1 - درصد سطح ضایعات محصولات کشاورزی در ایران در سال 2009 (1)
با نگاهی ژرف‌نگرتر به دو کفه عرضه و تقاضای مواد‌غذایی، می‌توان ابعاد پنهان بسیار دیگری را نیز در آنها مشاهده کرد: ضایعات مواد‌غذایی فروکاهنده بخش چشمگیری از منابع مالی و طبیعی تخصیص یافته برای حمایت از امنیت غذایی کشور است. درواقع، دولت در این بخش میلیاردها دلار از اعتبارات یارانه‌ای خود را صرف تامین اراضی، آب شیرین، واردات کشاورزی (مشتمل و نه محدود به بذر، کود، آفت‌کش‌ها و غیره)، تجهیزات کشاورزی، و خدمات تکمیلی با کم­ترین قیمت ممکن کرده است. در سال 1394 بودجه تخصیص یافته به بخش کشاورزی شامل یک ردیف 681.74 میلیون دلاری از محل یارانه‌های هدفمند و 209.14 میلیون دلار دیگر برای حمایت از واردات کشاورزی بوده است. همچنین در این سال 1.714 میلیارد دلار از بودجه دولت نیز برای احداث زیرساختهای کشور در بخش کشاورزی تخصیص یافته است (13و14). به‌رغم همه این حمایتها و سرمایه‌گذاریها، نتایج حاصل چندان مطلوب نبوده‌اند؛ ادامه اتلاف موادغذایی در کشور براساس روند معهود در سالهای گذشته، موجب از بین رفتن یک سوم از محصولات کشاورزی مورد تولید کشور در سال جاری ( با برآورد ارزش مجموع 15.767 میلیارد دلار)خواهد شد.(2و15) اسفند 1393 علی کشاورز، معاون وزیر جهادکشاورزی اعلام کرد که ضایعات موادغذایی، سالانه موجب اتلاف 15 میلیارد متر مکعب منابع آب شیرین کشور می شود (16). در زمان اعلام این خبر، کل ذخایر آب شیرین پشت سدهای ایران 20.17 میلیارد متر مکعب و جریان ورودی به آنها 9.49 میلیارد مترمکعب بالغ می‌شد(17). نیازی به ذکر نیست که وضعیت ذخایر آب در سال جاری هر روز وخیمتر شده است. از دیگر جنبه‌های مضر ضایعات موادغذایی در کفه عرضه می‌توان به تولید و انتشار گازهای گلخانه‌ای، کاهش منابع طبیعی تجدیدناپذیر و استفاده بیش از حد از منابع تجدیدپذیر در تولید و عرضه محصولات کشاورزی اشاره کرد. در کفه تقاضا، پسمانده غذا و موادغذایی فاسد شده اغلب به‌عنوان زباله تر دور ریخته می‌شوند. زباله تر عمدتاً متشکل از بخشهای خوراکی و غیرخوراکی موادغذایی و همچنین دیگر زباله‌های آلی فاسد شدنی است. میزان دفع زباله در ایران حدود 20 میلیون تن در سال تخمین زده شده(18) و به گفته منابع آگاه بین 65 تا 70 درصد از این حجم زباله، زباله تر است. (19و20و21) دفع زباله در جمهوری اسلامی ایران یک مسئله بسیار پرچالش است؛ از حجم روزافزون زباله تولیدشده، فقط 20 درصد آن بازیافت شده و 2 درصد آن طبق استانداردهای بهداشتی دفن می‌شود؛ بقیه زباله‌ها یا در سطح زمین دفع شده و یا به‌صورت غیراستاندارد دفن می‌شوند.(18) بدون شک زباله تر یکی از نامطلوب‌ترین و خطرناکترین آلاینده‌های تولیدشونده در جامعه بشری است؛ این مواد موجب بیماری‌زایی، تولید و انتشار گازهای گلخانه‌ای(3)، تجمع و تکثیر آفات و حشرات موذی ، آلودگی خاک و آب و هوا و بسیاری آثار زیان‌بار دیگر می‌شوند. اجازه دهید مرور کوتاهی بر آنچه تا اینجا گفتیم، داشته باشیم: کشور ما متحمل هزینه‌های فوق‌العاده سنگین (اجتماعی،اقتصادی و زیست‌محیطی) می‌شود تا بتواند موادغذایی مورد نیاز جوامع خود را تأمین کند؛ بخش زیادی از این موادغذایی در مزارع، انبارها، حمل و نقل ، فروشگاه‌ها و آشپزخانه‌ها تلف شده و از بین می‌رود. پسماندهای ناشی از این اتلاف، تبدیل به زباله‌های مضر برای سلامت و محیط‌زیست می‌شوند و ما ناگزیر هستیم حجم کلانی از منابع کشور را صرف کنیم تا بتوانیم بخشی از آثار زیان‌بار ناشی از تولید و دفع این زباله‌ها را بر روی انسان و محیط‌زیست کنترل یا رفع کنیم. این چرخه زیان موجب وارد آمدن آسیبهای جدی و جبران ناپذیر به نظام، جوامع انسانی کشور و محیط‌زیست آن شده و به هیچ عنوان از منظر اقتصاد، کسب و کار، زندگی اجتماعی، زندگی شخصی، حفاظت از محیط‌زیست و هر منطق انسانی دیگر قابل توجیه نیست. با این اوصاف منافع ملی و مصالح نظام حکم می‌کند که با جدیت تمام به‌دنبال راهکارهای جدی برای مقابله با این پدیده و روندها و پیامدهای مخرب آن باشیم. تفصیل فرهنگی و تکنولوژیکی صورت مسئله طبق گزارشهای سازمان جهانی غذا و خشکبار، بخش اعظم ضایعات غذایی در کشورهای در حال توسعه از نارسایی در فناوریهای کشت، برداشت، فراوری، انباشت، حمل و توزیع موادغذایی نشأت می‌گیرد. به عبارت دیگر به‌دلیل با ارزش تلقی شدن موادغذایی در این کشورها، آنچه در این کشورها اتفاق می‌افتد، بیشتر اتلاف موادغذایی در کفه عرضه است، تا دورریز آن توسط مصرف‌کننده در کفه تقاضا. شکل 7 الگوهای ضایعات در دسته‌بندی موادغذایی مختلف را در میان کشورهای جنوب و جنوب شرق آسیا نشان می‌دهد.(22) جمهوری اسلامی ایران نیز از نظر گزارشهای تخصصی فائو در این منطقه جغرافیایی جای گرفته و الگوی ضایعات غذا در آن نیز بسیار شبیه الگوی تصویرشده برای این کشورهاست. برای این موضوع می‌توان شواهد فراوانی را در اظهارات و گزارشهای کارشناسان و مسئولان بخش کشاورزی و صنایع غذایی کشور یافت. اجازه دهید به برخی از این شواهد اشاره‌ای داشته باشیم. گزارش مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی در دی ماه 1393 حاکی از آن است که گندم و آرد عرضه شده به صنعت نان در ایران از کیفیت لازم برخوردار نیست. بخشی از گندم تأمین شده کشور (اعم از تولید داخل یا وارداتی) فاقد کیفیت لازم است؛ محموله‌های گندم به‌علت جذب رطوبت در زمان حمل، اغلب نم کشیده، وزنشان دستخوش افزایش می‌شود. گندم مورد ذخیره‌سازی در سیلوها (که اغلب با افت کیفی در آن مواجه است) به کارخانه‌های آردسازی تحویل می‌شود. این کارخانه‌ها، آرد باکیفیت را به مغازه‌های شیرینی‌فروشی و کارخانه‌های بیسکوئیت‌سازی و سبوس گندم را به مزارع حیوانات می‌فروشند. این شرکت‌ها اغلب با تهیه آرد کم­‌کیفیت از گندم نامرغوب، آن را با قیمت مصوب به نانواییها عرضه می‌کنند. این الگوی عرضه، در کنار شیوه‌های ناکارآمد پخت نان و کمبود صلاحیت کافی در نیروی کار صنعت نان موجب تولید و عرضه نان بی‌کیفیت و پُر دورریز در جامعه می شود.