وقتی ولخرجی و اسراف، ژست هنردوستی محسوب می‌شود!

مصداق بارز این ماجرا در دولت یازدهم که وزاری کابینه اش اکثرا از سرمایه دارن و ثروتمندان جامعه هستند، برگزاری حراج تهران بود. حراجی که درآن آثار هنری هنرمندان با رقم های نجومی خرید فروش شد و روزنامه های اصلاحطلب نیز این حراج را در بوق و کرنا کردند و بازنشر دادند.

کد خبر : 528025

شفاف: زندگی مردم ایران این روزها می رود که با فرهنگ تجمل گرایی و چشم و هم چشمی عجین شود. در واقع با تغییرسبک زندگی ‌ها در نتیجه ورود تکنولوژی و ابزارهای ارتباطی و از سوی دیگر توجه دولت یازدهم به عوامل تجمل گرایی و تججد گرایی مصنوعی، ارزش های جوانان رو به تغییراست. تغییری که می تواند آسیبی جدی به فرهنگ و ارزش های ایرانی- اسلامی اصیل وارد کند و از جوانان امروز، نسلی به ظاهر متجدد و در باطن بی هویت و مادی گرا بسازد. مصداق بارز این ماجرا در دولت یازدهم که وزاری کابینه اش اکثرا از سرمایه دارن و ثروتمندان جامعه هستند، برگزاری حراج تهران بود. حراجی که درآن آثار هنری هنرمندان با رقم های نجومی خرید فروش شد و روزنامه های اصلاحطلب نیز این حراج را در بوق و کرنا کردند و بازنشر دادند. نگاهی به صفحه نخست روزنامه های اصلاح طلب «حراج ۲۵ میلیاردی»، « ۲تابلو ۲ میلیارد و ۵۰۰ هزار تومان»، «شب ۲۵ میلیاردی فروش آثار هنری» و «رکورد زنی حراج ۲۵ میلیونی تهران» از نومنه عنوان هایی است که در صفحه یک روزنامه های اصلاحطلب روز ۹ خرداد، منتشر شده است. عنوان هایی که تاکید بر جابه جایی مبالغ میلیاردی دارد. مبالغی که برای بسیاری از خانوادهای ایرانی رویایی دست نیافتنی است و در واقع در روزهایی که حتی اجرایی شدن برجام هم نتوانسته وعده های اقتصادی دولت تدبیر را عملی کند و بیشتر مردم همچنان با مشکلات شدید اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند، برجسته کردن این حراج که به قشر مرفه جامعه اختصاص دارد هر چند با هدف کمک به هنرمندان و هنر، ظلم آشکار به روح و روان مردم و رواج تجملگرایی و اشرافی گری و تجدد مآبی دروغین بین افکار عمومی است.

در حراج تهران چه گذشت؟

به این ترتیب بود که پنجمین حراج تهران جمعه‌شب، هفتم خرداد در هتل پارسیان آزادی با حضور جمع کثیری از هنرمندان سینما مانند الناز شاکردوست وآناهیتا نعمتی و ورزشکاران مرفه ای چون علی دایی برگزار شد. این دوره تفاوتی با چهار حراج دیگر داشت. رضا کیانیان که سال قبل با حراج تهران خداحافظی کرد، جای خود را به حسین پاکدل داد. البته پاکدل در حراج سال گذشته بخش کلاسیک را چکش زد تا تجربه اجرا در بخشی از این برنامه را کسب کند و در این دوره اجرای تمام حراج را برعهده داشت.

در این دوره ٧٩ اثر در دو بخش مدرن و کلاسیک شامل نقاشی واقع‌گرا، نگارگری نوین و قهوه‌خانه‌ای ارائه و برخلاف دوره‌های پیشین آثار هنرمندان جوان و معاصرتر به حراج دیگری موکول شد. در دوره قبل ١٢٦ تابلو فروش رفته بود و با آنکه تعداد آثار امسال در مقایسه با سال قبل کمتر بود اما مجموع فروش حراج بالاتر بود و در مجموع ٢٥میلیاردو ٣٦٢ میلیون تومان حاصل این شب بود. شش اثر، بالای یک میلیارد تومان فروخته شدند که چهار اثر آن به هنرمندانی تعلق داشت که در قید حیات هستند اما همچون دوره‌های قبل که آثار سهراب سپهری بالاترین قیمت‌ را به خود اختصاص می‌داد، در این دوره هم دو تابلو از این شاعر و نقاش ارائه شد که گران‌ترین قیمت پایه، تابلویی بدون عنوان از سپهری با کمینه دومیلیارد و بیشینه سه‌میلیارد تومان در ابعاد ١٢٠ در ١٨٠ سانتیمتر بود. علی جنتی ،‌وزیر ارشاد نیز در این مراسم حضور داشت و گفت: «به نظرم برپایی این حراج کار ارزنده‌ای است؛ کمک می‌کند تا هنرمندان تشویق شوند و کارهای فاخر خلق کنند؛ ضمن اینکه از کار هنرمندان خصوصا کسانی که درگذشته‌اند و اسمشان ماندگار شده است، تقدیری می‌شود». تا به این ترتیب از این حراج حمایت کند.

در هر حال اينكه آثار هنری مورد توجه قرار گرفته و گردش مالی اين حوزه رونق بگيرد برای بسياری باب ميل و نقطه‌ای آرمانی برای هنر محسوب می‌شود اما ای کاش بگذاریم این گونه حراج ها در خفا و برای مخاطبان خاص خود باقی بمانند و ذهن جامعه درگیر این مساله نشود که بازیگری مانند الناز شاکر دوست توانایی خرید یک تابلو یا اثر هنری چند صد میلیونی را دارد اما مردم عادی در آروزی سقفی بالای سرشان می سوزند و می سازند. درواقع به نظر می رسد رسانه های طرفدار دولت با برجسته کردن این خبر قصد دارند سرمایه داری دولت تدبیر و حمایتش از تجدد مآبی های مصنوعی را به رخ بکشند و فخر بفروشند.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: