ترویج فرهنگ غیرخودی در مهدهای خودی!
شنیدهها حاکی است در برخی از این مهدهای کودک آموزش رقص و موسیقی غربی به عنوان یکی از برنامههای به اصطلاح فرهنگی به کودکان خردسال آموزش داده میشود!
کد خبر :
528534
روزنامه کیهان: در بسیاری از کشورهای پیشرفته، مهدکودک زمینه بدون قید و شرط تربیت کودکان و آمادگی آنان برای ورود به جامعه محسوب میشود. در کشور ما برخی از خانوادهها نیز مهدکودک را به عنوان یک مرکز اجباری نگهداری از فرزندان تصور میکنند. با تعدد مهدها و تنوع شهریه آنها بسیاری از خانوادهها این سؤال برایشان پیش آمده که علت اختلاف در شهریه مهدهای کودک چیست؟ خانوادهها از یک طرف تفاوت شهریهها در مناطق مختلف شهر را مشاهده میکنند و از طرف دیگر تشابه نسبی برنامههای آموزشی و تربیتی در تمام مهدها را شاهد هستند. به نظر آنها چرا باید مبلغی گزافتر به مهدکودکی بپردازند که نمونه مشابه آن از نظر برنامه آموزشی در آن سوی شهر وجود دارد؟ آیا با پرداخت پول بیشتر میتوان شاهد تربیت کودکانی نخبهتر بود؟
به هر حال تفاوت شهریهها حاصلی جز افزایش فاصله طبقاتی و تبعیضآمیز به بار نخواهد آورد. امروزه، متاسفانه با نفوذ فرهنگی بیگانگان و غفلت برخی مسئولان مهدکودکهایی را میبینیم که با توجه به این اصل یادگیری در اوان کودکی، برنامههایی دور از شأن فرهنگ اسلامی را ترویج میکنند. آموزش رقص و آموزش زبان انگلیسی با محتوایی کاملا غربی، نتیجهای جز نفوذ فرهنگ و آداب بیگانگان در ذهن کاملا فعال کودکان ندارد و در واقع، دشمن با راهاندازی این مراکز به تربیت نسل دیگری میپردازد که نه جایگاه دینی دارند و نه متکی به ارزشها و هویت ایرانی اسلامی هستند و این زنگ خطری برای حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و پاسداری از ارزشهای والای نظام اسلامی است. ترویج مصرفگرایی و برنامههای غیرفرهنگی با گشت و گذاری در برخی از مهدکودکهای مناطق شمالی شهر تهران، گاه با شهریههایی بسیار نجومی مواجه میشویم که در حد شهریه یک و نیم سال تحصیلی در دانشگاه است! از طرفی هم شنیدهها حاکی است در برخی از این مهدهای کودک آموزش رقص و موسیقی غربی به عنوان یکی از برنامههای به اصطلاح فرهنگی به کودکان خردسال آموزش داده میشود! اینک این پرسش به ذهن متبادر
میشود که واقعا چه برنامههایی در این مهدها در قبال دریافت این مبالغ زیاد، ارائه میشود و چقدر این برنامهها در شکوفایی و خلاقیت کودکان موثر است؟ با نگاهی مو شکافانه پاسخ به این پرسش را به خوبی درمییابیم. اینک مهدکودکهایی که در منطقه جغرافیایی بالای شهر واقع شدهاند با اجاره ساختمان بسیار بالا روبرو هستند و از همه مهمتر، والدین در این مناطق، حاضرند در قبال سپردن فرزند خود به مهدکودک، هر وجهی را بپردازند چون درآمدشان بسیار بالاست و بعد مالی برایشان مطرح نیست این نوع رفتار والدین، تداوم مصرفگرایی است. یکی از پژوهشگران عرصه تعلیم و تربیت در این زمینه به گزارشگر کیهان میگوید: «چون پدیده تکفرزندی در برخی خانوادهها رو به افزایش است، وجود مهدکودکها به عنوان کانون رشد اجتماعی کودکان، امری ضروری است. اما چه هدفی را باید در این مهدکودکها دنبال کرد؟ اگر این مهدها بتوانند کودکان را با انواع مهارتهای اجتماعی آشنا کنند ضرورت تشکیل و توسعه آن اجتنابناپذیر است،اما اگر بخواهند مروج فرهنگ منحط غربی باشند و کودکان ما را از همان خردسالی با اصول بیگانگان تربیت کنند که دیگر نباید نام آن را مهد گذاشت بلکه مرکزی