(11) زنجیره‌های تأمین برنج کشور نیز مبتلا به ناکارآیی و اتلافهای غیرقابل پذیرش هستند. به گفته اسدی (از کارشناسان مؤسسه تحقیقاتی برنج ایران) به‌دلیل فقدان ماشین‌آلات کارآمد و نارسایی دانش و آموزش منابع انسانی در عملیات فرآوری برنج، 25 درصد از تولید برنج ایران به برنج شکسته تبدیل می‌شود. او به‌علاوه بیان کرده که در مواقع اشباع بازارهای کشور از برنج واراداتی، انبارداری بلندمدت برنج تولید داخل موجب افت کیفی برنج داخلی مورد عرضه در بازار و افزایش ضایعات آن در مرحله مصرف می‌شود.(8) ضایعات تولید خرمای کشور نیز بسیار بالاست. اظهارات پورحیدری، رئیس انجمن ملی خرما در هرمزگان حاکی از آن است که سالانه 35 درصد از خرمای تولیدشده در ایران به‌دلیل فقدان خریدار در انبارها باقی مانده و به ضایعات تبدیل می­‌شود. کاووسی، رئیس انجمن خرمای بوشهر با تأیید وضعیت نامطلوب صنعت خرمای ایران گفته که ضایعات زیادی در تولید، بسته‌بندی و حمل‌و‌نقل محصولات کشاورزی رخ می‌دهد. خلیلی، رئیس کارگروه صنایع غذایی اتاق بازرگانی ایران در صنعت، معدن و تجارت نیز با تصدیق کمبودها در تولید، برداشت، جابجایی، بسته‌بندی، حمل‌و‌نقل محصول خرما در ایران، از این عوامل به‌عنوان علل ریشه‌ای ضایعات خرما نام می‌برد. او همچنین تصریح کرده که با وجود جایگاه ایران به عنوان دومین تولیدکننده بزرگ خرما در جهان، بازاریابی، توزیع خرما و ظرفیت و عملکرد صنایع فراوری در آن بسیار ضعیف و ناکافی است.(9) انصاری فرد، مدیر کل روابط عمومی و سخنگوی سابق وزارت جهاد‌کشاورزی از ضایعات 30 درصدی میوه در کشور خبر داد و آن را ناشی از نارساییهای موجود در بسته‌بندی، تدارکات و صنایع فرآوری دانسته است.(24) نورانی رئیس کنفدراسیون صادرات نیز میزان ضایعات میوه‌جات را در کشور بین 25 تا 30 درصد ارزیابی نموده و آن را عمدتاً ناشی از نارساییهای موجود در لجستیک و حمل‌و‌نقل سرمایشی این محصول قلمداد کرده است. (25)
شکل 2- الگوی ضایعات موادغذایی در جنوب و جنوب شرقی آسیا در سال 2009 بر اساس تحلیل سازمان جهانی غذا و خشکبار (فائو) (22)
اما وضعیت در کفه تقاضا بسیار متفاوت است. در فرهنگ ایرانی - اسلامی، غذا مصداق تمام معنی روزی، خیر و برکت اعطا شده از سوی خداوند متعال بوده و اسراف یا اتلاف آن از نظر اخلاقی امری ناپسند تلقی می‌شود. این باور نزد ایرانیان قدمتی چندهزارساله دارد؛ فرد ایرانی اغلب آن را در اوان کودکی در نهاد خانواده می‌آموزد و در تمام عمر خود با دل و جان به‌آن پایبند است. علاوه بر این، فشارهای اقتصادی بر خانوار متوسط ایرانی در سالهای اخیر موجب شده که میزان مصرف مواد خوراکی در آن تا حدود زیادی کاهش یابد. این تغییر در الگوی مصرف را می‌توان در تغییرات قیمت و میزان مصرف محصولات اساسی غذایی در دهه گذشته مشاهده کرد. (تصاویر 2 و 3)
شکل 3- - تغییرات در میزان قیمتهای 20 غذای اصلی بین سالهای مالی 1392-1384 ‌‍[26]
