دلخراش ترین تصاویر جنگی
خدا رحمتت کند مرزبان که هیچوقت نگذاشتی تصویر دلخراش جنگی در کشورمان ببینیم.
خیلی ها از تصویر یک کودک پناهجوی غرق شده در ساحل یا بریدن سر یک اسیر زنده و دست و پا زدنش جلوی دوربین یا ... بعنوان دلخراش ترین صحنه های جنگی که در این چندسال در سوریه و عراق دیده اند یاد می کنند ولی من دلخراش ترین صحنه ای که در جنگ این چند سال دیده ام از جنس اتفاقات روزهای اخیر است. داعش دوباره مسلحین و تکفیری های مارع در شمال حلب را محاصره کرده و شهر اعزاز در مرز ترکیه در آستانه سقوط است و این یعنی همسایگی داعش با ترکیه. تکفیری های هم پیمان ترکیه در مرز دارند شکست می خورند. ترکیه از روز گذشته وارد مرزهای سوریه شده و خودش با توپخانه و تانک و نیروی زمینی اینبار مستقیم به بهانه جنگ با داعش وارد کارزار شده است. بدون اینکه ارزنی برای حاکمیت سوریه و مرز بین المللی احترام قائل باشد. تمام نقاط یک کشور گرفتار جنگ داخلی است. حتی اسرائیل هم هروقت می خواهد مرز هوایی سوریه را نقض می کند. یک نقطه استراتژیکی را می زند یا یکی از رهبران حزب الله را ترور می کند یا هرچیز دیگر. در یک سخنرانی نماینده سوریه در سازمان ملل محکوم می کند و تمام. وقتی تجاوز باب شد بالاخره همسایه آدم زودتر از همه می فهمد که با کشوری مواجه است که کرک و پرش به قدری ریخته که در بدترین نقض مرزها ناچار است فقط خودش را به کوچه چپ بزند. خاطرتان باشد شبیه همین ماجرا در لشکرکشی ترکیه به موصل رخ داد. اول نخست وزیر عراق برای خروج نیروهای ترکیه از خاکش اولتیماتوم 48 ساعته داد بعد از 48 ساعت نه تنها مسئولین عراقی بلکه تمام یک ملت چون خودشان را ناتوان می بینند که جبهه جدیدی باز کنند تصمیم دسته جمعی می گیرند خفه خون بگیرند و به روی خودشان نیاورند. رسانه های شان هم دیگر صدایشان را در نیاوردند و انگار نه انگار که همسایه پایش را در حیاط ما دراز کرده است. دیدن تصویری که یک ملت در یک پیمان نانوشته همگی باهم تصمیم بگیرند در برابر یک تحقیر تاریخی سکوت کنند و گوش و چشم شان را به دلیل عجزشان ببندند و یک تجاوزی را به روی خودشان نیاورند خیلی تصویر دل خراشی است. آدم واقعا دلش برای همچنین ملتی می سوزد. من دلخراش تر از این صحنه و تحقیر دسته جمعی یک ملت سراغ ندارم. تازه الآن دیگر آمریکا یا ناتو یا یک قدرت بین المللی شرقی یا غربی مثل سابق با زور وارد یک کشور نشده بلکه یک همسایه فزرتی دارد وارد کشور همسایه ای می شود که تا قبل از دچار شدن به اوضاع این روزها خیلی تفاوت سطحی در امور نظامی و اقتصادی باهم نداشتند. بگذریم..... یک تصویری که در مستند رو در رو با شیطان ثریا خیلی به ما چسبید لحظه ای بود که حاج محمد ناظری پشت فرمان نشسته بود. آقای اسطوره که حالا جلوی دوربین ما پشت فرمان نشسته بود اهل حرف و شعار نبود. چندبار ملوان اجنبی دستگیر کرده بود تا بگوید اهل عمل است و موجبات غرور تاریخی یک ملت را ایجاد کرده است. پشت فرمان در پاسخ به سوال مان در مورد رفتار ایران در مرزهای آبی با دست به سینه اش کوبید گفت "همه خارجیا باید بدونن اینجا ایرانه. اینجا اقتدار دریایی مال ماست. اینجا ما هستیم که میگیم کی بره کی بیاد. اینجا ما از همه سوال می کنیم. هم باید جواب بدن هم اصلا مجبورن بدن. ندن یه جور دیگه تا می کنیم باهاشون" مصادره اموال و تجهیزات ملوان های آمریکایی و انگلیسی که بعد از دستگیری در لباس های شان ادرار کرد بودند صرفا صورت گرفت نه به جرم اینکه جایی را بمباران کرده باشند نه حتی اینکه با تانک و نیروی زمینی وارد مرزهای مان شده باشند بلکه فقط به جرم اینکه چند سانتی متر چی پی اس شان خطا کرده بود و قایق شان چند متری وارد آبهای ما شده بود. به قول سردار لازم دیدیم که عذرخواهی کنند و شد آنچه شد. خدا رحمتت کند مرزبان که هیچوقت نگذاشتی تصویر دلخراش جنگی در کشورمان ببینیم. منبع: کانال تلگرامی مکتوبات