سوادکوه؛ یک شمال تمام عیار ولی بدون دریا!

مقصد ما به اندازه دیگر نقاط استان مازندران شناخته شده نیست و خیلی‌ها آن را شمال نمی‌دانند، اما از زیبایی‌های طبیعت چیزی کم ندارد.

کد خبر : 526177
دریاچه شورمست
سرویس سبک زندگی فردا؛ محسن آجرلو: کوله پشتی‌هامان را انداختیم روی دوش و از خانه زدیم بیرون. قرار هم گذاشته بودیم هرکسی پرسید کجا می‌روید؟ بگوییم "شمال"! واقعا هم داشتیم می‌رفتیم شمال، اما نه از آن شمال‌هایی که رایج است و در انتها می‌رسی کنار دریا!
راه ما همان ابتدا از سایر مسافران شمال سوا شد. ما بر خلاف همه، نه کاری به جاده قزوین-رشت داشتیم و نه چالوس. جاده هراز هم بدرد ما نمی‌خورد، پس جاده فیروزکوه را پیش گرفتیم که اغلب خلوت‌تر و خالی‌تر از مسافر است. در میان جاده‌های منتهی به مازندران، فیروزکوه به شهرهای توریستی مقداری دورتر است و از طرف دیگر، مثل دو جاده هزار و چالوس، زیبایی‌های آنچنانی ندارد و به قول راننده‌ها کفی است.
به همین دلیل هم مقصد ما به اندازه دیگر نقاط استان مازندران شناخته شده نیست و خیلی‌ها آن را شمال نمی‌دانند!
مقصد ما شهرستان سوادکوه بود. نخستین شهری از استان مازندران که وقتی از فیروزکوه سفر می‌کنیم به آن می‌رسیم. از تهران که راه بیفتی، مقداری بیشتر از سه ساعت زمان می‌برد تا برسی به پل سفید. یکی از شهرهای سواد کوه که دو مقصد اول ما در آن قرار داشت. وقتی رسیدیم آفتاب داشت غروب می‌کرد و به همین دلیل تصمیم گرفتیم شب اول را کنار "دریاچه شورمست" بخوابیم. دریاچه ای که وقتی پمپ بنزین پل سفید را رد می‌کنی، کمی جلوتر تابلوی جاده‌اش را می‌بینی که ده پانزده کیلومتری راه پر پیچ و خم را می‌رود بالا تا برسد به دریاچه.
•دریاچه‌ای رویایی در ارتفاع هزار متری!
شب به هر ترتیبی که بود در کانکس‌های کنار دریاچه خوابیدیم. به امید صبحی که وقتی بیدار شدیم، باورمان شد راه دشواری که آمدیم ارزشش را داشت.
شورمست اسم یکی از روستاهای کوچک سواد کوه هم هست که سال 85 ، 187 نفر جمعیت داشته! با این حال دریاچه‌اش تنها دریاچه طبیعی این شهرستان است و بدون شک یکی از بهترین مناظر طبیعی که می‌شود در این شهرستان دید. داشتن دریاچه در ارتفاع هزار متری از سطح دریا آن هم در شرایطی که دور تا دور آن را جنگل فرار گرفته، منظره فوق العاده‌ای را شکل می‌دهد. آن هم در هر چهار فصل سال.
حالا در شورمست قایق پدالی گذاشته‌اند، در برخی فصول به مسافران اجازه ماهی‌گیری دارند و امکانات رفاهی تا حدود زیادی فراهم شده. تعدادی کانکس هم توسط مسئولین این شهرستان تعبیه شده که اگر چادر نداشتید و یا مثل ما آن را جا گذاشتید! می‌توانید از مسئول دریاچه کرایه کنید و در هر دمایی شب خوبی را پشت سر بگذارید.
دریاچه شورمست
•یک جنگل قدیمی، رمز آلود و بکر
از شورمست که پایین آمدید و دوباره رسیدید به جاده، بر می‌گردید به سمت همان پمپ بنزین و جاده کناری آن را می‌گیرید و می‌روید بالا. به یک دو راهی می‌رسید و مسیر سنگده را پیش می‌گیرید و باز راه‌تان را ادامه می‌دهید. از اینجا به بعد حدود 15 کیلومتر جاده خاکی داریم که البته کیفیت خوبی دارد و اگر بارندگی شدید نباشد، هیچ خودرویی در آن با مشکل مواجه نمی‌شود.
این مسیر ما را به جنگل بزرگ، قدیمی و بسیار زیبای "راشستان" می‌رساند. جنگلی که درختان راش چند صد ساله و به اعتقاد برخی چند میلیون ساله دارد که سر به فلک کشیده‌اند. صحنه‌هایی که می‌شود در فصول مختلف، در این جنگل دید آنقدر منحصر به فرد هست که می‌ارزد هر سه ماه یکبار، بار و بندیلت را جمع کنی و برای یک روز هم که شده مهمان راشستان باشی.
راشستان، جنگل مرسه‌سی
سقف راشستان در پاییز
راشستان
•کسلیان و تلارسربند
راشستان یا همان جنگل سنگده منطقه پر آبی است و خیلی لازم نیست با خودتان آب آشامیدنی حمل کنید. گوشه گوشه این جنگل عجیب و غریب پر از چشمه و رودخانه است. یکی از این رودخانه ها «کسلیان» است که بعضی محلی‌ها "هفت لول" صدایش می‌کردند. می‌گفتند روی این رودخانه یک پل ساخته شده که هفت لوله زیر آن قرار دارد که آب رود از آن رد می‌شود. احتمالاً به خاطر آن هاست که اسم رودخانه هم هفت لول شده است.
جنگل راشستان آنقدر کشش دارد که تا وقتی توان دارید جنگل نوردی کنید و بروید بالا و در داخل جنگل ارتفاع بگیرید. وقتی که تا حدودی از محاصره درختان سر به فلک کشیده راش خارج می‌شوید، به چشمه‌ای می رسید که به تلار «سربند» معروف است. اینجا جای مناسبی برای اطراق کردن و کمپینگ است. البته در فصول گرم سال! نشانه بزرگ تلار سربند، آلاچیق بزرگی است که ده‌ها سال است کنار راه ساخته شده و مکان مناسبی برای استراحت و حتی شب‌مانی است. از کنار آلاچیق بزرگ هم پله کان سنگی آرام آرام بالا می‌رود تا به چشمه برسد. آب گوارای چشمه را از دست ندهید!
چشمه «تالارسربند»
•سفر به آشیانه عقاب
اگر در فصل گرم سال به راشستان رفتید که شب را در همان سر پناه کنار تلارسربند بمانید. صبح زود که بیدار شدید مثل ما خودتان را به جاده برسانید و ادامه مسیر را بروید به سمت سوادکوه.
حداکثر ده کیلومتر جلوتر به تابلو و ورودی جاده "آلاشت" می‌رسید. شهری که نامش را در زبان محلی به "آشیانه عقاب" معنی می‌کنند.
طبیعت آلاشت به کلی متفاوت از دو مکان قبلی است. این شهرستان پر است از کوه‌های بهم چسبیده و تپه‌های بلند . از همان ابتدای جاده که وارد مسیر آلاشت می‌شوی، چیزی حدود 30 کیلومتر مسیر پیچ در پیچ و شیبدار را بالا می‌روی تا به این شهرستان برسی و اگر خوش شانس باشی صحنه‌هایی را می‌بینی که تا آخر عمر از خاطرت نرود. ایستادن بالای ابرهای سفید و پنبه ای و یا غرق شدن در مهی زیبا و رقیق تجربه خیلی غیر عادی در آلاشت نیست. اگر کمی شانس یارتان باشد حتما صحنه‌های خوبی در این شهرستان خواهید دید.
در فصل تابستان زرشک وحشی و آلو جنگلی‌های معرکه‌ای در آلاشت می‌روید. وقتی دارید به سمت موزه مردم شناسی این شهرستان، که در اصل خانه پدری رضاخان و محل تولدش بوده، می‌روید، جیب های‌تان را از زرشک‌های ارغوانی، قرمز و صورتی پر کنید تا طعم زندگی ساعت‌ها توی دهان‌تان بماند.
طبیعت آلاشت
طبیعت آلاشت
طبیعت آلاشت
تمام این‌ها بخشی از نقاط دیدنی سوادکوه بود. با ابهت‌ترین خواستگاه گردشگری این شهرستان خودش یک مطلب جدا می‌طلبد که هفته دیگر همین موقع و همین جا درباره اش خواهید خواند. کوه بزرگی که هم از ارتفاعات آلاشت قابل رویت است و هم از گردنه های بالایی دریاچه شورمست. جنگل راشستان را هم اگر تمام کنی می‌رسی به انتهای همین کوه. اسم و رسمش بماند برای مطلب بعدی که قدری هم جذاب تر شود!
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: