حسام الدین آشنا، سردار سلیمانی و ابوبکر البغدادی

سرویس سیاسی فردا؛ حسین قربانزاده*

1- آقای حسام الدین آشنا که معرف حضورتان هستند. ایشان دانش آموخته دانشگاه امام صادق (ع) هستند که به لباس روحانیت ملبس شدند و در دوره آقای دری نجف آبادی در وزارت اطلاعات معاون ویژه وزیر اطلاعات بودند. از مدیران دانشگاه امام صادق(ع) که البته بعدها بدلایل نامعلومی لباس روحانیت را کنار گذاشتند. در انتخابات ریاست جمهوری مشاور تبلیغاتی آقای روحانی بودند. اگر پیروزی آقای روحانی را معلول عوامل مختلفی همچون تعدد کاندیداهای اصولگرایان، حمایت آقای هاشمی، موج ضدیت با دولت آقای احمدی نژاد و ... بدانیم نمی توانیم از تاثیرگذاری مناظره های تلویزیونی به راحتی عبور کنیم. و قطعا در مورد این عامل صرف نظر از خود آقای روحانی مشورت تبلیغاتی آقای آشنا نیز سهم عمده ای داشته است.

2- دو عبارت معروف (سرهنگ - حقوقدان) و (گازانبر- کلید) از مشاوره های معروف آقای حسام الدین اشنا به آقای روحانی در مناظره ریاست جمهوری بوده است. در واقع آقای آشنا ماموریت داشت تا وجهه امنیتی آقای روحانی را تلطیف کند و وجهه رزمندگی و مدیریت ناجای قالیباف را در نظر مردم به وجهه پادگانی و سرهنگی و دیکتاتوری تبدیل کند. لذا در مشاوره قبل از مناظره،‌ به قناری انگ گنجشک زد و گنجشک را جای قناری رنگ کرد! اما این رنگ کردن اگرچه در یک دوره هیجانی جواب داد اما بالاخره هیچ آفتابی پشت ابر نمی ماند.

3- ایشان اخیرا در نوشتار کوتاهی با مطرح شدن نام سردار قاسم سلیمانی به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری 96 ، با ناراحتی از رقیب تراشی برای روحانی، بصورت تلویحی با اشاراتی به الفاظ کلید و گازانبر، تهدید کرده است که اگر ایشان هم بیاید در این کارزار سرنوشت قالیباف و رضایی را پیدا می کند. به عبارت صریح تر یعنی من با استفاده از حربه و توان مشاوره ای خودم برای سردار هم اگر بیاید، آشی بپزم که یک وجب روغن داشته باشد! اگرچه مطرح کردن سردار سلیمانی به عنوان نامزد انتخابات بازی برخی اصلاح طلبان است چنانکه اولین بار آقای زیباکلام مطرح کرد، اما بهرحال این تهدید و جسارت آقای آشنا به فرهنگ دفاع مقدس قابل اغماض نیست.

4- گویا برای آقای آشنا و دوستان ایشان، سردار خوب سرداری است که از جبهه برنگردد. رزمنده خوب رزمنده ای ست که به سیاست کاری نداشته باشد. شاید اگر وضعیت قبل از داعش بود، ایشان هم همچون سلحشور آژانس شیشه ای معتقد بود دهه همه مربی ها گذشته است و نسل رزمنده ها را فقط باید برای آزمایش به ازمایشگاه ها و موزه ها سپرد! حالا اما با خطر داعش احتمالا لطف می کنند و همین قدر حق حیات را برای رزمندگان دفاع مقدس و نسل بعدی آنها قائل هستند که بروند و در سوریه بجنگند و کاری نداشته باشند که فرجام برجام چه می شود. مملکت به کجا می رود؟ و ... بلکه از نظر ایشان دهه دهه توبه کنندگان از لباس روحانیت (به استثنای رییس) و توبه کنندگان از اصول انقلاب است. این همان خطی ست که ادامه اش به تقسیم محراب و منبر به دینداران و سیاست و حکومت برای اهل فن و آشنایان می رسد!

5- آقای مشاور بعید است که نداند با تن پروری و راحت طلبی نمی توان اقتصاد به گل نشسته دولتی و نفتی را نجات بخشید. آقای مشاور بعید است که نداند جهاد فقط رزم نیست و کارزار سیاست و اقتصاد هم مرد میدان می خواهد و اینجا هم سیاستمداران باید مانند مدافعان حرم پشت خاکریز خان طومان شجاع و دلیر و خستگی ناپذیر باشند!

آقای مشاور! شاید نمی داند، همین که ایشان با آرامش از خانه تا کلاس های جنگ روانی تشریف می برند و برای انتخابات سال 96 آقای روحانی در جلسات نمادسازی و برای رقیبان برنامه ریزی می کنند، از صدقه سری همین به اصطلاح ایشان سرهنگ هاست!

آقای مشاور! شاید نمی داند اما این یک حقیقت محض است که اگر این روحیه جهاد و مبارزه نبود الان ایشان باید به ابوبکر البغدادی مشاوره تبلیغاتی می داد که بهتر است با کدام وسیله مقابل دوربین سر از تن جدا کند!