با این حال، بیم آن هست که برخی نارساییها و نقصانها در عرصه زنجیره‌های تأمین و فرهنگ عمومی موجب تضعیف این ارزش اخلاقی در جامعه ایرانی شود. اولین عامل قابل ذکر، افت کیفی موادغذایی در زنجیره تأمین بسیاری از این گونه محصولات است. بدیهی است افت کیفیت موادغذایی مورد عرضه موجب افزایش ضایعات موادغذایی در مرحله مصرف خواهد شد. با این تفکر بخش بزرگی از ضایعات موادغذایی کشور در مرحله مصرف ناشی از افت کیفی آن مواد در مراحل سابق زنجیره تأمین است و جای دارد به آن بیشتر به عنوان «خسارت» زنجیره تأمین نگاه کنیم، تا اسراف و اتلاف در مصرف. در مقاله حاضر چند نمونه مصداقی این موضوع را در زنجیره تأمین نان، میوه‌جات و سبزیجات ارائه دادیم. این موضوع بیش از پیش به دغدغه فقدان «خط‌مشی تأمین غذا» در جمهوری اسلامی ایران دامن می‌زند. نظام جمهوری اسلامی ایران به‌جای چندین خط مشی مستقل در زمینه‌های کشاورزی، صنعت، بهداشت، محیط زیست و سیاست، باید به توسعه یک «خط مشی جامع تأمین غذا» اهتمام داشته باشد.(4) این خط مشی باید بر مبنای شناخت روابط سیستمیک شئون مختلف تأمین غذای جامعه و با هدف حداکثرسازی منافع ملت و دولت (در عرصه‌هایی چون تغذیه، بهداشت، حفاظت از محیط‌زیست، مدیریت منابع، استقلال ملی، تجارت بین‌الملل، تولید ارزش افزوده، رفاه اجتماعی و غیره) طراحی و توسعه یابد.
شکل4- تغییرات در میزان مصرف 13 غذای اصلی بین سالهای مالی 1392- 1383 (27)
همچنین نباید از نظر دور داشت که برخی از الگوهای مصرف اسراف‌کارانه نیز در جامعه ایران در حال رشد هستند. بخشی از این الگوهای ناپسند مصرف ناشی از نگرش مصرف‌گرایانه نسبت به موادغذایی و رفتارهای ناشی از آن هستند. البته این الگوها در جامعه ایرانی ریشه‌ای ندارند، و صرفاً بین برخی افراد در طبقات اجتماعی با درآمد بسیار بالا رواج محدودی دارند. با این وجود نگرشها و رفتارهای اسراف­‌جویانه که استفاده ناکارآمد از موادغذایی را به‌عنوان نشانه‌ای از اعتبار نظر می‌انگارند، در چندی از کسب و کارها و صنایع ما رواج یافته و می‌توان مصادیقی از آن را در برخی رستورانها، هتلها، مراکز تهیه غذا و غیره مشاهده کرد. از آنجا که با افزایش قدرت خرید عمومی امکان رواج بیشتر این الگوی مصرف در دوران پساتحریم وجود دارد، این نگرش و رفتار باید از سوی دولت و ملت کنترل شود. در این زمینه باید توجه داشت که اثر و دامنه راهکارهای قیمت­‌گذاری و کنترل بازار محدود بوده، و راهکارهای مؤثر واقعی را باید در حوزه فرهنگ به‌کار بست. نتیجه‌گیری بخش کشاورزی و صنایع غذایی در شمار زیرمجموعه‌های حیاتی و ارزشمند جمهوری اسلامی ایران هستند که ابقا و توسعه نظام به‌آنها بستگی تامّ و تمام دارد. در سالهای اخیر، این بخش با چالشهای جدی مانند بحران آب، افزایش جمعیت، تغییر اقلیم، فرسایش خاک و ... مواجه گردیده و از این جهت طلب‌کننده تغییر و تحول برای سوق یافتن به‌سوی توسعه پایدار است. ضایعات موادغذایی یکی از مظاهر بارز فقر اقتصادی و انحراف از پایداری توسعه ملل در دیدگاه جهانی است. ضایعات موادغذایی در