«فروشنده» حلقه وصل «یک جدایی»
اصغر فرهادی و گروه سازندهاش بار دیگر شادی را به خانههای مردم ایران آوردند. اینبار مردم با استقبال پرشور خود از او و همکارانش در فرودگاه امام خمینی(ره) گرد هم آمدند و عملا نشان دادند سینمای انسانی فرهادی سلیقه آنهاست و در حرکتی خودجوش به دیدارش رفتند؛ با اشک شوق، با خنده و هیجان و البته همراه با ترنم «اصغر دوستت داریم/ شهاب دوستت داریم».
کد خبر :
526891
روزنامه شرق: فرهادی پیش از این هم با دریافت جایزه اسکار دل مردم را شاد کرده بود. او با دریافت جایزه اسکار در دنیا نام ایران و مردمش را با فرهنگ و هنر گره زد، اما وضعیت جامعه آن روز با امروز کلی فرق داشت. در آن زمان رئیس وقت سازمان سینمایی روی خوشی به این دستاورد بزرگ سینمای ایران نشان نداد. اجازه برپایی بزرگداشت برای «کانون کارگردانان» خانه سینما صادر نکرد. سینماگران «بیخانه» شده بودند و مخالفان و بدخواهان سینما بر طبل نفاق و «جدایی» میکوبیدند و بدون ترمز يكهتازی میکردند. بااینحال فیلم «یک جدایی» فرهادی «یک وصل» درستوحسابی به وجود آورد و مردم در خانههایشان پای تلویزیون نظارهگر این ضیافت شدند. خوشبختانه امروز وضعیت فرق کرده و رئیس سازمان سینمایی از این دستاورد تمجید کرد. اگر جواد شمقدری مدتی مجوز فیلمبرداری فیلم «جدایی نادر از سیمین» را به دلیل حرف حسابی فرهادی معلق کرد، ولی دست آخر بازی را با عنوان «لابی» به نفع و کام خود تمام کرد، اما ایوبی این نفع را به کام سینمای ایران گوارا كرد و قهرمان واقعی را هنرمند و سینمای ایران دانست. ساعت ١:١٠ بامداد جمعه هفتم خرداد، عوامل فیلم «فروشنده»، اصغر
فرهادی و همسرش پریسا بختآور، ترانه علیدوستی و شهاب حسینی که در شصتونهمین جشنواره فیلم کن موفق به دریافت دو جایزه رسمی شدند، پای بر خاک کشور گذاشتند. هرچند استقبالکنندگان افرادی همچون رخشان بنیاعتماد، حبیب رضایی، آناهید آباد، محمدرضا دلپاک، حبیب ایلبیگی، علیرضا تابش، جلیل اکبری صحت، علی علایی، کیوان کثیریان، کاوه سجادی حسینی، کامران ملکی، مریم نراقی، مصطفوی، ستار اورکی و البته خبرنگاران بودند، اما درواقع صحنه اصلی به دست مردم افتاده بود. آنقدر ازدحام زیاد بود که حرکت مسافرانِ کن بهسختی انجام میشد و میزبانان هم در تلاش بودند با هنرمندان مورد علاقهشان سلفی بگیرند. نکته حائز اهمیت، کارگردانی پشت صحنه این مراسم از سوی آناهید آباد بود. دستیار اول کارگردان سینما که اخیرا فیلم خود را کارگردانی کرده است. او در دوره قبل هم از سوی کانون دستیاران و برنامهریزان سینمایی، مراسم خوبی در موزه سینما برای اصغر فرهادی گرفت و فیلمسازان و مدعوان، فیلم «گذشته» را همراه رئیس دولت اصلاحات دیدند. از او درباره احساسش در این مراسم پرسیدم که پاسخ داد: «پیش از ورود اصغر فرهادی به ایران، در مسیر حرکت به سمت فرودگاه
دائما از خودم میپرسیدم، الان فرهادی چه احساسی دارد. او که با فیلمهایش همچون حلقه آشتیکنان توانسته سینمای فرهنگی و گیشهای را به هم وصل و نام ایران را در دنیا بلند آوازه کند، چه برخوردی خواهد داشت». این کارگردان سینما در ادامه گفت: «وقتی به فرودگاه رسیدم و استقبال مردم نازنین را دیدم، حیرت کردم و بعد با لبخند و شعف فرهادی و دیگران مواجه شدم. با خودم فکر کردم هنر میخواهد که کسی بتواند دل مردم را شاد کند. من شادی واقعی مردم را در آن لحظات دیدم و واقعا از ته دلم خدا را شکر کردم که مردم و هنرمندان در کنار هم به هم عشق میورزند». اصغر فرهادی از پلههای برقی با دستان افراشته، قدردان مردم بود. شهاب حسینی با خندههایش، برق امید را در چهرهها نشاند و ترانه علیدوستی با لبخند ملیحش، یادآور بانوی هنرمند ایرانی شد. البته دراینمیان خبرنگاران سؤالات زیادی داشتند. اما فرهادی خطاب به آنها گفت: «از اینکه از راه دور آمدید و از ما استقبال کردید، از شما متشکرم. به دلیل شرایط حاکم و ازدحام جمعیت اجازه بدهید روز دوشنبه پاسخگوی سؤالات شما باشم». شهاب حسینی نیز در سخنانی گفت: «من به شادی مردم خوشحالم. البته شادی
فقط این نیست که دائما فیلم خندهدار بسازیم. همین که بتوانیم با موفقیتهایمان شادی را برای مردم به ارمغان بیاوریم اتفاق مثبتی است. خدا را شکر میکنم که وظیفهام را انجام دادم». حسینی در پاسخ به اینکه آیا در جشنواره کن پیشنهاد بازی در اثری جدید را داشته، گفت: «هر چه خدا بخواهد همان میشود. ولی تا به امروز پیشنهادی نشده. اما بعد از دریافت این جایزه بیشتر دلم میخواهد در ایران به بازیگری ادامه دهم». ترانه علیدوستی هم که اصلا فکر نمیکرد چنین استقبالی از او و همراهانش صورت بگیرد، گفت: «حدس میزدم مردم از عوامل فیلم «فروشنده» استقبال کنند، اما نمیدانستم استقبال تا این اندازه زیاد باشد. این استقبال خیلی خوشحالکننده است». حدود ساعت دو بامداد با خروج سینماگران برگشته از جشنواره کن، جمعیت حاضر نیز از سالن بیرون رفتند و امید است این داستان ادامه پیدا کند.