برای اشاعه و نفوذ فرهنگ غربی است.» خدمات و کارکرد مهدکودکها خانم سمیرا محمدی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «فرزندی دو ساله دارم که ماهی 580 هزار تومان بابت شهریه میپردازم. این مهد دو ستاره و در منطقه جنتآباد واقع شده است. ساختمان آن دو طبقه است، طبقه مجزا برای بچههای شیرخوار و نوپا و طبقه پایین مخصوص بچههای بزرگتر است.» نظرش را در مورد مربیان مهد جویا میشویم. وی میگوید: «مربیان مهد باید تخصص و تجربه و اخلاقی خوب و اعصاب آرام داشته باشند.» وی تصریح میکند: «برای کلاسهای فوق برنامهای که دارند هزینه جدا دریافت میکنند.» خانم منصوره راسخی مادر دیگری است که به گزارشگر کیهان میگوید:«برای ثبتنام فرزندم به مهدکودکی در منطقه اکباتان مراجعه کردم ولی با کمال ناباوری آنها فرزندم را ثبتنام نکردند و گفتند: باید سه سال قبل مهد را رزرو میکردی! الان جا نداریم. مگر اینکه خانوادهای از اینجا مهاجرت کند و ما بتوانیم فرزند شما را جایگزین او کنیم شهریه این مهد ماهی یک میلیون و پانصد هزار تومان است. برای من شهریه اصلا اهمیت ندارد آن چیزی که برایم مهم است خدماتی است که این مهدکودک ارائه میکند و احساس
امنیت و آرامشی که برای فرزندم فراهم میکند.» یکی از معضلات والدین پیدا کردن مهدی متناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی خانوادههاست. خانم محبوبه صوفی کارمند و ساکن منطقه 8 تهران به گزارشگر کیهان میگوید: «خانوادههای تکفرزند بهتر است که بچههای خود را در فضایی قرار دهند که غیر از بزرگسالان همسن و سالان خود را هم ببیند و با تعامل با آنها جامعه واقعی را تجربه کنند.» او میگوید: «با پرسوجویی که از همسایگان انجام دادم، فرزندم را به مهد کودک این محل آوردم هماکنون شهریه مصوب بهزیستی را پرداخت میکنم و احساس میکنم رفتار کودکم بعد از ورود به مهد بسیار بهتر شده است. تغذیه مناسب، شکوفایی، خلاقیت و کلاسهای متنوع و همچنین وجود مربیان آموزشدیده و آشنا به وظیفه خود در این تغییر رفتار موثر بوده است.» مهد کودک نماد تربیتی در مورد مسائل تربیتی نظر دکتر محسن اسکندری روانشناس را جویا شدیم. وی به گزارشگر کیهان میگوید: «مهدهای کودک نمادهای تربیتی هستند که به توجه بیشتری نیاز دارند. فرزندان را از خانوادهها جدا و وارد عرصه جامعه میکنیم. مهد کودکها نقش اساسی در سرنوشت کشور دارند. مربیان مهد کودک باید سالم و آموزشدیده
باشند و در این امر سازمان بهزیستی باید نظارت کافی داشته باشد.» وی تصریح میکند: «اگر به محل تربیت کودکان نگاه انتفاعی داشته باشیم و محل درآمد باشد، یعنی سعی کنیم هزینهها را کم و درآمدها را اضافه کنیم این نوع مهد نمیتواند تاثیر مناسبی در تربیت کودکان داشته باشد. مهدهای کودک باید مهارتهای اجتماعی را آموزش دهند و به کودکان بیاموزند که باید عزت نفس داشته باشند.» مهد کودک کانون تربیت اگر بخواهیم جامعه کاربران مهد کودکها را به خوبی شناسایی کنیم، به دو طبقه از والدین برمیخوریم. گروهی که به دلیل شاغل بودن پدر و مادر، مجبورند فرزند یا فرزندان خود در سن مهد کودک را در یک مرکز نگهداری و تربیت بسپارند و با افزایش شهریهها چارهای جز پذیرفتن آن ندارند. گروه دیگر از والدین کسانی هستند که ترجیح میدهند فرزند یا فرزندانشان با محیط استاندارد و آموزشی و تربیتی آشنا شوند و نگران آینده و وضعیت فرهنگی و تربیتی کودک خود میباشند. این گروه وقت کافی برای تربیت کودک خود دارند، اما برنامههای جاری در مهد کودک را مناسبتر میدانند. البته این وضعیت میتواند به دو دسته دیگر تقسیم شود. مادران خانهدار بیسواد و کمسواد که
توانایی آموزش لازم را به کودکان خود ندارند و مادران خانهدار باسواد که توانایی آموزش لازم به فرزند خود را دارند اما برنامههای رایج در مهد کودکها را مناسبتر میبینند. گزینشی برای تایید مدیران و مربیان وجود دارد؟ با توجه به اینکه در برخی از مهدهای کودک آموزشهای غیراسلامی دیده شده و آموزش رقص و موسیقی مبتذل در آن وجود دارد این سوال در ذهن مخاطب شکل میگیرد که آیا برای تایید صلاحیت مدیران و مربیان مهدهای کودک گزینشی هم صورت میگیرد؟ از دکتر محمد نفریه مدیر کل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی سوال کردیم که در جواب به گزارشگر کیهان گفت: «تمامی مدیران و مربیان و حتی موسسین مهدهای کودک ما باید علاوه بر شرایط تخصصی و تاییدیه گزینشی، برای انتخاب اصلح، تاییدیه حراست را نیز داشته باشند. پس از این مرحله در زمان فعالیت پرسنل نیز همواره رعایت دستورالعمل عفاف و حجاب و رعایت قواعد رفتاری مربیان که توسط بهزیستی ابلاغ شده مورد توجه کارشناسان و بازرسین میباشد. همچنین در سال جاری ابزاری به منظور سنجش کفایت مربیان در دستور کار قرار گرفته تا مربیان علاوه بر موارد فوق بیش از گذشته از لحاظ تخصصی و سلامت روان جهت این
شغل گزینش گردند.» تاسیس مهد کودک با همکاری یونیسف نفریه میگوید: «طی سالهای 80 تا 83 مجموعا 134 مرکز روستا مهد با همکاری یونیسف در 7 استان سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، خراسان رضوی، اردبیل، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد و هرمزگان تاسیس شده و این همکاری فقط در قالب کمکهای مادی جهت تجهیز بوده که این روند از طریق سازمان با نظارت وزارت امور خارجه و وزارت کشور و حراست سازمان صورت گرفته است و هیچگونه مهد کودکی با مجوز بهزیستی توسط یونیسف دایر نشده و بعد از آن تاریخ تاکنون هیچ پولی از سوی یونیسف جهت مهد کودک دریافت نشده است.» اما بسیاری از کارشناسان بر این باورند که باید یک نظام آموزشی یکسان و واحدی در مهد کودکها اجرا شود تا بدین ترتیب مانع از رشد مهد کودکهای کاذب و غیرمجاز گردید. مهد کودکهایی که آگاهانه و یا از روی ناآگاهی، فرهنگ و تمدن اصیل اسلامی را هدف قرار دادند و با اجرای برنامههای نامناسب، همسو با مدلهای رایج در مهد کودکهای غربی حرکت میکنند و در پوشش آموزش زبان انگلیسی یا آموزش آواز و موسیقی، هویت دینی و ایرانی کودکان دلبندمان را نه به یکباره، بلکه به تدریج محو و نابود میسازند. متاسفانه
باید اذعان داشت در دعوای همیشگی آموزش و پرورش و بهزیستی بر سر مهد کودکها تنها چیزی که فراموش شده است نظارت بر عملکرد مهدها است و نتیجه آن آموزش رقص و زبانهای بیگانه و... به کودکانی است که قرار است فردای جامعه را بسازند! تاریخچه مهد کودک صاحبان سرمایه در اروپا که به نیروی کار ارزان احتیاج داشتند به استخدام زنان و دختران در کارگاهها و کارخانه پرداختند؛ اما برای این کار یک مشکل اساسی وجود داشت و آن بچههای خردسالی بودند که در زمانی که مادرشان در محل کار حضور مییافت به نگهداری و آموزش احتیاج داشتند. از همینرو مهد کودکها برای نگهداری و آموزش کودکان تاسیس شدند. به همین جهت فردریک فریبل، اولین مهد کودک را در سال 1840 میلادی در آلمان تاسیس کرد اما خیلیها مدعی تاسیس اولین مهد کودکها در جهان بوده و هستند. موفقیت فریبل در تاسیس موسسه پیشدبستانی در آلمان این نوع موسسات را با همین لقب «کیندرگارتن» جهانی کرد و بعد از آلمان در کل اروپا و جهان تکثیر پیدا کرد. بدین جهت مهد کودک سهم زیادی در آموزش و نگهداری کودکان، در زمانی که والدین آنها برای کسب درآمد بیشتر در بیرون از خانه مشغول کار بودند، داشتند. البته نوع
آموزشهایی که در این مهد کودکها به کودکان داده میشد منطبق بر فرهنگ و نیاز جامعه بود. اما اولین مهد کودک در ایران هم حدود 45 سال پیش توسط خانمی ایرانی و فارغالتحصیل روانشناسی از فرانسه که نویسنده کتاب کودکان بود به نام «کودکستان» تاسیس شد. در چند سال اخیر به دلیل اجتماع مهد کودکها و مراکز پیشدبستانی دعوای بلند مدتی بین بهزیستی و آموزش و پرورش بر سر نظارت بر مهدها صورت گرفت. کودکان 3، 4 و 5 ساله زیر نظر بهزیستی و کودکان شش ساله تحت پوشش آموزش و پرورش بودند و به دلیل اجتماع آنها وحدت مدیریت از بین میرفت که در نهایت مجلس نظارت عالیه بر کودکان سنین 4، 5 و 6 ساله را به عهده آموزش و پرورش گذاشت و همچنین اعلام کرد اگر بهزیستی هم بخواهد متولی آموزش این کودکان باشد، آموزش و پرورش باید بر آن نظارت داشته باشد. اما آنچه که در این دعوا مغفول ماند آموزشهایی بود که به کودکان داده میشود. متاسفانه کودکانی که به دلایل مختلف مهد کودک میروند آموزشهایی را میبینند که برخی از آنها نه تنها سنخیتی با فرهنگ و نیازهای جامعه ما ندارد بلکه ضد ارزشهای جامعه ایرانی- اسلامی است.