حال بلعیدن یا تخریب حیات و منابع مورد نیاز آن در کره زمین و جوامع انسانی است. بخش عمده ضایعات غذایی در کشورهای درحال توسعه و کم­تر توسعه­ یافته از نارسایی در فناوری و مدیریت نشأت می‌گیرد؛ حال آن‌‌که ضایعات غذایی در کشورهای توسعه یافته بیشتر ناشی از نگرش و رفتارهای مصرف‌گرایانه است. همانند نقاط دیگر جهان، ضایعات موادغذایی در جمهوری اسلامی ایران نیز یک معضل بزرگ به شمار رفته و مسبّب ایراد میلیاردها دلار ضرر اقتصادی، کاهش و اتلاف منابع ، آلودگی و ویرانی محیط‌زیست و فرسایش قدرت اقتصادی کشور است. ابعاد ضایعات غذایی در کشور در تضاد کامل با چشم‌انداز ملی جمهوری اسلامی ایران و رهنمودهای اقتصاد مقاومتی است. الگوهای ضایعات موادغذایی در ایران شبیه به کشورهایی است که طبق گروه‌بندی سازمان بین‌المللی غذا و دارو در جنوب و جنوب شرق آسیا قرار دارند؛ نظریات و اظهارات کارشناسان و مسئولان کشور در صنایع غذایی و بخش کشاورزی ایران نیز مؤید این حکم هستند. این حکم متضمن آن است که ضایعات موادغذایی در کشور ما بیشتر صبغه تکنولوژیک دارد تا ماهیت فرهنگی. از این رو بهبود فناوری زنجیره‌های تأمین غذا در کشور یکی از اساسی‌ترین کارهایی است که باید وجهه همت دولت و ملت در جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد. این کار باید در چهارچوب تنظیم «خط مشی جامع تأمین غذا» در سطح ملی و اجرای جهادی آن در کشور تعقیب شود. غذا در فرهنگ ایرانی - اسلامی تجلی اعطای روزی و برکت از سوی خداوند به انسان است؛ این نگرش فرد ایرانی را پایبند به حفاظت و استفاده مؤثر از مواد‌غذایی و شکرگزاری برای بهره‌مندی از آن می‌کند. با این حال چنان‌که گفتیم برخی از الگوهای مصرف مضر در سطح محدود در جوامع ایرانی مشاهده می‌شوند که حاکی از مصرف‌گرایی و اسراف هستند؛ این الگوها باید به‌ویژه در برخی کسب‌و‌کارها و صنایع غذایی ( از جمله هتلها، رستورانها، آشپزخانه‌ها و غیره) کنترل شوند. در مقابله با ترویج این الگوهای مصرف باید در نظر داشت که راهکارهای اساسی را بیشتر باید در بین برنامه‌های فرهنگی جست و نه کنترلهای دستوری در بازارها. اگرچه وضعیت کنونی ضایعات مواد‌غذایی حاکی از اتلافهای اقتصادی کلان در سطح ملی است، اما این وضعیت در عین حال حاکی از فرصت و فضای بسیار گسترده فراهم برای بهبود و رشد اقتصادی است. دستیابی به نتایج مثبت در طرحهای کنترل ضایعات غذایی (به‌ویژه در بعد فرهنگی) مستلزم کار چند دهه‌ای روی نسلهای جوامع کشور است. در این برهه خطیر، لازم است برای صرفه‌جویی و جلوگیری از زیانهای اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی، پیشگیری از انحراف از معیارهای اخلاقی کارساز موجود در الگوهای مصرف غالب در جوامع ایرانی، و پیشگیری از غلبه الگوهای مصرف‌گرایانه و اسراف‌کارانه، با بسیج عزم ملی و به‌کار بستن مدیریت جهادی به مبارزه با اتلاف و ضایعات موادغذایی در سرتاسر کشور بپردازیم.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: